جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
34
2
2015
08
23
تهیه نانوپودر روی اکسید به روش سوختن ژل و استفاده از آن در ساخت پوشش های مقاوم به خوردگی کامپوزیتی پلیمر/ روی اکسید
1
11
FA
وجیهه
خانی
یزد، سازمان جهاد دانشگاهی استان یزد، گروه پژوهشی سرامیک صنعتی، صندوق پستی 89415145
vajihe.khani@gmail.com
لیلا
شریفی
یزد، سازمان جهاد دانشگاهی استان یزد، گروه پژوهشی سرامیک صنعتی، صندوق پستی 89415145
آرش
پیامی
تهران، پژوهشگاه نیرو، گروه پژوهشی مواد غیرفلزی، صندوق پستی 14665517
حسین
کوهانی
تهران، پژوهشگاه نیرو، گروه پژوهشی مواد غیرفلزی، صندوق پستی 14665517
سید حسین
میرحسینی
یزد، سازمان جهاد دانشگاهی استان یزد، گروه پژوهشی سرامیک صنعتی، صندوق پستی 89415145
<em>پوششهای کامپوزیتی پلیمر/ سرامیک از گزینه های مناسب برای جلوگیری از خوردگی لوله هایانتقال آب و پساب محسوب می شوند. در این پژوهش، ابتدا نانوپودر روی اکسید به روش سوختن سل ـ ژل تولید شد و سپس دو نوع پوشش کامپوزیتی اپوکسی/ روی اکسید و پلی آنیلین/ روی اکسید، بر روی لوله های فولادی اعمال شد و ویژگی های آنها بررسی شد. به منظور بررسی ویژگی های نانوپودر و پوششها، آنالیزهای XRD، SEM، FT-IR و آزمونهای ویژگی های مکانیکی انجام شد. میزان ورود عناصر پوشش به داخل آب آشامیدنی نیز اندازه گیری شد. نتیجه ها نشان داد که غلظت فلزهای وارد شده به آب کمتر از استاندارد بوده و سلامت آب را به خطر نمی اندازد. برای بررسی رفتار خوردگی پوشش اعمال شده بر لوله فلزی، پتانسیل مدار باز بر روی دو نوع پوشش انجام شد. برای ارزیابی توانایی پوشش در کاهش سرعت خوردگی نیز، منحنی های تافل رسم شدند و مطالعه های خوردگی بر روی نمونه ها صورت پذیرفت. نتیجه ها نشان دادند که حضور ذره های 25 نانومتری روی اکسید در کنار پلیمر، مقاومت به خوردگی لوله های فولادی را به میزان زیادی افزایش می دهد، و در این رابطه پوششهای اپوکسی/ روی اکسید بهتر عمل می کنند</em>
پوششهای نانوکامپوزیتی,روش سوختن ژل,پلیمر,روی اکسید,خوردگی شیمیایی
https://www.nsmsi.ir/article_16813.html
https://www.nsmsi.ir/article_16813_5cdee0b31927e03d895c72fd6fec5164.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
34
2
2015
08
23
بررسی فعالیت کاتالیست نانوذره های CuO در تجزیه گرمایی آمونیوم پرکلرات
13
23
FA
سید قربان
حسینی
تهران، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، دانشکده شیمی و مهندسی شیمی، صندوق پستی 3454 ـ 16765
hoseinitol@yahoo.com
اسماعیل
ایومن
تهران، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، دانشکده شیمی و مهندسی شیمی، صندوق پستی 3454 ـ 16765
esmaeilauman@gmail.com
<em>در این پژوهش، تجزیه گرمایی آمونیوم پرکلرات با افزودن نانوذرههایCuO تجاری بررسی شده است. نانوذرههای CuO با روشهای مشخصهیابی پراش اشعه ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) بررسی شد. تصویر آنالیز TEM نشان میدهد که نانوذرههای CuO دارای مورفولوژی به تقریب کروی هستند. فعالیت کاتالیستی نانوذرههای CuO بر تجزیه گرمایی آمونیوم پرکلرات (AP) با آنالیزهای گرمایی DSC و TGA بررسی شد، که نتیجهها نشان میدهند دماهای تجزیه گرمایی AP در حضور 2 و 5 درصد وزنی از نانوذرههای CuO بهترتیب 11<sub>/</sub>61 و ˚C 59<sub>/</sub>72 کاهش مییابد. همچنین، نتیجهها دلالت بر این دارند که گرمای تجزیه AP در حضور 2 و 5 درصد وزنی از نانوذرههای CuO بهترتیب 51<sub>/</sub>528 و J/g 11<sub>/</sub>535 افزایش مییابد. نتیجههای آنالیز TGA برای ارزیابی پارامترهای سینتیکی نمونهها با استفاده از روش برازش مدل برای محاسبه مقدارهای A، E<sub>a</sub>، G<sup>≠</sup>∆، H<sup>≠</sup>∆ و S<sup>≠</sup>∆ استفاده شده است.</em>
نانوذره های مس اکسید,آمونیوم پرکلرات,تجزیه گرمایی,فعالیت کاتالیستی
https://www.nsmsi.ir/article_16814.html
https://www.nsmsi.ir/article_16814_9e3aefce209dd5272edc76ca075c2343.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
34
2
2015
08
23
تهیه پلیمر حمایت کننده پالادیوم، برپایه پلی وینیل الکل و استفاده از آن در واکنش هِک
25
40
FA
طیبه
خانلری
خرمآباد، دانشگاه لرستان، دانشکده شیمی
t.khanlari@yahoo.com
<em>از پلیمر ها به عنوان حمایت کننده در تهیه ترکیبهای آلی استفاده زیادی می شود. مهمترین دلیل استفاده از پلیمرها، سادگی جداسازی آنها است. پلیمرهای حمایت کننده کاتالیست، جذاب ترین نوع پلیمرهای حمایت کننده واکنشها هستند. این پلیمرها در یک شکل مناسب برای استفاده دوباره به آسانی با یک جداسازی ساده و یا با دما بازیافت می شوند. از جمله پلیمرهای حمایت کننده که بیش ترین استفاده را دارند می توان پلی اتیلن گلیکول و پلی وینیل الکل را نام برد. پلیمرهای هیبریدشده گزینههای بسیار مناسبی برای تهیه کاتالیستهای ناهمگن (قابل بازیافت) و استفاده از آنها در واکنشها هستند. بیشترین استفاده از پلیمرها در تهیه کاتالیستها، بهکارگرفتن آنها به عنوان حمایت کننده فلزهای </em><em>Pt,Pd,Au,Ni,Fe,Ag</em><em> </em><em>میباشد. تهیه کاتالیستهای ناهمگن مؤثر و قابل استفاده دوباره با استفاده </em><em>از پلیمرهای حمایت کننده فلزی، برای تعداد زیادی از واکنشها از جمله واکنشهای جفت شدن متقاطع استفاده میشود. این واکنشها،کاربرد گسترده ای در داروسازی، شیمی کشاورزی(شیمی خاک) و صنعت دارند. در این پژوهش، از پلی وینیل الکل با انجام تعدادی واکنشهای شیمیایی و اصلاح آن، لیگاند برای پالادیوم و سرانجام برای واکنش جفت شدن تهیه شد. برای اینکه پلیمر حمایت کننده طراحی شده مناسب تر باشد، به صورت هیبرید تهیه شد تا مشکل جداسازی پس از واکنش های شیمیایی برطرف شود. درنتیجه طراحی کلی به این شرح است: الف- تهیه هیرید پلی وینیل الکل و تترااتوکسی سیلان، ب- اکسایش هیبرید تهیه شده به وسیله معرف جونز، ج- تهیه ایمین با استفاده از هیبرید اکسیدشده وهیدروکسیل آمونیوم کلرید، د-تهیه کمپلکس پالادیوم با هیبرید عامل دار شده، هـ - واکنش جفت شدن (هک) بین یدوبنزن و متیل آکریلات بااستفاده از کمپلکس تهیه شده. فراورده های واکنش به وسیله دستگاه </em><em>IR</em><em> و </em><em>UV-Vis</em><em> و </em><em>GC-Mass</em><em> شناسایی شد</em><em>.</em>
پلی وینیل الکل,هیبرید,ایمین,کاتالیست پالادیوم,واکنش
https://www.nsmsi.ir/article_16816.html
https://www.nsmsi.ir/article_16816_20dda0273e96841438e75b41418c3684.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
34
2
2015
08
23
مطالعه رفتار کامپوزیت پلی آکریل آمید ـ روی اکسید به عنوان الکترود در ابرخازن های الکتروشیمیایی
41
46
FA
خدیجه
دیده بان
تهران، دانشگاه پیام نور، مرکز تهران شرق
kh_didehban@yahoo.com
مینا
اکبری
تهران، دانشگاه پیام نور، مرکز تهران شرق
arash.mina@yahoo.com
هادی
عادل خانی
تهران، پژوهشکده چرخه سوخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای
adelkhani@hotmail.com
<em>در</em><em>این</em><em>پژوهش، تهیه و مطالعه رفتار</em><em>الکتروشیمیایی</em><em>کامپوزیت پلی</em><em>آکریل</em><em>آمید ـ روی اکسید </em><em>(Polyacrylamide-ZnO)</em><em> انجام</em><em>شد. نانو کامپوزیت</em><em>پلی</em><em>آکریل</em><em>آمید ـ روی اکسید با مقدارهای گوناگون روی اکسید به</em><em>روش </em><em>پلیمریزاسیون</em><em>شیمیایی </em><em>تهیه</em><em>شد.مورفولوژی، ساختار بلوری، پایداری گرمایی و مطالعه های پرتوسنجی این نانوکامپوزیت به ترتیب توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی </em><em>(SEM)</em><em>، پراش پرتو-</em><em>X</em><em>(XRD)</em><em>، تجزیه گر گرما وزنی </em><em>(TGA)</em><em> و پرتوسنجی تبدیل فوریه ـ فروسرخ </em><em>(FT-IR)</em><em> انجام شده است. ظرفیت الکتروشیمیایی </em><em>به عنوان الکترود در یک ابرخازن نانو کامپوزیت پلی آکریل آمید ـ روی اکسید با روش ولتامتری چرخه ای </em><em>(CV)</em><em> در محلول 1<sub>/</sub>0 مولار <sub>4</sub></em><em>SO</em><em><sub> 2</sub></em><em>Na</em><em> مورد مطالعه قرار گرفت. پلی آکریل آمید به تنهایی هیچ گونه ظرفیت خازنی از خود نشان نداد. با افزودن روی اکسید (به میزان 5%، 15%، 30% و 50%)، کامپوزیت، ظرفیت خازنی نشان داد. منحنی ولتامتری چرخه ای برای کامپوزیت ها نشان داد که این کامپوزیت ها از نظر الکتروشیمیایی رفتاری برگشتپذیر دارند که این رفتار در انتخاب آن ها به عنوان الکترود، در یک ابر خازن الکتروشیمیایی، بسیار مهم است. نتیجهه ای این پژوهش بر این نکته تأکید دارد که اگر چه تعیین میزان حضور روی اکسید در بستر پلیمری این کامپوزیت بر رفتار الکتروشیمیایی کامپوزیت به دست آمده لازم است، اما مورفولوژی مناسب و پایداری گرمایی کامپوزیت، شرط کافی در ایجاد ظرفیت الکتروشیمیایی بالا برای این نوع کامپوزیت به عنوان الکترود در یک ابر خازن است. به طوری که در کامپوزیتی با مقدار روی اکسید 15% ظرفیت الکتروشیمیایی دیده شده بیش از کامپوزیتی با 5%، 30% و 50% روی اکسید است. ایجاد ساختار نانومتری از کامپوزیت در حالت 15% به عنوان دلیل های این ظرفیت بالای الکتروشیمیایی گفته شده است.</em>
کامپوزیت پلی آکریل آمید ـ روی اکسید,خازن الکتروشیمیایی,ساختار نانومتری,ریخت شناسی,پایداری گرمایی
https://www.nsmsi.ir/article_16818.html
https://www.nsmsi.ir/article_16818_53984fdae680a4528954e4cb1fb19c9d.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
34
2
2015
08
23
حذف رنگزای اسید اورانژ 7 توسط سامانه ازنزنی/ فتوکاتالیستی ارتقا یافته
47
61
FA
فرهاد
قادری
تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، گروه مهندسی محیط زیست
بیتا
آیتی
تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، گروه مهندسی محیط زیست
ayati_bi@modares.ac.ir
حسین
گنجی دوست
تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، گروه مهندسی محیط زیست
h-ganji@modares.ac.ir
رسول
صراف مأموری
تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست، گروه مهندسی محیط زیست
<em>در این پژوهش، تصفیه پساب دارای رنگزای آزویی اسید اورانژ 7 مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به قابلیت پایین فرایند فتوکاتالیستی معمول نسبت به فرایند ازن زنی در تصفیه پسابهای رنگی و نیز به دلیل توانایی بالای ازن در حذف رنگ، از سامانه ازنزنی/ فتوکاتالیستی ارتقا یافته (تثبیت شده- معلق) به وسیله ی نانوذرههای <em><sub>2</sub></em></em><em>TiO</em><em> برای تصفیه استفاده شد. اثر </em><em>pH</em><em> (3، 5، 7 و 9) و غلظت اولیه (5، 35 و 50 میلی گرم بر لیتر) بر راندمان حذف بار آلی</em><em>در فرایند فتوکاتالیستی و سامانه ازنزنی/ فتوکاتالیستی بررسی شد. مقدار بهینه پارامترهای مؤثر بر سامانه ازنزنی/ فتوکاتالیستی در تصفیه پساب واقعی، از روش طراحی سطح پاسخ با تابع هدف بیشینه حذف بار آلی برای متغیرهای </em><em>pH</em><em> (5)، توان منبع نور (</em><em>W</em><em>9<sub>/</sub>119)، میزان ازن تزریقی (</em><em>g/h</em><em> 2<sub>/</sub>1)، غلظت نانوماده (</em><em>mg/L</em><em> 128) و زمان ماند (95<sub>/</sub>2 روز) به دست آمد.</em>
آزو,ازن,فتوکاتالیست,سطح پاسخ
https://www.nsmsi.ir/article_16822.html
https://www.nsmsi.ir/article_16822_2b281b3eb63efc3ee4a2243cc86be22a.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
34
2
2015
08
23
حذف کربن دیاکسید از گاز دودکش کارخانه سیمان توسط کلینوپتیلولیت طبیعی منطقه سبزوار
63
72
FA
زهرا بیگم
مختاری حسینی
سبزوار، دانشگاه حکیم سبزواری، دانشکده مهندسی نفت و پتروشیمی، صندوق پستی 397
z.mkhtari@hsu.ac.ir
تکتم
شنوائی زارع
سبزوار، دانشگاه حکیم سبزواری، دانشکده مهندسی نفت و پتروشیمی، صندوق پستی 397
یونس
کمالی فر
شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشکده فنی و مهندسی
<em>پس از انقلاب صنعتی، غلظت گازهای گلخانهای در جو به سرعت افزایش یافت.</em><em> گرم شدن کره زمین با انتشار گازهای گلخانهای ایجاد میشود و انتشار کربن دیاکسید از مهمترین دلیل های آن محسوب میشود.</em><em> در حال حاضر روشهای گوناگونی برای حذف کربن دیاکسید از جریانهای گازی وجود دارد. یکی از روشهای پیشنهاد شده، استفاده از زئولیت به عنوان جاذب است که با روش غربال مولکولی، گاز کربن دیاکسید را جدا میکند. در این مطالعه، امکان حذف کربن دیاکسید موجود در گاز دودکش کارخانه سیمان سبزوار توسط زئولیت کلینوپتیلولیت سبزوار بررسی شد. بدین منظور ستونی در مقیاس آزمایشگاهی طراحی و ساخته شد و تأثیر سه عامل اندازه زئولیت، نسبت ارتفاع به قطر ستون پرشده با زئولیت</em><em>(</em><em>L/D</em><em>)</em><em> و فشار گاز ورودی به ستون، بر فرایند جذب با استفاده از روش آماری تاگوچی در سه سطح مورد بررسی قرارگرفت. تجزیه و تحلیل نتیجهه ای آزمایشها نشان داد که در بازهی متغیرهای مورد بررسی، مهمترین عامل مؤثر بر فرایند جذب، اندازه ذرههای زئولیت است.</em><em>(</em><em>L/D</em><em>) </em><em>نیز اثرچشمگیری </em><em>بر میزان جذب داشت. در شرایط بهینه به دست آمده، اندازه ذرههای 36<sub>/</sub>2-2 میلی متر، نسبت ارتفاع به قطر ستون8<sub>/</sub>10 و فشار 95-90 کیلو پاسکال، پس از 10 دقیقه حدود 80 درصد و پس از یک ساعت بیش از 60 درصد</em><em> <sub>2</sub></em><em>CO</em><em>موجود در گاز دودکش توسط ستون زئولیت حذف شد</em><em>.</em>
کربن دی اکسید,کلینوپتیلولیت طبیعی سبزوار,روش تاگوچی,ستون پر شده,گاز دودکش
https://www.nsmsi.ir/article_16827.html
https://www.nsmsi.ir/article_16827_f176b6719f99624b722f6958b64386b3.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
34
2
2015
08
23
تصفیه پساب های نفتی با استفاده از غشای نانوساختار الیاف توخالی پلی اترسولفون
73
85
FA
زینب
فلاح نژاد
بابل، دانشگاه صنعتی نوشیروانی، دانشکده مهندسی شیمی
zeynab_fallahnejad@yahoo.com
غلامرضا
باکری
بابل، دانشگاه صنعتی نوشیروانی، دانشکده مهندسی شیمی
bakeri@nit.ac.ir
مصطفی
رحیم نژاد
بابل، دانشگاه صنعتی نوشیروانی، دانشکده مهندسی شیمی
rahimnejad@nit.ac.ir
<em>پسابهای نفتی پالایشگاهها و مراکز پخش فراورده های نفتی از مهم ترین آلوده کننده های محیط زیست در عصر حاضر می باشند که باید به رفع آنها اقدام کرد.</em><em> فناوری های غشایی به دلیل استفاده نکردن از مواد شیمیایی برای شکست تعلیق ها، ساده کردن عملیات تصفیه و وجود دستگاه های خودکار نقش مهمی را در تصفیه پساب های نفتی بازی می کنند. در این پژوهش عملکرد غشاهای کوناگون و همچنین غشای نانوساختار الیاف توخالی پلی اتر سولفون در تصفیه پساب نفتی بررسی شد. تأثیر پارامترهای عملیاتی مانند فشار، غلظت و سرعت جریان خوراک بر روی عملکرد غشا بررسی شد. با افزایش فشار، میزان فشردگی و گرفتگی غشا افزایش و عملکرد غشا کاهش می یابد. بنابراین شرایط بهینه عملیاتی برای انجام آزمایش ها، فشار </em><em>bar</em><em> 1 و سرعت جریان بالا و غلظت پایین خوراک می باشد. یکی از مهم ترین مشکل هایی که در فرایندهای غشایی روی می دهد گرفتگی سطح غشا با ذره های درشت گازوییل می باشد. ذره های گازوییل بر روی سطح غشا جمع شده و منجر به تشکیل لایه ثانویهای بر روی سطح غشا میشوند. تشکیل لایه ثانویه منجر به کاهش شار و افزایش پس دهی می شود. در فشارهای بالا (فشارهای </em><em>bar</em><em> 2 و </em><em>bar</em><em> 3) اثرهای ناشی از گرفتگی غشا به طور کامل قابل دیدن می باشد به گونه ای که در فشارهای بالا، اختلاف شار با حالت غشای تازه بسیار زیاد می باشد. غشاهای مورداستفاده برای آزمایش ها با قابلیت جداسازی 100 درصدی گازوییل از پساب، از پرکاربردترین غشاها در تصفیه پسابهای نفتی به شمار می آیند.</em>
مشکل های محیط زیستی,عملکرد غشاها,افزودنی های آب دوست,پساب های نفتی,غشای الیاف توخالی پلی اترسولفون
https://www.nsmsi.ir/article_16852.html
https://www.nsmsi.ir/article_16852_439aaa375faa662798c1a8aa97494d1b.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
34
2
2015
08
23
ارایه یک روش برای کاهش ناخالصیهای محلول در برجهای خنککن تر
87
95
FA
منصور
خانکی
قزوین، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، دانشکده مهندسی، گروه مهندسی مکانیک
khanaki@eng.ikiu.ac.ir
<em>یکی از سامانههای بسیار کارا در انتقال انرژی از نیروگاهها و صنایع شیمیایی به محیط، برجهای خنککن تر</em><em> میباشد. ناخالصی محلول در آب برجهای خنککن تر، که با آب تغذیه به آن وارد میشود، توسط زیراب محدود میشود. در این پژوهش به کیفیت آب در برج خنککن تر پرداختهشد. در تحلیلهای بهعملآمده نشان دادهشد که زیراب پیوسته کاراتر از زیراب تناوبی میباشد. همچنین در چند برج خنککن تر میتوان سامانه زیراب برجها را بهگونهای مورد استفاده قرار داد تا با یک زیراب کلی معین ناخالصی محلول در برجهای خنککن کاهش یابد. در یک مورد اثربخشی زیراب در یک گروه شامل 5 برج خنککن موردبررسی قرار گرفت و نشان داده شد که با زیراب 20% مقدار متوسط ناخالصی در برجها را میتوان از 6 برابر ناخالصی محلول در آب تغذیه به 2.74 کاهش داد.</em>
برج خنککن,ناخالصی های محلول,زیراب,رسوب
https://www.nsmsi.ir/article_16858.html
https://www.nsmsi.ir/article_16858_3e19607537031ef656f884a1a86bc98e.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
34
2
2015
08
23
بهینه سازی فرایند تثبیت و جامدسازی سیمانی لجن صنایع آبکاری توسط شبکه عصبی مصنوعی و روش سطح پاسخ
97
109
FA
محمدجواد
ذوقی
تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده مهندسی مهندسی عمران و محیط زیست
حسین
گنجی دوست
تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده مهندسی مهندسی عمران و محیط زیست
h-ganji@modares.ac.ir
نادر
مختارانی
تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده مهندسی مهندسی عمران و محیط زیست
mokhtarani@modares.ac.ir
بیتا
آیتی
تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده مهندسی مهندسی عمران و محیط زیست
ayati_bi@modares.ac.ir
<em>فرایند تثبیت و جامدسازی یکی از روش های دفع پسماندهای خطرناک می باشد. در این پژوهش از اختلاط آب مقطر، سیمان پرتلند تیپ دو، آهک و منیزیم اکسید برای تثبیت و جامد سازی لجن صنایع آبکاری استفاده شد. در این مطالعه مقاومت فشاری و میزان غلظت کروم و روی در شیرابه TCLP به عنوان پاسخ در نظر گرفته شد. طراحی 30 آزمایش براساس طرح مرکب مرکزی برای محاسبه معادله مدل در روش سطح پاسخ و آموزش شبکه عصبی مصنوعی انجام شد. از طراحی تصادفی 10 آزمایش برای صحت سنجی روش های چند متغیره استفاده شد. سپس بهینه سازی فرایند تثبیت و جامدسازی با استفاده از روش سطح پاسخ و شبکه عصبی مصنوعی با یکدیگر مقایسه شد. با توجه به نتیجه های مطالعه، از هر دو روش می توان با اطمینان بالا در بهینه سازی فرایند استفاده کرد. شبکه عصبی مصنوعی نسبت به روش سطح پاسخ، روشی دقیق تر در مدل سازی فرایند تثبیت و جامدسازی بود. همچنین برای رسیدن به بیش ترین لجن خشک قابل دفن طبق استاندارد، میزان منیزیم اکسید، آهک، آب و سیمان مصرفی با توجه به مدل روش سطح پاسخ به ترتیب برابر 3<sub>/</sub>15، 6<sub>/</sub>3، 5<sub>/</sub>49، 19 گرم و براساس شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب برابر 9<sub>/</sub>14، 4<sub>/</sub>3، 46، 5<sub>/</sub>18 گرم برای 100 گرم لجن خشک صنایع آبکاری به دست آمد.</em>
روش سطح پاسخ,روی,کروم,MgO,تثبیت و جامدسازی,شبکه عصبی مصنوعی
https://www.nsmsi.ir/article_16862.html
https://www.nsmsi.ir/article_16862_745ae3ecb6f2c1487b58e373610a0f45.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
34
2
2015
08
23
ابداع روشی کمهزینه و دقیق برای خالصسازی فاکتور رشد اپیدرمی انسانی نوترکیب (hEGF)
111
117
FA
سید عباس
شجاع الساداتی
تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده مهندسی شیمی، گروه بیوتکنولوژی، صندوق پستی 114 ـ 14115
shoja_sa@modares.ac.ir
رسول
خلیل زاده
تهران، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، پژوهشکده علوم و فناوری زیستی
جعفر
محمدیان
تهران، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، پژوهشکده علوم و فناوری زیستی
وجیهه
خانی
یزد، سازمان جهاد دانشگاهی استان یزد، گروه پژوهشی سرامیک صنعتی، صندوق پستی 89415145
<em>فاکتور رشد اپیدرمی(EGF) انسانی با 53 اسید آمینه و وزن مولکولی 2/6 کیلو دالتون، پروتئینی با قابلیت تحریک رشد چندین نوع سلول است و به دلیل همین ویژگی در موارد پزشکی و تهیه فراورده های آرایشی کاربردهای بسیاری دارد. در این پژوهش، ابتدا پلاسمید pET23a(+) حاوی ژن EGF به باکتری اشرشیاکلی سویه BL21(DE3) منتقل شد که سویه نوترکیب به دست آمده قادر به تولید فاکتور رشد اپیدرمی انسانی به صورت درونریز بود. روند خالص سازی استفاده شده در این پژوهش، روشی آسان و به صرفه و دارای سه مرحله اصلی شامل بازکردن تاخوردگی مولکولی و واسرشتگی مولکولها، خالص سازی پایانی به روش فراتصفیه و ایجاد تاخوردگی دوباره مولکولهای جداشده میباشد. در این پژوهش، از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا در ستون فاز وارون در کنار آزمایش SDS-PAGE برای سنجش نتیجه های مرحلههای گوناگون خالصسازی استفاده شد. درآخرین مرحله خالص سازی نتیجهه ای هردو آزمایش نشاندهنده خلوص بالا برای پروتئین جداشده میباشد.</em>
فاکتور رشد اپیدرمی انسانی,خالصسازی,نوترکیب,اشرشیاکلی,فراتصفیه,تا خوردگی دوباره
https://www.nsmsi.ir/article_16868.html
https://www.nsmsi.ir/article_16868_e130cc41cb89e27e78bf127936771062.pdf