جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
بررسی ویژگی های ساختاری و مغناطیسی نانوساختار سه لایه ای Fe/Al/Fe بر روی سیلیسیوم
1
9
FA
جعفر
نظام دوست
جهاد دانشگاهی استان مرکزی، اراک، ایران
nezamdoost@acecr.ac.ir
<em><em>در این پژوهش، نتیجه های مربوط به تغییرهای ساختاری و ویژگی های مغناطیسی چند لایه ای Fe/Al/Fe رشد یافته بر روی زیرلایه ی Si(100) مورد مطالعه قرار گرفت. نانو لایه های نازک به روش کندوپاش مگنترونی RF </em></em><em><em>لایه نشانی شدند به طوری که ضخامت هر لایه nm30 میباشد. نتیجه های تحلیل XRD نشان داد جهت ترجیهی سه لایه ای Fe/Al/Fe در راستای (200) می باشد. در ادامه به منظور بررسی رفتار گرمایی در دماهای بالا در خلا دستگاه HT – XRD بین دماهای 26 تا °C 800 به مدت 180 دقیقه مورد استفاده قرار گرفت. در پایان برای بررسی ویژگی های ریختشناسی سطح و اندازه ذره ها از تحلیل AFM و برای بررسی ویژگی های مغناطیسی از تحلیل MFM و AGFM استفاده شد</em></em>
سه لایهای Fe/Al/Fe,فیلم نازک,پرتو ایکس در دماهای بالا
https://www.nsmsi.ir/article_29583.html
https://www.nsmsi.ir/article_29583_c5e2734f2f3a3303fae70ff83d633bf5.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
مطالعه نظری اثرهای کرنش بر فاکتور آروماتیسیته نانولوله های تک دیواره بورنیترید زیگزاگ
11
22
FA
ستوده
باقری
گروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان، رفسنجان، ایران
s.bagheri@vru.ac.ir
حمیدرضا
مسعودی
گروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان، رفسنجان، ایران
h.r.masoodi@vru.ac.ir
احسان
بحرینی نژاد
گروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه ولی عصر (عج) رفسنجان، رفسنجان، ایران
chem.vru82@yahoo.com
<em>در این پژوهش، اثرهای آروماتیسیته بر ویژگی های الکترونی نانولوله های تک دیواره بورنیترید زیگزاگ در طی کرنش مورد بررسی قرار گرفته است. ساختارها در سطح </em><em>B</em><em>3</em><em>LYP/</em><em>6</em><em>-</em><em>31</em><em>+G(d) </em><em>بهینه سازی شده اند. در طی </em><em>فرایند کرنش، اتم</em><em></em><em>های </em><em>بور</em><em>و نیتروژن در دو لایه انتهایی نانولوله ثابت نگه داشته شده و بقیه لایه ها در طی محاسبه های</em><em> بهینه سازی شده اند. مقدارهای مربوط به شکاف نوار، انرژی</em><em></em><em>های اتصال، پتانسیل شیمیایی الکترونی، سختی شیمیایی و فاکتور الکترون</em><em></em><em>دوستی محاسبه شده است. پوشیدگی شیمیایی مستقل از هسته </em><em>NICS</em><em>(1)</em><em>)</em><em>)، </em><em>مدل نوسانگر هماهنگ آروماتیسیته </em><em>(</em><em>HOMA</em><em>)، مدل نوسانگر هماهنگ استقرار نیافتگی الکترون </em><em>(</em><em>HOMED</em><em>)</em><em> و شاخص استقرار نیافتگی الکترونها در موقعیت پارا</em><em> (</em><em>PDI</em><em>)</em><em> به منظور سنجش آروماتیسیته بررسی شده اند. نتیجه ها نشان می دهد که شاخص </em><em>HOMED</em><em> برای تعیین آروماتیسیته نانولوله های تک دیواره زیگزاگ بورنیترید مناسب می باشد. همچنین دیده می شود که آروماتیسیته این نانولوله</em><em></em><em>ها با افزایش کرنش کاهش می یابد. یک همبستگی وارونه بین آروماتیسیته و رسانایی نانولوله ها در طی فرایند کرنش نیز یافت می شود.</em>
آروماتیسیته,نانولوله بورنیترید,HOMA,HOMED,NICS(1),PDI
https://www.nsmsi.ir/article_29351.html
https://www.nsmsi.ir/article_29351_9131bc5cc6e9cd8afe50845dd7a32135.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
معرفی نانوفوتوکاتالیست Sb/TiO2-Fe3O4 سازگار با محیط زیست برای حذف ترکیب های فنولی
23
35
FA
مریم
چمنی
گروه محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران غرب، تهران، ایران
chamanim@ymail.com
عبدالله
فلاح شجاعی
گروه شیمی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
shoja47@yahoo.com
<em>ترکیب های فنولی در زمره آلاینده های متداول منابع آبی هستند.</em> <em>تجزیة کاتالیزگری نوری با استفاده از نانوفوتوکاتالیست های نیمه رسانا یک روش مؤثر و پرکاربرد برای حذف این ترکیب ها است. در این کار پژوهشی، نانوفوتوکاتالیستهای Sb/TiO<sub>2</sub>-Fe<sub>3</sub>O<sub>4</sub> با صفر تا 10 درصد وزنی آنتیموان با موفقیت سنتز شد و ساختار آن ها با استفاده از روش های,FT-IR XRD و SEM شناسایی شد. با استفاده از الگوی XRD و معادلة شرر اندازة ذره های سنتز شده محاسبه شد که با میانگین اندازه نانوذره ها دیده شده در تصویرهای SEM که حدود 50 نانومتر است همخوانی دارد. همچنین تأثیر پارامترهای گوناگونی مانند غلظت اولیة آلاینده و غلظت آنتیموان، دما، pH و مقدار کاتالیست بررسی شد. فنول و 4- نیتروفنول توسط Sb/TiO<sub>2</sub>-Fe<sub>3</sub>O<sub>4</sub>(5 درصد وزنی آنتیموان) به ترتیب 1<sub>/</sub>70 و 95 درصد تجزیه شدند.</em>
4- نیتروفنول,فوتوکاتالیست Sb/TiO2-Fe3O4,تجزیة نوری,سل ـ ژل
https://www.nsmsi.ir/article_29354.html
https://www.nsmsi.ir/article_29354_f03b641e4fa7ced73e7eb9f20fe9a07f.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
بهینه سازی فرایند جذب سطحی رنگ دی سولفین بلو توسط نانوذره ZnO-Cr نشانده شده برروی کربن فعال با استفاده از روش پاسخ سطح و مدل سازی با کمک شبکه عصبی مصنوعی
37
54
FA
نادیه
پارسازاده
گروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
فخری
یوسفی
گروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
fyousefi@yu.ac.ir
مهراونگ
قائدی
گروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
رضوان
کریمی
گروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
فاطمه
بروسان
گروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
<em>در این پژوهش از جاذب نانوذره ZnO-Cr نشانده شده بر کربن فعال به منظور حذف رنگ دی سولفین بلو استفاده شده و سپس با کمک شبکه عصبی مصنوعی میزان حذف آن را پیش بینی شد. اثر پارامترهای گوناگون شامل pH، مقدار جاذب، غلظت رنگ ها و زمان به هم خوردن روی درصد حذف به روش فناوری های طراحی آزمایش مورد بررسی و بهینه شد. همچنین مدل های سینتیکی و هم دماهای جذبی و همچنین پارامترهای ترمودینامیکی مورد بررسی، و قابلیت استفاده آن ها در شرایط بهینه ارزیابی شد. پس از تجزیه و تحلیل نتیجه ها و مقایسه نقطه های بهینه آن ها برای جاذب نانوذره ZnO-Cr نشانده شده بر کربن فعال درصد حذف رنگ دی سولفین بلو 70<sub>/</sub>98 درصد به دست آمد. در پایان، فرایند جذب به وسیلهی شبکه عصبی مصنوعی مدل سازی شد که در این مطالعه پارامترهای زمان، مقدار جاذب، pH و غلظت رنگ به عنوان ورودی های شبکه، و درصد حذف رنگ به عنوان هدف شبکه در نظر گرفته شد. برای مدل سازی فرایند حذف بالا به روش شبکه عصبی مصنوعی، 15 نورون برای حذف رنگ دی سولفین بلو به عنوان نورون بهینه در این مدل انتخاب شد. همچنین میانگین مربع های خطا در نورون بهینه برای حذف توسط جاذب نانوذره ZnO-Cr</em>، <em>10<sup>-5</sup>×17<sub>/</sub>7 به دست آمد که عددی نزدیک به صفر است. با توجه به مقدارهای میانگین خطای مطلق محاسبه شده در مدل شبکه عصبی مصنوعی و پاسخ سطح نتیجه ها بیانگر آن است که شبکه عصبی مصنوعی در تطابق با داده های تجربی نسبت به روش پاسخ سطح قادر به مدل سازی بهتری است.</em>
روش پاسخ سطح,شبکه عصبی مصنوعی,جذب سطحی,نانوذره,اسپکتروفوتومتری
https://www.nsmsi.ir/article_29352.html
https://www.nsmsi.ir/article_29352_f5510119d846e1266afeb0a4a043b76d.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
بهینه سازی حذف کادمیم(II) از محلول آبی توسط نانوذره های کبالت اکسید با استفاده از مدل تاگوچی
55
62
FA
نیوشا
جوادنیا
گروه شیمی فیزیک، دانشکده علوم، دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز، ایران
javadnia@gmail.com
عبدالهادی
فرخ نیا
گروه شیمی فیزیک، دانشکده علوم، دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز، ایران
ab.farrokhnia@gmail.com
زهرا
عباسی
گروه شیمی فیزیک، دانشکده علوم، دانشگاه شهید چمران اهواز،اهواز، ایران
zahra.abbasi886@gmail.com
<em>مدل تاگوچی مدلی برای تحلیل آزمایش ها می باشد که با استفاده از تعداد معینی آزمایش میزان تأثیر و سطح های بهینه عامل های مؤثر را پیش بینی می نماید. این مطالعه با هدف بهینه سازی فرایند جذب کادمیوم توسط نانوذره های کبالت اکسید با استفاده از مدل تاگوچی انجام شد. نانو ذره های سنتز شدهی Co<sub>3</sub>O<sub>4 </sub>توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)، الگوی پراش پرتو ایکس (XRD) و طیف بینی فروسرخ تبدیل فوریه (FT-IR) مشخصهیابی شد. به منظور بهینه سازی فرایند جذب کادمیوم توسط نانوذره های <em>کبالت</em> اکسید ، 4 پارامتر تأثیرگذار در فرایند جذب: دما، مقدار جاذب، زمان و pH به عنوان آرایه انتخاب شدند. هر کدام از این آرایه ها دارای 4 سطح بودند که سطح های انتخاب هر یک از آن ها برای طراحی آزمایش به روش تاگوچی ارایه شد. بهینه سازی فرایند جذب با مدل تاگوچی نشان داد که عامل های مورد نظر برای بهینه سازی شرایط به ترتیب: مقدار جاذب 25 میلی گرم ،, pH برابر 8</em><em>،</em><em> زمان تماس20 دقیقه و دما 15 درجه سلسیوس می باشد. راندمان جذب کادمیوم بر روی نانوذره های کبالت اکسید در شرایط بهینه برابر با 21<sub>/</sub>96 درصد تعیین شد.</em>
نانوذره ها,مدل سینتیکی,مدل تاگوچی,روش سل ـ ژل,جذب سطحی
https://www.nsmsi.ir/article_31388.html
https://www.nsmsi.ir/article_31388_d280916b24bfdc35a95de77771930c68.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
مقایسه قابلیت جذب نانو زئولیت های طبیعی فیروزکوه و تبریز در حذف یون های توریم و اورانیم از محلول آبی
63
76
FA
عبدالرضا
نیلچی
پژوهشکده مواد و سوخت هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، تهران، ایران
anilchi@aeoi.org.ir
زهرا
شیری یکتا
پژوهشکده مواد و سوخت هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، تهران، ایران
zshiri@aeoi.org.ir
ریحانه
فائقی
گروه مهندسی هسته ای، دانشکده فنی و مهندسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،
reihanefaeghi@gmail.com
<em>جداسازی یون های توریم و اورانیم موجود در پسمان های رادیواکتیو از فرایندهای مهم و پیچیده در مدیریت و انبارکردن دورریزهای رادیواکتیو صنایع هسته ای به حساب می آید. یکی از رو شهای حذف عنصرهای رادیواکتیو از پسمانهای هستهای استفاده از جاذب های طبیعی است. با این رویکرد در این پژوهش زئولیت های طبیعی مربوط به منطقه های فیروزکوه و تبریز با استفاده از دستگاه های FT-IR، XRD، BET و XRF شناسایی شدند.بررسی نتیجه ها نشان داد که نمونه های طبیعی دارای ساختار کلینوپتیلولیت و فروکارفولیت و میانگین اندازه ذره ها 30 و 7<sub>/</sub>38 نانومتر و مساحت سطح 51<sub>/</sub>28 و 78<sub>/</sub>4 متر مربع بر گرم به ترتیب برای زئولیتهای فیروزکوه و تبریز است.تأثیر متغیرهای pH، زمان تماس فاز محلول و مبادلهکننده، غلظت اولیه یونها و مقدار جرم جاذب بر میزان جذب بررسی و شرایط بهینه برای عملکرد دلخواه مبادلهکننده ها برای جداسازی یون های مورد مطالعه تعیین شد. بیش ترین جذب یون های توریم بر روی هر دو جاذب در شرایط آزمایشی بهینه در غلظت 25 میلی گرم بر لیتر، pHبرابر4، زمان تماس 240 دقیقه و وزن 1<sub>/</sub>0 گرم، %93<sub>/</sub>96 و %57<sub>/</sub>96 وبرای یون اورانیم نیز بیش ترین جذب در غلظت 25 میلی گرم بر لیتر، pH برابر 4 برای زئولیت فیروزکوه و pH برابر 5=برای زئولیت تبریز، زمان تماس 240 دقیقه و وزن 1<sub>/</sub>0 گرم، %01<sub>/</sub>93 و %68<sub>/</sub>52 به ترتیب توسط زئولیت فیروزکوه و تبریز به دست آمد که با افزایش جرم زئولیت تبریز تا 3<sub>/</sub>0 گرم بیش ترین مقدار جذب اورانیم به %65<sub>/</sub>83 رسید.</em>
زئولیت,اورانیم,توریم,جاذب طبیعی,مدیریت پسمان
https://www.nsmsi.ir/article_29050.html
https://www.nsmsi.ir/article_29050_5dd671f4705556f2c19a62672f20250b.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
گوگردزدایی اکسایشی بنزین با استفاده از نانوکامپوزیت نوین TBA-FePOM@NiOبهعنوان یک کاتالیست مؤثر و تکرارپذیر
77
88
FA
محمدعلی
رضوانی
گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
marezvani@znu.ac.ir
مریم
شاطریان
گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
shaterian@znu.ac.ir
معصومه
اقمشه
گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران
m.aghmasheh@znu.ac.ir
<em>در این پژوهش به منظور تهیه سوخت پاک، نانوکامپوزیت جدید TBA-FePOM@NiO به روش سل ـ ژل سنتز شده و به عنوان یک کاتالیست در فرایند گوگردزدایی اکسایشی بنزین مورد استفاده قرار گرفت. این نانو کامپوزیت با واکنش پلی اکسومتالات استخلاف دار شده [N(CH<sub>3</sub>)<sub>4</sub>]<sub>4</sub>PW<sub>11</sub>FeO<sub>39</sub> (به صورت TBA-FePOM نمایش داده خواهد شد)، با نانوذره NiO به دست می آید. ساختار نانوکامپوزیت به دست آمده با استفاده از روش های تشخیصیFT-IR <strong>،</strong>XRD <strong>،</strong> UV-Vis و SEM مورد ارزیابی قرار گرفته و فعالیت کاتالیستی آن در فرایند گوگردزدایی اکسایشی بنزین بررسی شد. در این فرایند از CH<sub>3</sub>COOH/H<sub>2</sub>O<sub>2</sub> به عنوان اکسیدکننده استفاده شد. نتیجه های به دست آمده در شرایط یکسان، با نتیجه های به دست آمده از فرایند اکسایشی مدل سوختی، که ترکیب های آروماتیکی مانند بنزوتیوفن و دی بنزوتیوفن می باشند، مقایسه شد. نتیجه های به دست آمده نشان می دهد که کاتالیست سنتز شده توانایی بسیار مؤثری در گوگردزدایی از بنزین با بازده ی بالا، دارد. همچنین این نانوکاتالیست سنتز شده توانایی جداسازی و بازیافت برای 5 مرتبه را دارد. در این پژوهش شرایط فرایندی مانند دما، زمان، مقدار کاتالیست نیز بررسی شد. </em>
گوگرد زدایی,پلی اکسومتالات,نانوکامپوزیت,کاتالیست,بنزین
https://www.nsmsi.ir/article_29347.html
https://www.nsmsi.ir/article_29347_191fcb51b2099e615e6fbdcf01247ef8.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
سنتز کامپوزیت زانتان/ایتاکونیک اسید/خاک رس و بررسی ساختاری و کاربردی آن در حذف یون مس (II) از محلول آبی
89
108
FA
افسانه
علی محمدزاده
گروه مهندسی شیمی، دانشکده فنی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
asan_sin@yahoo.com
احمد
دادوند کوهی
گروه مهندسی شیمی، دانشکده فنی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
dadvand@guilan.ac.ir
<em>در این پژوهش هیدروژلهای کامپوزیتی زانتان ـ پیوند ـ ایتاکونیک اسید (XG-g-IA/clay) با استفاده از سه نوع خاک رس مونت مورلونیت (MMT)، بنتونیت (BT) و کائولونیت (KT) برای اولین بار سنتز و برای جذب کاتیون مس از محلول آبی مورد استفاده قرار گرفتند. نتیجه های طیف سنجی تبدیل فوریه فروسرخ پیش و پس از فرایند جذب، مشارکت خاک رس و مونومر ایتاکونیک اسید را درون هیدروژل کامپوزیت ثابت کرد و نشان داد که گروههای کربوکسیلات نقش به سزایی در جذب کاتیون مس از محلول آبی دارد. نتیجه های ریزنگارههای میکروسکوپ الکترونی سطح جاذب نشان داد که ساختار ناهموار سطح جاذب پس از جذب کاتیونهای مس هموارتر شد. پراکنش لایه نانوذره های خاک رس در ماتریس پلیمر و افزایش سطح موثرجاذب به ترتیب توسط آزمون پراش پرتو ایکس و آزمون BET تعیین شد. بر اساس نتیجه های مدل های هم دما، دادههای آزمایشگاهی جذب بیش ترین تطابق را با مدل همدمای لانگ مویر نشان دادند و برای هیدروژلهای کامپوزیتی XG-g-IA/BT،XG-g-IA/MMT و XG-g-IA/KT در دمای °C45 و 5=pH ، بیش ترین ظرفیت جذب به ترتیب 62<sub>/</sub>133، 96<sub>/</sub>131 و mg/g68<sub>/</sub>125 به دست آمد. دادههای آزمایشگاهی هر سه هیدروژل سنتز شده به خوبی با مدل سینتیکی شبه مرتبه دوم برازش شد. مقدارهای منفی انرژی آزاد استاندارد گیبس و مثبت انتروپی برای هر سه هیدروژل کامپوزیتی نشان داد که فرایند جذب خودبهخودی و دلخواه است.</em>
هیدروژل کامپوزیت,زانتان,ایتاکونیک اسید,جذب کاتیون مس,خاک رس
https://www.nsmsi.ir/article_29349.html
https://www.nsmsi.ir/article_29349_e5546b04f8c83ab586a5ff5957e42bd0.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
بررسی مقایسه ای اکسایش الکتروکاتالیستی برخی از الکل های مهم در سطح الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوالیاف نیکل اکسید الکتروریسی شده
109
120
FA
سید رضا
حسینی زوارمحله
0000-0002-9521-0961
آزمایشگاه تحقیقاتی نانوشیمی، دانشکده شیمی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
r.hosseini@umz.ac.ir
شهرام
قاسمی میر
آزمایشگاه تحقیقاتی نانوشیمی، دانشکده شیمی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
sghasemi@umz.ac.ir
شیوا
پورصادق لیمویی
آزمایشگاه تحقیقاتی نانوشیمی، دانشکده شیمی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
sh.poursadegh@gmail.com
<em>در این پژوهش، نانوالیاف نیکل استات/پلی وینیل الکل (Ni(OAc)<sub>2</sub>/PVA) به روش الکتروریسی <br /> تهیه شدند. در ادامه، با عملیات گرمایی مناسب، نانوالیاف نیکل اکسید (NiO NFs) بهدست آمدند. ریختشناسی سطح و قطر نانوالیاف تهیه شده بهوسیله میکروسکوپی الکترون روبشی (SEM) مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجهها نشان دادند که رشتههای بسیار بلند با قطر متوسط در حدود nm 90 برای NiO NFs بهدست آمدند. با استفاده از تجزیه وزنسنجی گرمایی (TGA)، دمای مناسب برای تکلیس در حدود C˚ 600 بهدست آمد. طیفبینی فروسرخ <br /> تبدیل فوریه (FT-IR) نشان داد که همه اجزای آلی نانوالیاف الکتروریسیشده پس از تکلیس خارج شدند. برای بررسی ساختار بلوری NiO NFs از پراش پرتو ایکس (XRD) استفاده شد. فاز بلوری نانوالیاف نیکل اکسید، مکعبی تعیین شد. <br /> با استفاده از همدماهای جذب ـ واجذب نیتروژن (BET)، مساحت سطح NiO NFs در حدود m<sup>2</sup>/g 2<sub>/</sub>4 تخمین زده شد. رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیرکربن (CPE) اصلاح شده با NiO NFs بهوسیله روشهای ولتامتری چرخهای، طیفبینی امپدانس الکتروشیمیایی و کرونوآمپرومتری مورد مطالعه قرار گرفت. فعالیت الکتروکاتالیستی <br /> الکترودهای اصلاح شده نسبت به اکسایش اتیلن گلیکول (EG)، اتانول و متانول در محیط قلیایی مورد مطالعه <br /> قرار گرفت و نتیجههای به دست آمده نشان داد که چگالی جریان کاتالیستی برای NiO NFs/CPE برای اکسایش EG از الکلهای دیگر بیشتر است.</em>
نانوالیاف,الکتروریسی,اکسایش الکتروکاتالیستی,نیکل اکسید
https://www.nsmsi.ir/article_30044.html
https://www.nsmsi.ir/article_30044_dee29e6d37145568ece27101f0d7c646.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
اصلاح جاذب SAPO-34 برای جداسازی 2CO از گاز طبیعی در فشار پایین: بررسی اثر اسیدیته، تبادل یون و نسبت Si/Al
121
133
FA
سهراب
فتحی
0000-0003-3711-7192
دانشکده انرژی، دانشگاه صنعتی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
s.fathi@kut.ac.ir
سامانه
عسگری
دانشکده انرژی، دانشگاه صنعتی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
samaneasgari29@yahoo.com
نگین
قائمی
0000-0002-3406-290X
دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
negin_ghaemi@yahoo.com
شهرام
شریف نیا
دانشکده مهندسی شیمی و نفت، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
sharif@razi.ac.ir
<em>از میان فرایندهای گوناگون جداسازی ناخالصیها از گاز طبیعی، جذب بر روی جاذب جامد به علت سادگی و هزینه پایین و نیز امکان دستیابی به مقدارهای حذف بالای <sub>2</sub></em><em>CO</em><em> مورد توجه قرار گرفته است. جاذب </em><em>SAPO-34</em> که یک غربال مولکولی است<em> به علت اندازه حفره های همانند کربن دیاکسید و بزرگتر از </em><em>CH<sub>4</sub></em><em> سبب جداسازی بالای <sub>2</sub></em><em>CO</em><em> از گاز طبیعی می شود. در این پژوهش، جاذب </em><em>SAPO-34</em><em>با فسفریک اسید اصلاح و تغییر ویژگی های آن منجر به جداسازی بیش تر <sub>2</sub></em><em>CO </em><em>از گاز طبیعی شد. تغییرها در </em><em>SAPO-34</em><em> شامل تغییر در نسبت </em><em>Si/Al</em><em> ، تغییر اسیدیته و همچنین تبادل یون میباشد. این تغییرها با فناوری های گوناگون آنالیز مانند </em><em>EDX</em><em>،</em> <em>SEM</em><em>، </em><em>XRD</em><em> و </em><em>BET </em><em>مورد ارزیابی قرار گرفت. اثر دما و فشار بر مقدار جذب با انجام آزمایش روی جاذبها در دماهای </em>°C<em> 5، 20 و 35 و در فشارهای </em><em>bar</em><em> 3، 5 و 7 مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه ها نشان داد که با افزایش فشار و کاهش دما، مقدار جذب افزایش یافته است و با به کارگیری روش طراحی آزمایش های دمای</em> <em>°C</em> <em> 4<sub>/</sub>17و فشار </em><em>bar</em><em> 6<sub>/</sub>4 بهعنوان شرایط بهینه برای دستیابی به بیشترین مقدار حذف <sub>2</sub></em><em>CO</em><em> از گاز طبیعی (%95) تعیین شد.</em>
2CO/ گاز طبیعی,SAPO-34,تبادل یون,اصلاح جاذب
https://www.nsmsi.ir/article_29353.html
https://www.nsmsi.ir/article_29353_478e72e6b2d289d22aa373ddd43968a4.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
اندازه گیری آزمایشگاهی میزان انحلالپ ذیری و تخمین گرمای واکنش کربن دی اکسید در محلول آبی منواتانول آمین و دی آمینو پروپان
135
143
FA
محمد جواد
خدادادی
انستیتو مهندسی نفت، دانشکده مهندسی شیمی، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، تهران
m.j.khodadadi@ut.ac.ir
سیاوش
ریاحی
انستیتو مهندسی نفت، دانشکده مهندسی شیمی، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، تهران
riahi@ut.ac.ir
مژگان
عباسی
انستیتو مهندسی نفت، دانشکده مهندسی شیمی، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران، تهران
abbasi@ut.ac.ir
<em>در این پژوهش انحلال پذیری کربن دی اکسید در محلول های آبی اتانول آمین %10 وزنی و دی آمینو پروپان % 5 وزنی و اتانول آمین %5<sub>/</sub>12 وزنی و دی آمینو پروپان %5<sub>/</sub>2 وزنی</em> <em>در دماهای 15<sub>/</sub>313، 15<sub>/</sub>323، 15<sub>/</sub>333 کلوین و بازه ی فشار تعادلی13 تا 215 کیلوپاسکال با استفاده از روش کاهش فشار اندازه گیری شد. غلظت کلی محلول آبی در مقدار 15 درصد وزنی ثابت نگه داشته شد. نتیجه ها نشان می دهد که کاهش دما در فشار ثابت و همچنین افزایش فشار در دمای ثابت باعث افزایش انحلال پذیری کربن دی اکسید می شود. همچنین افزیش میزان افزودنی دی آمینو پروپان در محلول موجب افزایش انحلال پذیری کربن دی اکسید در محلول آبی می شود با استفاده از معادله گیبس ـ هلمهولتز گرمای واکنش این دو محلول آبی تخمین زده شدند. نتیجه های به دست آمده نشان می دهد با افزایش غلظت افزودنی دی آمین وپروپان گرمای واکنش کاهش می یابد</em>
جداسازی کربن دی اکسید,آمین,جذب شیمیایی,شیرین سازی,گرمای واکنش,دی آمینو پروپان
https://www.nsmsi.ir/article_30922.html
https://www.nsmsi.ir/article_30922_f680ae72d7c9c7801fd5ac9c5e96548b.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
تأثیر درصد فلز فعال نیکل بر پایه آلومینا در فرایند ریفرمینگ خشک
145
154
FA
الهه
امیر
آزمایشگاه کاتالیست و مواد پیشرفته، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
meshkani_81@yahoo.com
فرشته
مشکانی
آزمایشگاه کاتالیست و مواد پیشرفته، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
fereshteh.meshkani2@gmail.com
مهران
رضایی
آزمایشگاه کاتالیست و مواد پیشرفته، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایران
rezaei@kashanu.ac.ir
<em>در این پژوهش، تأثیر درصدهای گوناگون فلز فعال نیکل (5 ، 10 و 15) در ویژگی های ساختاری و عملکردی کاتالیست Ni/10%Sr-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub> که به روش تلقیح تهیه شدند در طی فرایند ریفرمینگ خشک متان مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعیین ویژگی های ساختاری کاتالیست ها، از آزمون های XRD، BET، TPR، TPO و SEM بهره گرفته شد. نتیجه های بهدست آمده از آزمون XRD بیانگر آن است که افزایش درصد فلز فعال نیکل منجر به کاهش پراکندگی NiO روی پایه شده است. نتیجه های به دست آمده از BET نشان می دهد که مساحت ویژه کاتالیست 5%Ni/10%Sr-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub> نسبت به دو کاتالیست دیگر بیش تر است و کاتالیست ها دارای ساختار مزوحفره هستند. همچنین درصد تبدیل متان و کربن دی اکسید کاتالیست 5%Ni/10%Sr-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub> در همه دماهای عملیاتی بیش تر است. از نتیجه های آزمون TPO می توان دریافت که با افزودن درصد فلز فعال نیکل از 5 به 15، کک تشکیل شده (کربن رشته ای) در زمان فرایند ریفرمینگ خشک روی سطح کاتالیست افزایش یافته است که منطبق با نتیجههای SEM می باشد.کاتالیست 5%Ni/10%Sr-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub> تبدیل متان پایداری در حدود 70 درصد در 13 ساعت و در دمای 650 را نشان می دهد.</em>
ریفرمبنگ خشک متان,کاتالیست نیکل,گاز سنتز,بهبود دهنده استرانسیم,پایداری
https://www.nsmsi.ir/article_29769.html
https://www.nsmsi.ir/article_29769_641f427f6c02cd1490904c1abcd63241.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
بررسی برهم کنش کمپلکس های ضد تومور پالادیوم و پلاتین دارای اتیل دی تیوکربامات با سرم آلبومین انسانی
155
166
FA
محبوبه
اسلامی مقدم
0000-0002-4801-7018
پژوهشکده توسعه فرایندهای شیمیایی، پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی ایران، تهران، ایران
eslami_moghadam@ccerci.ac.ir
حسن
منصوری ترشیزی
گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
hmtorshizi@hamoon.usb.ac.ir
مریم
سعیدی فر
پژوهشکده فناوری نانو و مواد پیشرفته، پژوهشگاه مواد و انرژی، کرج، ایران
saeidifar@merc.ac.ir
<em>در این پرژوهش، دو کمپلکس پلاتین و پالادیوم از مشتق اتیل دی تیوکربامات با فرمول کلی [Pt(bpy)(Et-dtc)]NO<sub>3</sub> و [Pd(bpy)(Et-dtc)]NO<sub>3</sub> (Et-dtc= اتیل دی تیوکربامات و bpy= 2و'2– بی پیریدین) با ویژگی های ضد سرطانی علیه سلول های سرطان خون انسانی K<sub>562</sub> در نظر گرفته شدند. این ترکیب ها مقدارهای Cc50 کمتر از سیس پلاتین داشته <br /> و به ترتیب برای ترکیب های پالادیوم و پلاتین 55 و 89 میکرومولار می باشند. برهمکنش این ترکیب ها با سرم آلبومین انسانی (HSA) در محیط تریس بافر حاوی 10 میلی مولار سدیم کلرید با 4<sub>/</sub>7pH= در دو دمای 27 و 37 <br /> درجه سلسیوس به کمک روش های گوناگون طیف سنجی مطالعه شد. نتیجه های به دست آمده از مطالعه های غیرطبیعی کردن پروتئین در حضور کمپلکس ها نشان دهنده این است که کمپلکس پالادیوم احتمال دارد ساختار پروتئین را به هم ریخته و باعث عوارض جانبی شود درحالی که کمپلکس پلاتین این گونه نیست. نتیجه های تیتر کردن هم دما نشان داد با افزایش غلظت کمپلکس، پایداری پروتئین کاهش یافته و فرایند غیرطبیعی شدن سرم آلبومین در حضور این کمپلک سها گرمازا میباشد و اتصال کمپلکس کاتیونی و پروتئین را می توان از نوع برهمکنش های الکتروستاتیک در نظر گرفت. این کمپلک سها به ویژه ترکیب پلاتین می توانند پروتئین را در غلظت های میکرومولار غیرطبیعی کنند. روند تغییرها شدت فلوئورسانس HSA در حضور غلظت های متفاوت از هر یک از کمپلکس های فلزی پالادیوم و پلاتین نشان داد که این کمپلکس ها می توانند شدت نشر فلوئورسانس کاهش دهند و به پروتئین متصل می شوند <br /> و خاموشی استاتیک رخ میدهد. تغییر ساختار پروتئین با افزایش غلظتهای متفاوتی از کمپلکسهای پلاتین و پالادیوم با طیفگیری CD بررسی شد و مشخص شد درصد مارپیچ آلفا و صفحههای بتا در ساختار دوم به ترتیب<br /> 3 و 5 درصد کاهش مییابد که بیانگر این است که ساختمان غالب HSA در سامانه، مارپیچ آلفا میباشد.</em>
کمپلکس های پلاتین (II) و پالادیوم (II),برهم کنش با HSA,اتیل دی تیوکربامات,سرم آلبومین انسانی,پارامترهای پیوندی,پارامترهای ترمودینامیکی
https://www.nsmsi.ir/article_29039.html
https://www.nsmsi.ir/article_29039_1e73a0804aa5fd71fdde6adce51283e6.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
پیش بینی عدد کئوردیناسیون سطح فلزهای مذاب
167
175
FA
انسیه
قاسمیان لمراسکی
دانشکده علوم پایه، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
eghasemian@ymail.com
حدیث
پرهیز
دانشکده علوم پایه، دانشگاه ایلام، ایلام، ایران
h-parhize@yahoo.com
<em>در این پژوهش کشش سطحی و عدد کئوردیناسیون سطح فلزهای مذاب با استفاده از معادله استفان محاسبه و گزارش شده است. پارامترهایی مانند آنتالپی تصعید، چگالی و کشش سطحی از جمله مهمترین پارامترهای مورد نیاز هستند. در پیش</em><em></em><em>بینی کشش سطحی فلزهای مذاب، فرضیه هایی همچون تغییرهای بسیار جزئی حجم در لحظه ذوب، شبیه بودن ساختار بلوری مایع و جامد در نقطه ذوب، در نظرگرفتن آنتروپی فزونی سطح، و صرفنظر از برهمکنش ذره با ذره ها در لایههای دوم و سوم از سطح در نظر گرفته شد. نتیجه ها نشان دادکه عدد کئوردیناسیون سطح فلزهای مذاب کسری بین 7/0 -3/0از عدد کئوردیناسیون توده است. وابسته بودن عدد کئوردیناسیون سطح به پارامترهای گوناگون در معادله استفان، مانند دما، حجم و یکسان نبودن شرایط محاسبه </em><em>از جمله دما امکان مقایسه اعداد کئوردیناسیون سطح فلزهای گزارش شده در مراجع و پژوهش حاضر را دشوار ساخته است.</em><em> در ادامه پژوهش از معادله های گوناگونی به منظور همبسته نمودن عدد کئوردیناسیون استفاده شد و پارامترهای تنظیم پذیر محاسبه و معرفی شده اند.</em>
فلز مذاب,عدد کئوردیناسیون سطح,کشش سطحی,آنتالپی تصعید
https://www.nsmsi.ir/article_29045.html
https://www.nsmsi.ir/article_29045_a27a1d2486063da8b29787cb7b6f7421.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2018
11
22
پیشبینی چگالی و ویژگی های فزونی مخلوطهای دوتایی با استفاده از معادله حالت GMA اصلاحشده
177
193
FA
ناهید
فرضی
دانشکده شیمی ، گروه شیمی فیزیک، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
nfarzi@sci.ui.ac.ir
نسرین
سهرابی
گروه شیمی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
sohrabnas@pnu.ac.ir
میترا
قدیری
گروه شیمی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
mit.ghadiri@yahoo.com
<em>فرمولبندی ویژگی های سیالها با متغیرهای تأثیرگذار بر آنها، کاربر را در شرایط گوناگون حتی در زمانی که امکان تجربه آزمایشگاهی آن وجود ندارد، یاری مینماید. در این پژوهش برای توصیف رفتار مخلوط سیال ها از معادله حالت GMA اصلاحشده که براساس پتانسیل بینمولکولی متوسط (9، 6، 3) است استفاده شد. کارایی معادله حالت برای چندین مخلوط دوتایی بررسی و وابستگی دمایی پارامترهای آن برای هر سیال در کسرهای مولی گوناگون تعیین شد. نشان داده شد که وابستگی پارامترهای معادله حالت به کسر مولی سیال از قاعده اختلاط مکعبی پیروی میکند. حجم فزونی، انرژی داخلی فزونی و انتالپی فزونی مخلوط های مورد مطالعه با استفاده از رابطه هایی که از معادله به دست آورده شد در دماها و کسرهای مولی گوناگون محاسبه و با نتیجه های موجود تجربی مقایسه شد. انطباق خوب مقدارهای پیشبینیشده با مقدارهای تجربی، بیانگر توانایی این معادله حالت در پیشبینی این گونه ویژگی ها میباشد. افزون براین در نمودار همدماهای انتالپی پیشبینیشده مخلوط سیال ها؛ اتانول ـ متیلسیکلوهگزان، سیکلوهگزان ـ نرمال هگزادکان، TEGDME –</em>a<em>134-HFC و پروپان ـ ایزوبوتان نقاط تلاقی دیده شد که نشاندهنده وابستگی نداشتن تقریبی انتالپی و انرژی درونی فزونی به دما در این کسر مولی خاص بوده و به طور ضمنی نشان دهنده تغییرهای ظرفیت گرمایی اضافی بسیار اندک و حتی نزدیک صفر، برای این گونه مخلوط سیال ها در این کسر مولی میباشد. عبارتی برای کسر مولی نقطه تلاقی به دست آمد که دادههای تجربی بیش تری برای آزمودن آن نیاز است.</em>
مخلوط دوتایی,تابعهای فزونی,معادله حالت,نیروهای بینمولکولی
https://www.nsmsi.ir/article_29350.html
https://www.nsmsi.ir/article_29350_cbb4012d630ad72fbf8f12cc24b40695.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
شبیه سازی مدیریت گرمایی مواد نانوکامپوزیت تغییرفازدهنده توسط فناوری CFD
195
210
FA
عزیز
باباپور
گروه مهندسی شیمی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
babapoor@uma.ac.ir
رضا
پیشکارآذری
گروه مهندسی شیمی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
reza.azari2012@yahoo.com
سید ایمان
گلستانه
گروه مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
igolestaneh@yahoo.com
زهره
قاضی طباطبائی
گروه شیمی کاربردی، واحد اهر، دانشگاه آزاد اسلامی، اهر، ایران
zghazitabatabayi@yahoo.com
<em>بحران انرژی در قرن حاضر، بشر را به فکر استفاده از منابع نوین انرژی رهنمون ساخته است. یکی از این منابع بسیارکارآمد، مواد تغییرفازدهنده است. این مواد، افزون بر ذخیره ی انرژی</em><em>به عنوان عایق های گرمایی نیز به کار می روند و استفاده از این مواد، نیاز به</em><em>سامانه های ایمن سازی مصرف انرژی را نیز حذف میکند. این مواد با وجود همه برتری ها، مشکل هایی از جمله نشتی و کم بودن ضریب هدایت گرمایی دارند. درنتیجه استفاده از نانوذره های فلزی می تواند ویژگی های آن ها را بهبود بخشد<strong>. </strong></em><em>در</em><em>این</em><em>پژوهش، ذوب شدن واکس پارافین دارای </em><em>نانوذره های </em><em>Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub></em><em>، </em><em>Fe<sub>2</sub>O<sub>3</sub></em><em>، </em><em>SiO<sub>2 </sub></em><em>و </em><em>ZnO </em><em>(با درصدوزنی 2% و 8%) در یک محفظه ی مستطیلی شکل، به وسیله ی نرم افزار</em><em> کامسول شبیه سازی شده است. تأثیر وجود نانوذره ها با درصد وزنی متفاوت بر توزیع دما، توزیع سرعت، دانسیته، ضریب هدایت گرمایی و همچنین چگونگی ذوبشوندگی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتیجه ها نشان می دهد که با افزودن 8% وزنی نانوذره ها، ضریب هدایت گرمایی 5<sub>/</sub>12% افزایش داشته است. با ایجاد شرایط مرزی و اولیه ی یکسان برای همه ی حالت ها، میزان ذوب شدن در حالت 8% وزنی نانوذره ها، بیش تر از 2% و پارافین خالص است و این نشان می دهد که افزودن نانوذره ها به پارافین به منظور افزایش نرخ ذوب شدن برای هدف های گوناگون مدیریت گرمایی مانند ذخیره سازی انرژی می تواند مفید باشد.</em>
مواد تغییرفازدهنده,نانوذره ها,کامسول,پارافین,هدایت گرمایی
https://www.nsmsi.ir/article_29348.html
https://www.nsmsi.ir/article_29348_d28918eb5c3a0addc46274a863b51034.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
اندازه گیری حساس آفلاتوکسین B1 با استفاده از فلوئورسانس کامپوزیت نقطههای کوانتومی روی اکسید ـ پلیمر قالب مولکولی
211
222
FA
بهروز
وحید
گروه مهندسی شیمی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
behrouz_vahid@iaut.ac.ir
<em>کامپوزیت نقطه های کوانتومی روی اکسید پوشیده شده با پلیمر قالب مولکولی (MIP) برای اندازه گیری انتخابی آفلاتوکسین B1 (AFB)، به عنوان یک آنالیت نمونه، معرفی شده است. پلیمر قالب مولکولی مورد نظر با یک روش ساده، شامل فرایند خود تجمعی مونومر ترکیب 3- آمینو پروپیل تترا اتوکسی سیلان (APTES) به همراه ترکیب تترا اورتوسیلیکات در نقش معرف اتصال دهنده عرضی، به دست آمد. برای ایجاد قالب های مناسب مولکولی در بافت پلیمر در زمان فرایند پلیمریزاسیون از یک مولکول الگوی مناسب (AFB) نیز بهر هگیری شد. برتری روش سنتز پلیمر قالب مولکولی به کار رفته، تمایل مناسب تر نقطههای کوانتومی به مولکول AFB می باشد. کامپوزیت نقاطه های کوانتومی روی اکسید پوشیده شده با پلیمر قالب مولکولی، نشر فلورسانس قوی از خود نشان داد که به شدت تحت تاثیر حضور مولکول AFB خاموش می شد. این مسئله به عنوان اساس طراحی یک پروب با کارایی و انتخابگری مناسب، برای شناسایی مولکول AFB در چندین نوع نمونهی آبی به کار گرفته شد. در شرایط بهینه آزمایشی، ارتباط خطی بین شدت نشر فلورسانس به دست آمده و غلظت AFB در بازهی غلظتی 008<sub>/</sub>0-0<sub>/</sub>1 میلیگرم در لیتر با حد تشخیص 003<sub>/</sub>0 میلی گرم در لیتر به دست آمد. نکته دارای اهمیت این است که با تلفیق توانایی یگانه پلیمر قالب مولکولی و ویژگی فلورسانی نقطه های کوانتومی روی اکسید می توان یک روش حساس <br /> و انتخاب پذیر برای تشخیص و شناسایی انواع گوناگونی از گونه های زیان دار ارایه کرد. روش ارایه شده به طور موفقیت آمیزی قادر به آنالیز میزان آلودگی AFB در آب های زیست محیطی است.</em>
نقطه های کوانتومی روی اکسید,پلیمر قالب مولکولی,کامپوزیت,آفلاتوکسین B1,فلورسانس
https://www.nsmsi.ir/article_29049.html
https://www.nsmsi.ir/article_29049_3dcfc9499203cf3316ee849120918928.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
بررسی اثر عامل های تبلور سرمایشی بر ریختشناسی بلورهای آمونیوم پرکلرات با روش طراحی آزمایش تاگوچی
223
233
FA
سید قربان
حسینی
مجتمع دانشگاهی شیمی و مهندسی شیمی ، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، صندوق پستی 3454-16765 تهران، ایران
hoseinitol@yahoo.com
ابوالفضل
کاشی
مجتمع دانشگاهی شیمی و مهندسی شیمی ، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، صندوق پستی 3454-16765 تهران، ایران
kashi.iutchem@gmail.com
اسماعیل
بذرافشان
مجتمع دانشگاهی شیمی و مهندسی شیمی ، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، صندوق پستی 3454-16765 تهران، ایران
bazrafshan_es@yahoo.com
<em>در این پژوهش، اثر عامل هایی همچون نرخ سرمایش، نسبت دانه ریزی، الگوی دمایی سرمایش و شدت اختلاط بر ریختشناسی بلورهای آمونیوم پرکلرات به دست آمده از تبلور سرمایشی بررسی شده است. محلول آمونیوم پرکلرات با حل کردن آمونیوم پرکلرات صنعتی در آب مقطر تهیه شد و تبلور دوباره در مخزن تبلور همزن داری </em><em>به حجم 3<sub>/</sub>1 لیتر صورت پذیرفت. تحلیل اثر عامل های اختلاط و بهینه سازی آن ها برای رسیدن به گوی سانی بیش تر با استفاده از روش طراحی آزمایش تاگوچی صورت گرفت. بلورهای به دست آمده با روش های مشخصهیابی پراش </em><em>پرتو ایکس (</em><em>XRD</em><em>) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (</em><em>SEM</em><em>) بررسی شدند و از تصویرهای میکروسکوپی به دست آمده</em><em> برای </em><em>تحلیل </em><em>ریختشناسی</em><em> بلورها استفاده شد. نتیجه های به دست آمده نشان می دهد که نرخ سرمایش تأثیری 48 درصدی بر گوی سانی </em><em>بلورها دارد و با تنظیم بهینه عامل های انتخابشده می توان گوی سانی را به میزان 4<sub>/</sub>9 درصد و پراکندگی آن </em><em>را به میزان 79 درصد بهبود بخشید. بلورینگی بلورهای به دست آمده نیز نسبت به نمونه اولیه بهصورت چشمگیری افزایش پیدا کرد.</em><br />
تبلور سرمایشی,آمونیوم پرکلرات,ریختشناسی,روش تاگوچی,میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)
https://www.nsmsi.ir/article_30668.html
https://www.nsmsi.ir/article_30668_80ae4bead8409e4f94dfcb4cbb075dc5.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
مدلسازی مونتکارلو در پیش بینی دینامیکی توزیع اندازه قطره های تعلیق آب ـ نفت خام
235
246
FA
آرش
امانی
گروه مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
arshia_2397@yahoo.com
علیرضا
سلیمانی نظر
گروه مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
asolaimany@eng.ui.ac.ir
<em><span lang="FA" dir="RTL">در این مطالعه، مدل سازی روند تغییرهای اندازه قطره های</span><span lang="FA" dir="RTL">آب در تعلیق</span><span lang="FA" dir="RTL">آب ـ نفت خام بر اثر پدیده های</span><span lang="FA" dir="RTL"> انباشتگی و تهنشینی به روش مونتکارلو انجام شده است. نتیجه ها با داده های تجربی به دست آمده از آزمایشهای </span><span>NMR</span><span lang="FA" dir="RTL"> مقایسه شده است. تأثیر عامل های نوع و غلظت </span></em><span lang="FA" dir="RTL">تعلیق شکن</span><em><span lang="FA" dir="RTL">، نسبت حجمی آب، سرعت اختلاط و شوری آب بر توزیع اندازه قطره ها بررسی شده است. تطابق نتیجه های مدل با آزمایشها قابلیت مناسب مدل در بررسی فرایندهای انباشتگی و تهنشینی در فرایند جداسازی آب از نفت را نشان میدهد. قطر متوسط قطره های آب برحسب </span><span lang="FA" dir="RTL">زمان، در آغاز فرایند جداسازی با شیب به نسبت کمی افزایش مییابد. با افزایش اندازه قطرهها، احتمال برخوردهای</span><span lang="FA" dir="RTL"> ناشی از سازوکارهای حرکت های تصادفی و تهنشینی قطره های آب افزایش یافته و با انباشتگی بیش تر بین قطره های شیب تغییرهای قطر متوسط عددی افزایش مییابد. در زمانهای طولانی تر احتمال انباشتگی بین قطره ها کاهش یافته و قطر متوسط عددی قطره ها به سمت یک مقدار پایدار پیش میرود.</span></em>
مونتکارلو,توزیع اندازه قطرات,امولسیون آب در نفت,دمولسیفایر,NMR
https://www.nsmsi.ir/article_29048.html
https://www.nsmsi.ir/article_29048_ca1f7d25d0e535713e27c710cca38488.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
مروری بر سازوکارهای مقاومت به فلزهای سنگین در ریزاندامگان و کاربرد آنها در زیست پالایی
247
270
FA
نازنین
بهاءلو هوره
گروه بیوتکنولوژی، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تربیت مدرس، صندوق پستی 114 ـ 14115 تهران، ایران
nazanin_baharloo@yahoo.com
سید محمد
موسوی
گروه بیوتکنولوژی، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تربیت مدرس، صندوق پستی 114 ـ 14115 تهران، ایران
mousavi_m@modares.ac.ir
احمد
خدادادی دربان
ایران، تهران، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده فنی و مهندسی، گروه فراوری مواد معدنی، صندوق پستی 14115 ـ 1111
akdarban@modares.ac.ir
<em>یکی از مهمترین مسئله های دنیای امروز، آلودگی محیطزیست با فلزهای سنگین سمی و خطرناک است. فعالیتهای انسانی ازجمله استخراج فلزها از معادن و تولید پسماندهای صنعتی باعث انباشتگی بیشازحد فلزهای سنگین در محیطزیست شده است که این امر میتواند باعث ایجاد اثرهای سمی بر موجودات زنده شود. از سویی، از آنجا که این فلزها تجزیهپذیر نیستند، تنها راه پاکسازی محیط از این فلزها، خارج کردن آنها از محیط، بازیابی و استفاده دوباره از آنها در صورت امکان است. بدین منظور، یکی از راهحلهای اتخاذ شده برای پاکسازی، استفاده از فرایندهای زیستی است. فرایند پاکسازی زیستی بر اساس برهمکنشهای بین فلزها و ریزاندامگان است. شناسایى ریزاندامگانهای مقاوم به فلزها نقش مهمى در زمینه رفع آلودگى محیط و پاکسازی آن بازی میکند. ریزاندامگانهایی که در تماس با فلزها قرار میگیرند، میتوانند سازوکارهای مقاومتی گوناگونی را بهمنظور زنده ماندن در محیط دارای فلزها اتخاذ کنند. در این مقاله اثرهای فلزهای سنگین سمی بر ریزاندامگانها، سازوکارهای مقاومت و نیز کاربردهای گوناگون سازوکارهای مقاومت به فلزها ازجمله انباشتگی زیستی، جذب زیستی، زیست دگرگونی، معدنیسازی زیستی و فروشویی زیستی فلزها موردبررسی قرارگرفته است. نتیجه ها نشان میدهد استفاده از ریزاندامگانها بهمنظور پاکسازی محیط از فلزها و همچنین بازیابی این فلزها، یک راهحل طبیعی، پایدار و اقتصادی است و میتواند تا درصد بالایی از فلزهای سنگین ارزشمند و سمی مانند نیکل، مس، روی و ... را سمیتزدایی و یا استخراج کند.</em>
فلزهای سنگین,سمیت,سازوکارهای مقاومت,زیست پالایی
https://www.nsmsi.ir/article_29047.html
https://www.nsmsi.ir/article_29047_d98463f69ce96ebeb2f74dc760bc5bc7.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
بررسی اثر میدان الکتریکی روی نانوذره های نقره پایدارشده با سیترات و پلی وینیلپیرولیدون
271
286
FA
رضا
فرجی یایچی
گروه نانو فناوری، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه تربیت مدرس، صندوق پستی 311-14115 تهران، ایران
faraji_reza70@yahoo.com
مهرداد
منطقیان
گروه نانو فناوری، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه تربیت مدرس، صندوق پستی 311-14115 تهران، ایران
manteghi@modares.ac.ir
<em>بررسی اثر میدان الکتریکی بر روی نانوذره ها، می تواند در تصفیه الکتروشیمیایی پساب های صنعتی و شهری آلوده شده به نانوذره های دارای اهمیت باشد. زیرا حضور بیش از مقدار مجاز نانوذره ها در محیط زیست می تواند برای موجودهای زنده و بشر خطرناک باشد. رفتار نانوذره های نقره در میدان الکتریکی اعمال</em><em></em><em>شده، بیش تر به عامل پایدارکننده آن ها بستگی دارد. این پژوهش، رفتار نانوذره های نقره و پایدارکننده های آن ها را در میدان الکتریکی بررسی می کند؛ که از آن بهنام فرایند الکتروکواگولاسیون (</em><em>EC</em><em>) یاد می شود. نقره نیترات و هیدرازین هیدرات به ترتیب</em><em>به عنوان منبع یون های نقره و عامل احیاگر به کار گرفته شدند. در آزمایش های جداگانه، سدیم سیترات و پلی </em><em></em><em>وینیل </em><em></em><em>پیرولیدون (</em><em>PVP</em><em>)</em><em> به عنوان پایدارکننده های نانوذره های نقره مورد استفاده قرار گرفتند. با اعمال جریان الکتریکی با ولتاژهای گوناگون، </em><em>پایداری ذره ها بررسی شد. بازده فرایند الکتروکواگولاسیون برای محلول های کلوئیدی نانوذره های نقره پژوهش شد.</em><em> در مورد سدیم سیترات، پس از اعمال 90 دقیقه میدان الکتریکی در ولتاژهای گوناگون، پیک جذب نانوذره های نقره ناپدید شد؛ که به موجب آن 91<sub>/</sub>99 درصد نانوذرههای نقره از محیط محلول کلوئیدی حذف شدند. در مورد نانوذره های پایدار شده با </em><em>PVP</em><em>، پس از گذشت مدت زمان 10 دقیقه از آغاز فرایند </em><em>EC </em><em>در ولتاژهای گوناگون، پیک جذب نانوذره های نقره از بین رفت و میزان بازده حذف نانوذره های نقره به 98<sub>/</sub>99 درصد رسید.</em><em>بر مبنای این نتیجه ها، نانوذره های نقره سنتزشده به وسیله سدیم سیترات، به نسبت پایدار میباشند؛ درحالی که نانوذره های </em><em>تهیه شده توسط پایدارکننده </em><em>PVP</em><em>،</em><em> برای تشکیل لجن مناسب بوده و در میدان الکتریکی، به آسانی آگلومره می شوند.</em>
نانوذره های نقره,سدیم سیترات,PVP,پایدارکننده,میدان الکتریکی
https://www.nsmsi.ir/article_29046.html
https://www.nsmsi.ir/article_29046_5418f4efe7118c6febd70001f71c2b29.pdf
جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایران
نشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران
1022-7768
37
4
2019
02
20
بررسی ساختار و پایداری کمپلکسهای کتکول با یون های نیترات و هیدروژن سولفات با مطالعه نظری پیوند هیدروژنی
287
300
FA
مهران
بادبدست
گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
badbedast71@gmail.com
محمد
ایزدیار
0000-0002-3795-9982
گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
izadyar@um.ac.ir
مصطفی
قلی زاده
گروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
m_gholizadeh@um.ac.ir
<em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman';" lang="FA">در این پژوهش، مکانیسم تشکیل کمپلکس کتکول با یون های نیترات و هیدروژن سولفات با مطالعه </span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman Italic'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman Italic'; letter-spacing: -.3pt;" lang="FA">پیوند هیدروژنی بررسی شده است. همه محاسبه ها با استفاده از نرم افزار گوسین </span></em><em><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 90%; font-family: 'Times New Roman',serif; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman Italic'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman Italic'; letter-spacing: -.3pt;" lang="FA">09</span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman Italic'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman Italic'; letter-spacing: -.3pt;" lang="FA"> و نظریه تابعی چگالی</span></em><em><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 90%; font-family: 'Times New Roman',serif; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman Italic'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman Italic'; letter-spacing: -.3pt;" lang="FA"> (</span></em><em><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 90%; font-family: 'Times New Roman Italic',serif; mso-bidi-font-family: 'Times New Roman'; letter-spacing: -.3pt;" dir="LTR">DFT</span></em><em><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 90%; font-family: 'Times New Roman',serif; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman Italic'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman Italic'; letter-spacing: -.3pt;" lang="FA">)</span></em><em><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 90%; font-family: 'Times New Roman Italic',serif; mso-bidi-font-family: Zar; letter-spacing: -.3pt;" dir="LTR">B3LYP</span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman';" lang="FA">و مجموعه پایه</span></em><em><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 90%; font-family: 'Times New Roman',serif; mso-bidi-font-family: Zar;" dir="LTR">6-311++G(d,p)</span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman';" lang="FA"> انجام شده است</span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar;" lang="FA">.</span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman';" lang="FA"> برای هر واکنش تشکیل کمپلکس، پارامترهای ترمودینامیکی به طور کامل محاسبه شده است</span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar;" lang="FA">. </span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman';" lang="FA">تحلیل بار طبیعی مولکول نشان دهنده انتقال بار مناسب در کمپلکس از طریق پیوند هیدروژنی بین کتکول و یون مورد نظر می باشد. میزان انرژی پایدار سازی اختلال مرتبه دوم</span></em><em><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 90%; font-family: 'Times New Roman',serif; mso-bidi-font-family: Zar;" dir="LTR">]</span></em><em><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman';" lang="FA">(2</span></em><em><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 90%; font-family: 'Times New Roman',serif;" lang="FA">)</span></em><em><span style="font-size: 10.0pt; line-height: 90%; font-family: 'Times New Roman',serif;" dir="LTR">[E</span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman';" lang="FA"> برای این کمپلکس ها محاسبه شده و نشان می دهد که</span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman';" lang="FA">مقدار آن برای کمپلکس های کتکول ـ هیدروژن سولفات در هر دو مرحله، از مقدار مربوط به کمپلکس های کتکول ـ نیترات بیش تر است. همچنین تحلیل شیمی کوانتومی اتم ها در مولکول ها نیز انجام شده است که بر مبنای آن چگالی الکترونی</span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: 'B Zar'; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman';" lang="FA">،</span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman';" lang="FA"> لاپلاسی و نسبت چگالی انرژی جنبشی به پتانسیل محاسبه شده است. نتیجه های بهدست آمده نشان می دهد که چگالی الکترونی در مرحله اول برای </span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman Italic'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman Italic'; letter-spacing: -.2pt;" lang="FA">کمپلکس های کتکول ـ نیترات بیشتر و در مرحله دوم برای کمپلکس های کتکول ـ هیدروژن سولفات بیش تر است. </span></em><em><span style="font-size: 12.0pt; line-height: 90%; font-family: Zar; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman';" lang="FA">پارامترهای واکنش پذیری شیمی کوانتومی سختی شیمیایی الکترونی، پتانسیل شیمیایی الکترونی و شاخص الکترون دوستی مورد بررسی قرارگرفته است و همبستگی خطی احتمالی بین آن ها تحلیل شده است.</span></em><br /> <strong><span style="font-size: 20.0pt; line-height: 95%; font-family: Titr;" lang="FA">بررسی ساختار و پایداری کمپلکسهای کتکول با یونهای نیترات و هیدروژن سولفات با مطالعه نظری</span></strong><span style="font-size: 20.0pt; line-height: 95%; font-family: Titr;" lang="FA"> پیوند هیدروژنی</span><br />
اوربیتال پیوند طبیعی,اتم ها در مولکول ها,برهمکنش های غیر کووالانسی,کتکول,پیوند هیدروژنی,کمپلکس
https://www.nsmsi.ir/article_31166.html
https://www.nsmsi.ir/article_31166_54f955e865a7cbb0a0acf872d3d29009.pdf