جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522A Review on the Effect of Coordinated solvent Molecules, Guest, Pillar Ligand and Dicarboxylate Linkers in Synthesis of Zinc(II) Oxide Nanoparticles from Nanoporous Metal-Organic Frameworksمروری بر نقش مولکول های حلال کوئوردینه شده، مهمان، لیگاند پیلار و اتصال دهنده های دی کربوکسیلاتی در سنتز نانو ذراه های روی(II) اکسید از چارچوب های فلز-آلی نانو متخلخل11030766FAمریم معینیاندانشکده شیمی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ایرانفاطمه شاهنگی شیرازیدانشکده شیمی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ایرانکامران اخباریدانشکده شیمی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20161228<em>Metal-organic frameworks due to their unique properties have many applications. Before using, metal-organic frameworks should be activated and there pores should become empty. ZnO nanoparticles can be prepared by calcination of non-active or activated metal-organic frameworks. In this paper, we wish to have a review on our recent research results in the field of using metal-organic frameworks as new precursors for the preparation of ZnO nanostructures. </em><em>The results show that non-active metal-organic frameworks are appropriate precursors for the preparation</em><em> of spherical ZnO nanoparticles but in their active forms, they tend to form agglomerated nanostructures. It can be said that if the number of organic components used in the structure of a metal-organic framework is greater; ZnO nanoparticles with a smaller size will result from it.</em><em>چارچوب های فلز ـ آلی به دلیل داشتن ویژگی های منحصر به فرد، کاربردهای زیادی دارند. چارچوب های فلز ـ آلی</em><em> هنگامی که مورد استفاده قرار میگیرند باید به چارچوب های فلز ـ آلی فعال شده، یعنی ساختاری با حفره های خالی تبدیل شوند. نانو ذره های </em><em>ZnO</em><em>را می توان از کلسینه کردنِ چارچوب های فلز ـ آلی غیر فعال و فعال شده تهیه کرد. در این مقاله، مروری بر نتیجههای به دست آمده از پژوهشهای اخیر خود در زمینه تهیه نانو ساختارهای </em><em>ZnO</em><em>از چارچوب های فلز-آلی خواهیم داشت. نتیجه های به دست آمده نشان می دهند که چارچوب های فلز ـ آلی غیر فعال می توانند پیش ماده های بسیار مناسبی برای تهیه نانو ذره های کروی </em><em>ZnO </em><em>باشند اما در شکل فعال آن ها، تمایل به سمت ایجاد ساختارهای تجمع یافته و آگلومره شده است. می توان گفت که اگر تعداد و اجزای آلی بهکار رفته در ساختار یک چارچوب فلز ـ آلی بیش تر باشد، نانو ذره های </em><em>ZnO</em><em>به دست آمده از آن اندازه کوچک تر</em> <em>و ریخت شناسی یکنواخت تری خواهند داشت.</em> جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Overview of Mesoporous Silica Nanoparticles Application as Drug Delivery Systemمروری بر کاربرد نانوذره های مزومتخلخل سیلیکا به عنوان سامانه حمل دارو114026599FAلادن رشیدیگروه پژوهشی مواد غذایی، پژوهشکده صنایع غذایی و کشاورزی، پژوهشگاه استاندارد، سازمان ملی استاندارد ایران،
صندوق پستی 139 ـ 31745 کرج، ایرانابراهیم واشقانی فراهانیگروه مهندسی پزشکی، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانJournal Article20161226<em>In recent years, research on mesoporous materials and different methods of preparation and synthesize of them is developed. These materials have had rapid and successful growth in different applications of various processes. Among mesoporous materials, regular mesoporous silica materials have attracted the attention of biotechnology researchers. In fact, the most widely used mesoporous materials in different industries and processes. These materials are used as adsorbents for the separation of biologically active molecules in food, as a preservative to stabilize enzyme, as a carrier in a drug delivery system and as a catalyst in the petroleum industry, etc. Controlled release systems are based-on mesoporous silica nanoparticles, capable of carrying different types of host molecules. Usually, drug loading is about 100 mg per gram of MSN.</em><em>Mesoporous silica nanoparticles for drug delivery in the site-specific and controlled delivery of drugs,</em><em> genes and other therapeutic factors such as antioxidants can be used. In this review article, the synthesize of mesoporous silica nanoparticles from materials, methods of structural properties control, and functionalization of them for applying in biological drug and biotechnology and also, advantages of mesoporous silica nanoparticles, biocompatibility and their uptake mechanism by host cells In vitro are described.</em><em>در سال های اخیر پژوهش بر روی مواد مزومتخلخل و روش های گوناگون آماده سازی و ساخت آن ها گسترش یافته است. این مواد رشد سریع و موفقیت آمیزی در کاربردهای گوناگون فرایندهای گوناگون داشته اند. </em><em>در میان مواد مزومتخلخل، مواد مزومتخلخل سیلیکای منظم توجه پژوهشگران زیست فناوریی را به خود جلب نموده است</em><em>. در حقیقت این مواد پرکاربردترین مزومتخلخل ها در صنایع و فرایندهای گوناگون هستند. این مواد به عنوان جاذب برای جداسازی مولکول های فعال زیستی در موادغذایی، به عنوان نگه دارنده جامد برای تثبیت آنزیم، </em><em>به عنوان حامل در سامانه دارویی و به عنوان کاتالیست در صنایع نفت و...، به کار می روند. سامانه های رهایش کنترل شده </em><em>بر پایه ـ نانوذره های مزومتخلخل سیلیکا، قادر به حمل انواع گوناگون مولکول های میزبان هستند. به طور معمول، بارگذاری دارو در حدود 100 میلی گرم بر گرم از </em><em>MSN</em><em> است. از نانوذره های مزومتخلخل سیلیکایی برای حمل دارو در مکان خاص و رهایش کنترل شده داروها، ژن ها و عامل های دیگر درمانی همانند آنتی اکسیدان ها می توان استفاده کرد. در این مقاله مروری سعی بر آن است تا ساخت نانوذرههای مزومتخلخل سیلیکا، از مواد و روش های کنترل ویژگی های ساختاری و عامل دارسازی شیمیایی آن ها برای کاربردهای زیست دارویی و زیست فناوری، </em><em>و همچنین برتری های کاربرد نانوذره های مزومتخلخل سیلیکا، زیست سازگاری و ساز و کار دریافت آن ها توسط سلول</em><em> میزبان در شرایط آزمایشگاهی شرح داده شود.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Photo-Catalytic Degradation of Phenol Using C-TiO2 Nanocompositeتجزیه فتوکاتالیستی فنول با استفاده از نانوکامپوزیت C-TiO2415026362FAسمیرا مقدمبخش نانومهندسی شیمی، دانشکده فناوریهای نوین، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانمحمد مهدی ظرافتبخش نانومهندسی شیمی، دانشکده فناوری های نوین، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران0000-0002-1066-7023صمد صباغیبخش نانومهندسی شیمی، دانشکده فناوریهای نوین، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20160927<em>Phenol is among toxic pollutants with a resilient degradability behavior the total removal of which via traditional techniques is impossible. In this research, Carbon-doped TiO<sub>2</sub> nano-photocatalyst is produced via sol-gel technique. Various techniques are used to characterize TiO2 nano-photocatalyst such as XRD, FT-IR, EDX, and FE-SEM. Based on the results, the carbon introduced into titania structure has led to response towards visible light. The synthesized catalyst was implemented for photocatalytic removal of phenol in a fluidized bed reactor under UV and visible light. The effects of several significant parameters were investigated such as phenol concentration, pH, time, C/Ti molar ratio and catalyst content. The degradation of Phenol using this nanocomposite is 84 % under UV irradiation during a 180 min period and 70 % under visible irradiation during a 420 min period.</em><em>فنول از جمله آلاینده های خطرناک با تجزیه پذیری دشوار است که حذف کامل آن با روش های معمول امکان پذیر نمی باشد. در این پژوهش، نانوفتوکاتالیست تیتانیای آلایش یافته با کربن با روش سل ـ ژل تولید شد. آنالیزهای گوناگونی از جمله </em><em>XRD</em><em>، </em><em>FT-IR</em><em>، </em><em>EDX</em><em> و</em><em>FE-SEM</em><em> بر روی نانوذره های مورد نظر انجام شدکه بر اساس نتیجه های به دست آمده، ورود اتم کربن به ساختار تیتانیا پاسخ دهی فتوکاتالیستی آن در ناحیه نور مرئی را در پی دارد. کاتالیست تولیدشده به منظور تجزیه فتوکاتالیستی فنول در یک راکتور بستر سیال با تابش فرابنفش و نور مرئی مورد مطالعه قرار گرفت. تأثیر پارامترهای مهمی مانند غلظت فنول، </em><em>pH</em><em>، زمان،نسبت مولی کربن به تیتانیوم و مقدار کاتالیست بررسی شد. میزان تجزیه فنول با استفاده از این نانوذره ها با تابش فرابنفش برای مدت زمان </em><em>min</em><em>180، برابر با %84</em><em> و در نور مرئی به مدت </em><em>min</em><em>420، برابر با 70% </em><em>به دست آمد</em><em>.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Electro-oxidation of Formaldehyde Using Modified Carbon Paste Electrode with MCM-41 Containing Silverالکترواکسایش فرمالدهید با استفاده از الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نانوزئولیت MCM-41 دارای نقره516126361FAسید کریم حسنی نژاد درزیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، بابل، ایرانروزبه رضوانیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، بابل، ایرانسیده معصومه پورعلیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، بابل، ایرانJournal Article20170202<em>Considering the importance of the fuel cells, we are up to developing an appropriate and efficient electrode system in this project so that we may take a step forward in this field. Besides, the significance of nanostructure compounds in electrochemistry led us to use a nanoporous silicate zeolite (MCM-41) along with silver nanoparticle in electrode fabrication. Characterization of the synthesized nano zeolite was carried out using X-Ray Diffraction (XRD), </em><em>Fourier Transform InfraRed (FT-IR) spectroscopy and Field Emission Scanning Electron Microscopy</em><em> (FESEM) techniques. Then, the synthetic nano zeolite containing Ag nanoparticle were employed </em><em>in the fabrication of the modified carbon paste electrode and was used in the electrocatalytic oxidation</em><em> of formaldehyde. The mechanistic and kinetic studies of the reactions were undertaken based on cyclic voltammetry and chronoamperometry techniques. The results revealed that the modified electrodes with MCM-41 nano zeolite and Ag nanoparticle exhibited much higher current densities and fewer overpotentials than that of bare carbon paste electrode for use in the fuel cell.</em> <strong><em>:</em></strong><em>با توجه به اهمیت سامانه های پیل سوختی، در این پژوهش تلاش شد تا با توسعه ی یک سامانه الکترودی مناسب و کارا، در این زمینه گامی برداشته شود. از سویی دیگر اهمیت ترکیب های نانو ساختار </em><em>در زمینهی الکتروشیمی ما را به سمت استفاده از زئولیت های نانو متخلخل سیلیکاتی</em><em>(MCM-41)</em><em> به همراه نانوذرههای</em><em> نقره در ساخت الکترود رهنمون کرد. شناسایی نانوزئولیت با استفاده از فناوری های پراش پرتوی ایکس</em><em>(</em><em>(XRD</em><em>، طیف سنجی فروسرخ تبدیل فوریه (</em><em>FT-IR</em><em>) و فناوری میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی (</em><em>FESEM</em><em>) انجام شد. سپس، با نانوزئولیت سنتزی دارای نانوذره های نقره الکترود اصلاح شدهی خمیر کربنی تهیه شد و از آن </em><em>برای اکسایش الکتروکاتالیستی فرمالدهید استفاده شد. مطالعه های مکانیسم و سینتیک واکنش با استفاده از فناوری های</em><em> ولتامتری چرخه ای و کرونوآمپرومتری انجام شد. نتیجه ها نشان دادند که الکترودهای اصلاح شده با </em><em>MCM-41</em><em> و نانوذره های نقره چگالی های جریان خیلی بیش تر و پتانسیل اضافی کم تری نسبت به الکترود خمیرکربن برهنه را برای استفاده در پیل سوختی ایجاد کردند.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Analysis of Photocatalyst Degradation of Erythromycin with Titanium Dioxide Nanoparticle Modified by Silverبررسی عملکرد نانوذره تیتانیوم دیاکسید نقره دوپ (2Ag/TiO) در تخریب فوتوکاتالیستی اریترومایسین637228225FAمریم پازکیدانشکده محیط زیست، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانرضا قاسم زادهدانشکده محیط زیست، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران، محمد یاوریدانشکده محیط زیست، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران، محمدعلی عبدلیدانشکده محیط زیست، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20170430<em>Advanced Oxidation Procedure (AOPs) and semi-conductive photo-responsive Titanium Dioxide (TiO<sub>2</sub>) catalysts have proven to be effective in degradation of antibiotic pollutants in aqueous matrices despite the minor issues that currently exist for their industrial application. As to address </em><em>the current catalytic inefficiencies, silver doped TiO<sub>2</sub> nanoparticles have been synthesized from commercial</em><em> Degussa TiO<sub>2</sub> in order to enhance the efficiency of TiO<sub>2</sub> photocatalyst in comparison with the commercial TiO<sub>2</sub> product in degradation of Erythromycin antibiotic and also to make degradation plausible in the visible irradiation range through optical precipitation. XRD, FE-SEM and DRS methods were implemented to characterize the as-synthesized nanoparticles. The efficiency of the as-synthesized photocatalyst was also investigated to measure the effect of silver doping and also to optimize operational parameters under UV irradiation. As with the improvement in photocatalytic activities, degradation efficiency at optimal operational conditions under UV irradiation was proved to be 76.8% for Ag/TiO<sub>2</sub> while commercial TiO<sub>2</sub> exhibited a 43.7% efficiency under the same conditions. The effect of strong oxidant like H<sub>2</sub>O<sub>2</sub> was further examined through the addition of H<sub>2</sub>O<sub>2</sub> to the reaction medium and prove to have 89.3% efficiency for Erythromycin degradation at optimal H<sub>2</sub>O<sub>2</sub> concentrations. Positive results from UV experiments as well as H<sub>2</sub>O<sub>2</sub> experiments and the minor antibiotic activity of </em><em>Erythromycin degradation products exhibits Ag/TiO<sub>2</sub> to be a promising future candidate for the treatment of</em><em> Erythromycin containing Pharmaceutical wastewater.</em><em>در سال های اخیر و با پیشرفت فناوری در زمینه شناسایی آلاینده ها با غلظت ناچیز، آنتی بیوتیک اریترومایسین </em><em>با غلظت هایی در مقیاس </em><em>ng/L</em><em> تا </em><em>μg/L</em><em> در ماتریس های زیست محیطی آبی شناسایی شده است. حضور اریترومایسین در چنین</em><em> غلظت های ناچیزی منشاء بروز مخاطرات بسیاری برای محیط زیست می باشد که از جمله مهم ترین آن ها می توان به توسعه و گسترش مقاومت آنتی بیوتیکی اشاره کرد. در این پژوهش با رویکرد رفع محدودیت های استفاده از کاتالیست نوری نیمه رسانای <sub>2</sub></em><em>TiO</em><em>، برای نخستین بار نانوذره های تیتانیوم دی اکسید نقره دوپ (<sub>2</sub></em><em>Ag/TiO</em><em>) </em><em> </em><em>از نانوذره های تجاری تیتانیوم دی کسید دگوسا (<sub>2</sub></em><em>P25-TiO</em><em>) </em><em> </em><em>با هدف افزایش راندمان فتوکاتالیست نسبت به نمونه تجاری در تخریب آلاینده آنتیبیوتیکی اریترومایسین از روش رسوب نوری سنتز شد. نانوذره های سنتز شده با استفاده از آنالیزهای </em><em>XRD</em><em>، </em><em>FE-SEM</em><em>و </em><em>DRS</em><em> پس از شناسایی مورد پژوهش قرار گرفته است. سپس عملکرد فتوکاتالیست سنتز شده با هدف بررسی تأثیر دوپ کردن</em><em> نقره در ساختار تیتانیا و با رویکرد بهینه سازی پارامترهای عملیاتی، تحت تابش های فرابنفش مورد ارزیابی قرار گرفت.</em><em>میزان تخریب اریترومایسین در شرایط عملیاتی بهینه، تحت پرتوهای فرابنفش برای نمونه <sub>2</sub></em><em>Ag/TiO</em><em>، 8/76 % و برای نمونه تجاری </em><em> </em><em>برابر با 6/40 % به دست آمد که این امر افزایش راندمان عملکرد نانوذره های سنتز شده را به نسبت نمونه تجاری به </em><em>خوبی نشان می دهد. افزون بر این، اثر افزودن اکسیدکننده قوی <sub>2</sub></em><em>O</em><em><sub>2</sub></em><em>H</em><em> نیز به محیط واکنش مورد بررسی قرار گرفت که بر طبق</em><em> نتیجه های به دست آمده، در غلظت بهینه <sub>2</sub></em><em>O</em><em><sub>2</sub></em><em>H</em><em>، فتوکاتالیست سنتز شده میزان تخریبی3/89 %</em><em>را برای اریترومایسین نتیجه داد.</em><em>بنابراین، با توجه به راندمان مناسب </em><em> </em><em>تخریب اریترومایسین ناشی از نانوذره های سنتز شده در این پژوهش از یک سو و ناچیز بودن</em><em> فعالیت آنتی بیوتیکی فراورده های به دست آمده از تخریب اکسیداتیو اریترومایسین از سوی دیگر، استفاده از نانوذره های <sub>2</sub></em><em>Ag/TiO</em><em> </em><em>در تصفیه پساب دارای آلاینده ی آنتی بیوتیکی اریترومایسین، به عنوان یک رویکرد نوین مطرح می باشد.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Introducing Red Mud as an Efficient Catalyst for One-pot Synthesis of 3-Substituted Coumarins and Investigation of the Reaction Thermodynamics Using Computational Chemistryمعرفی گل قرمز به عنوان کاتالیستی کارآمد برای سنتز تک ظرفی کومارین های استخلاف دار شده در موقعیت 3 و بررسی ترمودینامیک واکنش با استفاده از شیمی محاسباتی739026600FAبهزاد خلیلیگروه شیمی، دانشکده علوم، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانمهدی ریمازگروه شیمی، دانشگاه پیام نور، تهران ایرانعظیم ضیاییدانشکده شیمی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانJournal Article20170429<em>One-pot synthesis of 3-substituted coumarins using Red mud (RM) which emerges as a by-product from the alumina producing process as a catalyst via Knoevenagel condensation </em><em>of 2-hydroxybenzaldehyde derivatives and malonate derivatives are investigated. Reaction carried out</em><em> under various conditions and the best results are obtained when the reaction is done under microwave irradiation. RM showed an efficient catalytic activity in this reaction. The catalyst can be used for at least four times after reactivation without remarkable losing in its efficiency. Finally, some of the thermochemical properties such as enthalpy and Gibbs free energy of formation for the synthesized coumarins are calculated using quantum chemistry, and also an electrostatic potential map of some of the synthesized coumarins was obtained using computational chemistry software which could be so helpful for the analysis of active reaction sites of coumarins.</em><em>سنتز تک ظرفی کومارین های استخلاف دار شده در موقعیت شماره 3 با استفاده از کاتالیست گل قرمز (</em><em>Red Mud</em><em>)</em><em> به عنوان فراوردهی جانبی فرایند تولید آلومینا با استفاده از واکنش تراکم ناووناگل مشتقات 2-هیدروکسی بنزآلدئیدها و مشتق های مالونات ها مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. واکنش یاد شده در شرایط متفاوت و متنوع بررسی شد و بهترین نتیجه با به کارگیری موج های ریز موج به دست آمد. گل قرمز در این واکنش فعالیت کاتالیستی چشمگیری را از خود نشان داد. کاتالیست یاد شده قابلیت استفاده برای حداقل چهار مرتبه را بدون کاهش چشمگیری در راندمان واکنش </em><em>پس از فعال سازی دارا می باشد. سرانجام برخی از داده های ترمودینامیکی مانند آنتالپی و انرژی آزاد گیبس تشکیل کومارین های</em><em>سنتز شده با استفاده از فناوری های شیمی کوانتومی مورد محاسبه قرار گرفته و همچنین نقشه پتانسیل الکترواستاتیک برخی </em><em>از نمونه کومارینهای سنتز شده با استفاده از نرم افزارهای شیمی محاسباتی ترسیم شده است که برای درک و تجزیه و تحلیل</em><em> مرکزهای فعال برای واکنش در کومارین ها بسیار مفید می تواند باشد.</em> جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Synthesis and Evaluation of Co & Sn Bimetallic Catalysts for Carbon Monoxide Oxidation on PEM Fuel Cell Anodic Layerسنتز کاتالیست های دوفلزی قلع-کبالت و بررسی مقاومت آن ها در برابر آلودگی کربن مونوکسید، به منظور استفاده در لایه آندی پیل سوختی PEM9110327533FAشاکر خردمندی نیاپژوهشکده فناوری های شیمیایی، سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، تهران، ایرانناهید خندانپژوهشکده فناوری های شیمیایی، سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، تهران، ایرانمحمد حسن ایکانیپژوهشکده فناوری های شیمیایی، سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، تهران، ایرانJournal Article20170212<em>Commercialization of Polymer Exchange Membrane (PEM) fuel cells needs to make </em><em>CO resistance anode catalyst. Recently some researchers use the multi-layer catalyst, which oxidizes the CO molecules by ruthenium on the outer layer and prepares pure hydrogen for the inner platinum layer. In this work, we studied the Sn and Co Bi-metallic catalyst for CO electro-oxidation. </em><em>Three samples with different composition ratio are synthesized on the carbon Vulcan support. Electrochemical tests conducted in homemade half-cell hiring new test procedure we developed </em><em>in the previous article. Results show the high capacity of these non-noble metals for CO electro-oxidation</em><em> in low potentials whereas CO oxidation on commercial Pt/C occurs at potentials above 0.7 volts.</em><em>In addition, the catalyst containing Sn<sub>50%</sub>-Co<sub>50%</sub> has the best results for CO and H<sub>2</sub> electro-oxidation </em><em>in fuel cell working condition.</em><em>مشکل اصلی در تجاری سازی پیلهای سوختی غشای تبادل پروتون </em><em>(</em><em>PEM</em><em>)، حساسیت و غیر فعال شدن کاتالیست آندی در برابر آلودگی های سوخت هیدروژن به ویژه کربن مونوکسید </em><em>(CO)</em><em> می باشد. درنتیجه طراحی و ساخت آندهای مقاوم به آلودگی کربن مونوکسید، از اهمیت بالایی برخوردار است. طی سال های اخیر استفاده از لایه کاتالیست آندی چند لایه بررسی شده است به طوری که آلودگی کربن مونوکسید موجود در سوخت در لایه بیرونی حذف شده و هیدروژن خالص در لایه درونی با پلاتین واکنش دهد. در پژوهش های پیشین از فلز روتنیم به عنوان لایه حذف کننده </em><em>CO </em><em>استفاده شده است. در این پژوهش، کاتالیست دو فلزی، از دو فلز غیر نجیب قلع و کبالت بر روی پایه کربن، با نسبت های وزنی گوناگون به منظور استفاده در لایه بیرونی آند، سنتز شد و نتیجه های آنالیزهای </em><em>XRD</em><em>و </em><em>SEM </em><em>بارگذاری نانوذره های فلزی روی کربن را تأیید کرد. قابلیت این کاتالیست ها برایاکسایش کربن مونوکسید به روش نیم سل سوختی بررسی شد و آزمایش ها ثابت کرد فعالیت ترکیب اکسیدی </em><em>این فلزها بسیار بیش تر از حالت فلز خالص است. پس از اکسید کردن نانوذره ها در ولتاژ 9<sub>/</sub>0 ولت، کاتالیست های ساخته شده، </em><em>قابلیت بالایی برای اکسایش کربن مونوکسید و هیدروژن در شرایط عملیاتی پیل سوختی</em><em>PEM </em><em>نشان داده و کربن مونوکسید را در پتانسیل های پایینتری نسبت به کاتالیست تجاری </em><em>Pt/C</em><em> اکسید کردند. همچنین داده های به دست آمده نشان داد که کاتالیست دارای قلع 50% و کبالت 50% روی پایه کربن، کارایی بهتری برای اکسایش کربن مونوکسید و هیدروژن در شرایط کاری پیل داشته و کاندیدای مناسبی برای استفاده در لایه بیرونی کاتالیست آندی چند لایه می باشد</em><em>.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Improving the Performance of Microbial Fuel Cell by Fabrication of a Cellulosic Nano-Biocomposite as Anode Electrodeبهبود عملکرد پیل سوختی میکروبی با ساخت نانوکامپوزیت زیستی سلولزی به عنوان الکترود آند10511227263FAمهرداد مشکورمرکز تحقیقات سوختهای زیستی و انرژیهای تجدید پذیر، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، بابل، ایرانمصطفی رحیم نژادمرکز تحقیقات سوختهای زیستی و انرژیهای تجدید پذیر، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، بابل، ایرانمهدی مشکورگروه مهندسی و تکنولوژی چوب، دانشکده مهندسی چوب و کاغذ، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایرانJournal Article20160318<em><span>Microbial Fuel Cell (MFC) is of the renewable energy in which microorganisms play the role of biocatalysts in Ox/Red reactions of a substrate like glucose. In MFC electrode is a key component. In this work, a porous nano-biocomposite electrode based on Bacterial Cellulose (BC) and polyaniline as continuous and dispersed phases respectively were synthesized by in situ </span><span>chemical polymerization of 4 various concentrations of aniline. The synthesis was studied by FT-IR and</span><span> FE-SEM. Then it was applied in MFC as an anode. Performance of MFC was examined in presence of new anodes.</span><span> The resistance</span><span> of electrodes and produced power and current densities were measured. The maximum power of 375mW/m<sup>3</sup> and current of 617 mA/m<sup>2 </sup>were recorded for the system for</span><span> the anode with maximum aniline concentration.</span></em><em>پیل سوختی میکروبی یکی از منابع تجدیدپذیر انرژی می باشد که در آن میکروارگانیسم ها نقش زیست کاتالیستی در واکنش های اکسایش و کاهش یک سوبسترا مانند گلوکز را برعهده دارند. از اجزای اصلی در پیل سوختی میکروبی الکترودها هستند.</em> <em>در این پژوهش یک الکترود آند نانوکامپوزیت زیستی متخلخل با بستر سلولز باکتریایی و فاز پراکنده</em><em>پلیآنیلین به صورت هیدروژل ساخته شد.</em> <em>برای سنتز این الکترود از روش پلیمریزاسیون اکسایشی شیمیایی درجا در 4 غلظت گوناگون از مونومر آنیلین بر روی سلولز باکتریایی استفاده شد. درستی سنتر با آنالیز </em><em>FT-IR</em><em> و عکس برداری </em><em>FE-SEM</em><em> بررسی شد. عملکرد آند یاد شده در پیل سوختی میکروبی در حضور مخلوطی از میکروارگانیسم ها مورد بررسی قرار گرفت. مقاومت الکترودهای ساخته شده و توان و جریان تولیدی پیل در حضور این الکترود ها اندازه گیری شد. در بیش ترین غلظت بهکاررفته از مونومر آنیلین در فرایند ساخت الکترود دانسیته توان <sup>3</sup></em><em>mW/m</em><em> 375 و دانسیته جریان <sup>2</sup></em><em>mA/m</em><em>603 به دست آمد.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Investigation of the adsorption of methyl orange by Ag-TiO2/GO nanocompositeبررسی میزان جذب سطحی متیل اورانژ با استفاده از نانوکامپوزیت Ag-TiO2/GO11312427412FAرباب محمدیگروه شیمی، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی 19395 ـ 3697 تهران، ایرانبخشعلی معصومیگروه شیمی، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی 19395 ـ 3697 تهران، ایرانوحیده صادقیگروه شیمی، دانشگاه پیام نور، صندوق پستی 19395 ـ 3697 تهران، ایرانJournal Article20170422<em>In this study, Ag-TiO<sub>2</sub> and Ag-TiO<sub>2</sub>/GO nanomaterials were prepared and then characterized via different analysis methods such as XRD, SEM, EDX, Raman, and BET.The adsorption capacity of prepared samples was investigated by removal of methyl orange, as a model organic pollutant, from aqueous solutions. Based on results, Ag-TiO<sub>2</sub>-GO nanocomposite demonstrated an excellent activity over Ag-TiO<sub>2</sub> sample. To understand the nature of the adsorption process, the equilibrium adsorption isotherms were studied. Based on results, for Ag-TiO<sub>2</sub> and Ag-TiO<sub>2</sub>/GO, Freundlich and Langmuir isotherm models with a correlation coefficient of 0.989 and 0.993 fitted the experimental data, respectively. According to the Langmuir isotherm model, the maximum adsorption capacity of Ag-TiO<sub>2</sub>/GO nanocomposite for adsorption of methyl orange was about 69.44 mg/g</em>, which was about 3 times the adsorption capacity of <em>Ag-TiO<sub>2</sub>. Furthermore, negative ΔG<sup>0</sup> and ΔH<sup>0</sup> values resulted from thermodynamic investigation suggested that the adsorption of methyl orange onto Ag-TiO<sub>2</sub>/GO nanocomposite was simultaneous and exothermic in nature, respectively.</em><em>در این پژوهش، نانومواد <sub>2</sub></em><em>Ag-TiO</em><em><sub> </sub></em><em>و Ag-TiO2/GO</em><em> تهیه و با روش های گوناگون مانند </em><em>XRD</em><em>، </em><em>SEM</em><em>، </em><em>EDX</em><em>، </em><em>Raman</em><em> و آنالیز </em><em>BET</em><em> شناسایی شدند. خاصیت جذب سطحی نمونه های تهیه شده در حذف متیل اورانژ به عنوان آلاینده</em><em>آلی از محلول های آبی مورد بررسی قرار گرفت. نانوکامپوزیت Ag-TiO2/GO</em><em> ، فعالیت بیشتری نسبت به <sub>2</sub></em><em>Ag-TiO</em><em> از خود نشان داد. به منظور درک ماهیت جذب، مدل های همدمایی جذب مورد مطالعه قرار گرفتند. از بین مدل های همدمایی جذب، برای جاذب های <sub>2</sub></em><em>Ag-TiO </em><em>و Ag-TiO2/GO</em><em>، به ترتیب، مدل فروندلیچ با ضریب همبستگی 989<sub>/</sub>0 و مدل لانگمویر با ضریب همبستگی 993<sub>/</sub>0 بهترین تطابق را با داده های به دست آمده نشان داد. طبق مدل لانگمویر، بیش ترین ظرفیت جذب متیل اورانژ با استفاده از جاذب </em><em>/Ag-TiO2/GO</em><em>، </em><em>mg/g</em><em> 44<sub>/</sub>69 </em><em>به دست آمد که به تقریب سه برابر ظرفیت جذب <sub>2</sub></em><em> Ag-TiO </em><em>می باشد. همچنین بررسی سینتیک واکنش نشان داد که فرایند</em><em> جذب سطحی متیل اورانژ با استفاده از جاذب </em><em>/GO</em><em><sub>2</sub></em><em>Ag-TiO</em><em> از مدل سینتیکی شبه درجه دوم پیروی می کند. طبق مطالعه های ترمودینامیکی، مقدار منفی </em><em>ΔG<sup>0</sup></em><em> و </em><em>ΔH<sup>0</sup></em><em>به ترتیب نشان دهنده خود</em><em>به خودی بودن و گرمازا بودن جذب متیل اورانژ بر روی نانوکامپوزیت Ag-TiO2/GO</em><em> می باشد.</em> جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Modified Magnetic Core- Zeolitic Shell Structures Applicable for the Removal of Heavy Metals from Wastewatersساختارهای اصلاح شده هسته (مغناطیس) ـ لایه (زئولیتی) با قابلیت حذف یونهای فلزهای سنگین از پسابها12513127267FAمحسن پادرونددانشکده علوم، دانشگاه مراغه، مراغه، ایرانمحمدرضا الهی فرددانشکده فنی، دانشگاه اردکان، اردکان، ایرانJournal Article20170115<em>Magnetic core-zeolitic shell structures modified with 3-Glycidyloxypropyl-trimethoxysilane (GPTMS) organic agents prepared by the hydrothermal method. The samples </em><em>were characterized by X-Ray Diffraction (XRD), Thermo Gravimetric Analysis (TGA), Scanning Electron</em><em> Microscopy (SEM), and nitrogen adsorption-desorption isotherms (BET). The results of the XRD patterns confirmed the successful growth of aluminosilicate crystals on the surface of the magnetic cores. Furthermore, the SEM images indicated that structures were spherical and the particle size was below 100 nm. The sorption activity of the samples was evaluated by removal of lead and cadmium ions from the wastewaters and according to the results, the final sorbent was enabled to decrease the concentration of cadmium ions selectively. The sorption routes and the effect of the presence of organic agents on the sorption efficiency were mechanistically discussed. The effect of the acidity of the medium on the sorption capacity of the prepared structures was studied and the obtained results were discussed in terms of the chemical structure of the surface</em><em>.</em><em>ساختارهای هسته (مغناطیسی) ـ لایه (زئولیتی) <sub>4</sub>O<sub>2</sub>O/NiFe<sub>2</sub>.xH<sub>6</sub>Al)O<sub>2</sub>Na(Si اصلاح شده با گونه 3-گلیسیدوکسی پروپیل تری متوکسی سیلان (GPTMS) به روش هیدروترمال سنتز شدند. نمونهها با روش های XRD، BET، TGA، و SEM شناسایی و تعیین ساختار شدند. نتیجه های آنالیز XRD به خوبی رشد لایه بلوری آلومینوسیلیکاتی را بر روی هسته های مغناطیسی تایید نمود. همچنین تصویرهای SEM نشان دادند که فراوردههای کروی شکل بوده و توزیع اندازه ذرههای یکنواخت می باشد. فعالیت جذبی نمونه های سنتز شده در راستای حذف یون های فلزهای سنگین <sup>+2</sup>Pb و <sup>+2</sup>Cd مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه ها نشان داد نمونه ها توانایی بالایی در حذف یون های یاد شده از آب های آلوده را دارا می باشند. همچنین فراورده ی نهایی به طور گزینشی <sup>+2</sup>Cd را بهتر از یونهای سرب حذف کرد. همچنین، مکانیسم جذب، نقش گونه آلی اصلاح کننده و تاثیر اسیدیته محیط بر روی میزان جذب در حضور ساختارهای سنتز شده مورد مطالعه و نتیجه های بهدست آمده با در نظر گرفتن گونه های موجود بر روی سطح بحث شد.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Effect of Operating Parameters on Ultrafiltration of Whey and Membrane Resistance Using Nanostructure Hollow Fiber Polyethersulfone Membraneبررسی تأثیر پارامترهای عملیاتی بر فرایند فراتصفیه آب پنیر و مقاومت غشا با استفاده از غشا الیاف توخالی نانوساختار پلیاترسولفون13314328582FAغلامرضا باکریآزمایشگاه تحقیقاتی فناوریهای نوین غشایی، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، بابل، ایرانشبنم لطفیآزمایشگاه تحقیقاتی فناوریهای نوین غشایی، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، بابل، ایرانJournal Article20150408<em>Whey, as a strong environmental pollutant, is produced along the production of cheese and contains about 50% of the valuable nutrients of milk. The membrane-based separation process is one of the most fascinating technologies for concentration and purification of whey </em><em>proteins in the dairy industries; using this technology makes fewer damages to the nutrients of whey.</em>In addition, separation of the valuable compounds of whey makes<em> less environmental problems. </em><em>In this study, three different nanostructure PES hollow fiber membranes with different characterization and pore sizes have been used and their intrinsic resistances were measured; the effect of temperature and pressure on fouling resistances and the effect of temperature on the permeation flux, protein rejection, and lactose permeation were studied. The results showed that permeation flux increases with increase in temperature. The intrinsic resistance and fouling resistances of the membranes increase with a decrease in pore size. The fouling resistance increases by pressure even though the intrinsic resistance of the membrane doesn't change.</em><em>آب پنیر یک آلاینده قوی است که پس از تهیه پنیر و یا حذف کازئین و چربی شیر باقی می ماند و در حدود 50% مواد ارزشمند شیر را دارا است. فرایندهای غشایی برای تصفیه و تغلیظ پروتئین های آب پنیر در صنایع لبنی از توجه ویژه ای برخوردارند. استفاده از این فرایندها سبب می شود افزون بر بازیابی محتوای ارزشمند آب پنیر، از آلودگی محیط زیست و خطرهای احتمالی آن برای گیاهان و جانوران در صورت دفع شدن به محیط زیست، جلوگیری شود. در این پژوهش سه غشا الیاف توخالی نانوساختار پلیاتر سولفون با اندازه حفره ها و ویژگی های گوناگون به منظور بررسی مقاومت ذاتی غشاها و تأثیر پارامترهای دما و فشار بر مقاومت گرفتگی غشا، تأثیر پارامتر دما بر روی شار جریان عبوری، پس زنی پروتئین و عبوردهی لاکتوز مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه ها نشان داد با افزایش دما شار افزایش می یابد. مقاومت ذاتی غشا و مقاومت گرفتگی با کاهش اندازه حفرهها افزایش می یابند. مقاومت گرفتگی با افزایش فشار افزایش یافته ولی مقاومت ذاتی تغییر محسوسی نمی کند</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Study the Membrane of Polyacrylonitrile - Poly Sulfone and the Effect of Aluminum Oxide Nanoparticles for Gas Separationمطالعه غشای آلیاژی پلی آکریلونیتریل ـ پلی سولفون و اثر نانو ذره های آلومینیوم اکسید برای جداسازی گاز14515727261FAنادیا اسفندیاریگروه مهندسی شیمی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران0000-0003-3071-7291سجاد همایونگروه مهندسی شیمی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایرانJournal Article20170107<em>Membrane systems are widely used due to their many advantages. The membrane </em><em>is used for gas separation. In this study, improvement of gas separation properties in the alloy membrane</em><em> of polyacrylonitrile (PAN) and polysulfone (PSF) was studied by adding aluminum oxide nanoparticles. By addition polysulfone to polyacrylonitrile membrane, the best combination of alloy membranes percentage was obtained. Then, a sol-gel method for making Nano-composite membranes was studied. All membranes were prepared using the solvent evaporation method. The ratio of </em><em>polymers in the mixed matrix was considered at the rate of PAN 100%, PSF 100 %, (PSF 5%- PAN 95%),</em><em> (PSF 10% -PAN 90%), (PSF 15% -PAN 85%). Aluminum oxide nanoparticles were placed</em><em> on the membrane with weight percentages of 2.5, 5, 10, 15, and 20. To study the membrane, SEM and FT-IR analyses were used. By adding aluminum oxide nanoparticles to the membrane at the weight percentage of 10% and measuring the rate of leakage, it was observed that the leakage rate of carbon dioxide, oxygen, nitrogen, and methane gases increased by 146%, 159%,</em><em>166%%, and 54%, respectively, compared to the membranes without aluminum oxide nanoparticles.</em><em> Tests showed that the optimal amount of adding aluminum oxide to improve the properties of the membrane is 10% of the weight percentage.</em><em>وجود برتری های فراوان سامانه های غشایی باعث گسترش استفاده از آن ها شده است. از غشا برای جداسازی گاز نیز استفاده می شود. در ایـن پـژوهش، بهبود ویژگی های جداسازی گاز در غشای آلیاژی پلیآکریلونیتریل </em>(<em>PAN</em>)<em>و پلیسولفون</em>(<em>PSF</em>)<em> با افزودن نـانو ذره های آلومینیوم اکسید مورد مطالعه قرار گرفته است. با افزودن پلـی سـولفون به غشای پلی آکریلونیتریل، بهترین ترکیب درصد غشـای آلیـاژی به دسـت آمـد و سـپس روش سـل ـ ژل بـرای ساخت غشاهای نانو کامپوزیت مورد بررسی قرار گرفت. همه غشاها با اسـتفاده از روش تبخیر حلال آماده شدند. نسبت پلیمرها در غشاهای مـاتریس مخلـوط بـه میـزان ١٠٠%PAN،١٠0%PSF ، (95%PAN -5%PSF)، (90%PAN -10%PSF)، (85%PAN -15%PSF) در نظر گرفته شد. نانو ذره های آلومینیوم اکسید با درصـدهای وزنی 5/2، 10،5، ١٥, ٢٠ بر روی غشا قرار گرفت. برای بررسی غشا از آنالیزهای SEM و FT-IR استفاده شد. با افزودن نانوذره های آلومینیوم اکسید به غشا به میزان 10 درصد وزنی و اندازه گیری مقدار تراوش پذیری، دیده شد که میزان تراوش پذیری این غشا برای گازهای کربن دی اکسید ، اکسیژن، نیتروژن و متان به میزان به ترتیب % 146، % 159، % 166% و %54 نسبت به غشاهای بدون نانو ذره های آلومینیوم اکسید افزایش داشت. آزمایش ها نشان داد که مقدار بهینه افزودن آلومینیوم اکسید برای بهبود ویژگی های غشا مقدار 10 درصد وزنی است.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Nitrogen Inversion in N-Phenylaziridines: A Hammett Study via MP2مطالعه هامت وارونگی نیتروژن درN ـ فنیلآزیریدین ها به روش MP215916630594FAصفا علی عسگریگروه شیمی،، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایراناحسان عطریگروه شیمی،، واحد شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، شاهرود، ایرانJournal Article20160424<em>Trivalent nitrogen compounds are almost tetrahedral so that the lone pair occupies one of the tetrahedral positions. This, in turn, causes the inversion of these tetrahedral molecules. In this study, N-inversion in N-phenylaziridines (without substituent and with a substituent group </em><em>(F, Cl, Br, CN, NH<sub>2</sub>, NO<sub>2</sub>, OH, and Me) in both para and meta positions of the phenyl ring) was studied</em><em>by the Gaussian 09 program</em><em>.</em><em> The optimum geometric structures of initial and transition states </em><em>were obtained using ab initio calculations at the MP2</em><em>\6-31G* level of theory</em><em> and in both the gas phase</em><em> and CH<sub>2</sub>Cl<sub>2</sub> solvent. The effects of the different substituent groups on kinetic parameters were studied and then Hammett curves were plotted</em><em>through the</em><em> Hammett equation. With respect to the obtained rate constants and Hammett curves, it can be concluded that the electron-withdrawing substituents increase the rate of inversion due to withdrawing of nitrogen lone pair towards themselves, and therefore, generating a stabilizing resonance current. Conversely, the electron-donating substituents decrease the rate of inversion. The transition state in an inversion of a n-phenylaziridine molecule with para-substituted NO<sub>2</sub> group has the lowest activation energy.</em><em>ترکیب های نیتروژن سه ظرفیتی با وجود زوج الکترون آزاد روی نیتروژن دارای شکل به تقریب چهاروجهی هستند، به طوری که زوج الکترون یکی از موقعیت های چهاروجهی را اشغال می کند. همین امر سبب وارونگی این مولکول های چهاروجهی می شود. در این پژوهش، با استفاده از نرم افزار گوسین، فرایند وارونگی در مولکول N-فنیل آزیریدین و مشتق های به دست آمده از جایگزینی اتم هیدروژن با هشت گروه استخلافی گوناگون (F، Cl،Br ،CN ، <sub>2</sub>NH، <sub>2</sub>NO،OH و Me) در دو موقعیت پارا و متای حلقه فنیل مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار هندسی بهینه حالت های اولیه و گذار از محاسبه های آغازین (ab initio) در سطح MP2 با استفاده از مجموعه پایه G*31-6 و در دو فازگازی و حلال دیکلرومتان به دست آمد و سپس اثرهای استخلاف های گوناگون بر روی پارامترهای سینتیکی مورد مطالعه قرار گرفت و به کمک معادله هامت، نمودارهای هامت رسم شد. با توجه به ثابت های سرعت به دست آمده و نمودارهای هامت می توان به این نتیجه رسید که گروه های استخلافی الکترونگیرنده سرعت وارونگی را به علت ربایش زوج الکترون ناپیوندی نیتروژن به سوی خود و در نتیجه به وجود آمدن یک جریان رزونانسی پایدار کننده، افزایش می دهند و بر عکس، استخلاف های الکترون دهنده سرعت وارونگی را کم می کنند. حالت گذار وارونگی مولکول N-فنیلآزیریدین با استخلاف <sub>2</sub>NO در موقعیت پارا کم ترین انرژی فعال سازی را دارد.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Mean Activity Coefficients Measurements of KCl in “KCl + H2O + Serine” Electrolyte System and Thermodynamics Investigationاندازه گیری ضریب های فعالیت میانگین KCl در سامانه ی الکترولیتی "پتاسیم کلرید + آب + سرین" و بررسی ترمودینامیکی16717626598FAمحمد علی باقری نیاگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایران0000-0002-1739-0098زینب اسدیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، واحد لاهیجان، دانشگاه آزاد اسلامی، لاهیجان، ایرانJournal Article20170401<em>In this research, ternary electrolyte system “KCl + H<sub>2</sub>O + Serine” was investigated as thermodynamics aspect and based on Pitzer ion-interaction model. For this reason, determination of mean activity coefficients was performed by a potentiometric method and using galvanic cell without a liquid junction. The galvanic cell used was type as K<sup>+</sup>-ISE | KCl (m), Serine (%wt.), H<sub>2</sub>O (100-%wt.) | AgCl-Ag and the ion selective electrodes used were potassium ion selective electrode based on PVC and Ag-AgCl electrode that both of them were created in our laboratory. Measurements were carried out at T = 298 K and ionic strength range from 0.0017 to 2.5 molal for different percentage mass fraction of serine (%wt. = 0, 2, 4, 8 and 10) in solution. Thermodynamic investigations were performed by correlation of experimental potentiometric data with Pitzer ion-interaction model. In this work, by determination of mean activity coefficients of KCl electrolyte and comparison of them with the calculated amounts by Pitzer ion-interaction model, the application of the pair electrodes was investigated. Then, by correlation of mean activity coefficients determined with the mode, the adjustable Pitzer parameters (β<sup>o</sup>, β<sup>1,</sup> and C<sup>Ø</sup>) were determined. In the long run, thermodynamic properties such as osmotic coefficient (Ø) and excess Gibbs free energy (G<sup>E</sup>) were calculated by using the adjustable parameters based on Pitzer ion-interaction model. The results showed that the Pitzer ion-interaction model was successfully for a description of the investigated system.</em><em>در این پژوهش سامانه ی الکترولیتی سه جزئی "پتاسیم کلرید + آب + سرین" از دیدگاه ترمودینامیکی و براساس مدل برهمکنش یونی پیتزر مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور اندازه گیری های ضریب های فعالیت میانگین به روش پتانسیومتری با استفاده از سلول گالوانی بدون اتصال مایع انجام گرفت. سلول گالوانی مورد استفاده از نوع </em><em>–wt)%|K<sup>+</sup>-ISE</em><em>100</em><em>O(</em><em><sub>2</sub></em><em>Ag-AgCl|KCl(m<sub>A</sub>), Serine(wt%), H</em><em> بوده و الکترودهای یون گزین مورد استفاده </em><em>الکترود یون گزین پتاسیم بر پایه غشای </em><em>PVC</em><em> و الکترود </em><em>Ag/AgCl</em><em>. بودند که هر دو در آزمایشگاه ساخته شدند. اندازه گیری ها</em><em> در دمای </em><em>K</em><em> 298 و در محدوده ی قدرت یونی </em><em>mol/kg</em><em> 0017/0 تا 5/2 مولال در محلول هایی دارای 0<sub>/</sub>0،0<sub>/</sub>2، 0<sub>/</sub>4، 0<sub>/</sub>8 و 0<sub>/</sub>10 درصد جرمی از سرین در مخلوط حلال آب ـ سرین انجام شد. بررسی های ترمودینامیکی به کمک پردازش داده های تجربی پتانسیومتری با مدل برهمکنش یونی پیتزر صورت گرفت. در این کار نخست با تعیین پتانسیومتری ضریب های فعالیت میانگین الکترولیت پتاسیم کلرید در آب و مقایسه ی آن با ضریب های فعالیت میانگین محاسبه شده توسط مدل برهمکنش یونی پیتزر، کارایی روش و زوج الکترود ساخته شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. </em><em>سپس با انطباق ضریبهای فعالیت میانگین به دست آمده با مدل، ضریب های تنظیم پذیر پیتزر</em><em>(β<sup>(0)</sup>,β<sup>(1)</sup>,C<sup>(Ø)</sup>) </em><em>تعیین شدند</em><em>.در پایان با استفاده از ضریب های تنظیم پذیر بهدست آمده، ویژگی های ترمودینامیکی محلول مانند ضریب اسمزی حلال </em><em>(</em><em>Æ</em><em>)</em><em> و انرژی گیبس افزونی </em><em>(G<sup>E</sup>)</em><em> بر اساس مدل برهمکنش یونی پیتزر محاسبه شدند. نتیجه ها نشان می دهند که مدل برهمکنش یونی پیتزر برای توصیف سامانه ی الکترولیتی مورد مطالعه موفق می باشد.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522The Effect of Droplets Size on Drop-Drop and Drop-Interface Coalescence of Sunflower Oil in Water Emulsionتأثیر اندازه قطره آب در شکل گیری انعقاد یا شکست تعلیق آب در روغن آفتابگردان تحت میدان الکتریکی در دو سامانه انعقاد قطره ـ قطره و انعقاد قطره ـ سطح17718426783FAمرتضی حسینیدانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، بابل، ایرانJournal Article20161217<em>In this research work the effect of droplets size on drop-drop and drop-interface </em><em>coalescence of sunflower oil in water emulsion in a non-uniform electric field has been in two systems</em><em> “drop-drop and drop-interface coalescence” under ramp-ac and square-ac waveform types investigated. In this work, the process was operated with the utilization of a batch cylindrical separator under high voltage condition. In this experimental work were of a constant frequency <br />(60 Hz) and constant amplitude magnitudes 200 V/mm studied. Using a speed camera two patterns of coalescence for both drops-drops and drops-interface was observed: complete coalescence,</em><em> incomplete coalescence. The middle size of droplets was observed between 200 and 650 micrometers</em><em> using “Photron Fastcam viewer and image-pro software”.</em><em>این مطالعه آزمایشگاهی در زمینه تأثیر اندازه قطره ها در رفتار انعقاد قطره های آب در روغن آفتابگردان تحت میدان الکتریکی غیر یکنواخت </em><em>DEP</em><em> (دی-الکتروفرز ) با دو جریان ارهای </em><em>(Ramp)</em><em> و مربعی </em><em>(square)</em><em> در دو سامانه انعقاد قطره ـ قطره و انعقاد قطره ـ سطح می باشد. در این آزمایش از یک استوانه از جنس پلکسی </em><em>(Perspex)</em><em> با یک ژاکت مسی تشکیل شده بود استفاده شده است. به الکترود درون استوانه که از جنس قلع بوده است یک ولتاژ بالا اعمال می شد و الکترود دوم که ژاکت مسی بوده است به زمین وصل شده بود با پرتاب قطره های آب، قطره ها درهنگام عبور از فاز روغن و برقراری جریان الکتریکی چگونگی انعقاد و رفتار قطره های به وجود آمده توسط دوربین پرسرعت عکس و فیلم گرفته می شد دیده شد که </em>به طور کلی <em>برای هردو سامانه دو نوع انعقاد رخ می دهد: الف)- انعقاد کامل ب)- انعقاد ناقص. همه آزمایش ها در بسامد 60 هرتز و ولتاژ 2000 ولت </em><em>صورت گرف. قطر قطره ها هم بین 200 و 650 میکرومتر با استفاده از تصویرهای به دست آمده از </em><em>Photron</em><em>Fastcam Viewer) PFV</em><em>) و به وسیله نرم افزار </em><em>image-pro</em><em> اندازه گیری شدند</em><em>.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Preparation of Aluminum Pillared Interlayered Clays (Al-PILC) and Investigation of the Effect of pH During Intercalationتهیه رس پیلارد شده با آلومینیوم و بررسی اثر pH در مرحله جایگزینی بین لایه ای18519528224FAمجید طهمورسیگروه مواد نو، پژوهشکده مواد، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری کرمان، کرمان، ایرانفریبا جعفریگروه مواد نو، پژوهشکده مواد، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری کرمان، کرمان، ایرانJournal Article20160906<em><span>In this study, firstly bentonite from Tang-e Quchan mine was collected, and its montmorillonite content was mostly separated from impurities. Montmorillonite was used </span><span>in the synthesis of Al-PILC to investigate the influence of pH during the intercalation process on properties</span><span> of pillared clays. The pH of intercalation was initially 4.1, and Al/Clay ratio was determined </span><span>4 mmole/g clay. The pH of the intercalation stage was changed by adding some droplets of dilute hydrochloric acid. Al-PILCs were heated at 400 <sup>°</sup>C and were characterized using X-ray diffraction and adsorption/desorption isotherms of nitrogen. The results showed that at pH values between 3.7 and 4.1, Al-PILCs had an acceptable basal spacing and surface area. The highest surface area and the basal spacings were 18.04 <sup>0</sup>A and 160 m<sup>2</sup>/g, respectively which was obtained for pillared interlayered clay with intercalated pH of 3.8</span></em><em>در این پژوهش نخست یک نمونه بنتونیت از معدن تنگ قوچان انتخاب و </em><em>مونتموریلونیت </em><em>موجود </em><em>در </em><em>آن از ناخالصی ها </em><em>جدا </em><em>شد</em><em>. از نمونه خالص شده در تهیه رس پیلارد شده با آلومینیوم استفاده شد و سپس اثر تغییر </em><em>pH</em><em> در مرحله جایگزینی بین لایه ای بر ویژگی های رس پیلارد شده بررسی شد.</em><em>pH</em><em> مرحله اینترکلاته نخست 1<sub>/</sub>4 اندازه گیری شد و نسبت </em><em>Al/Clay</em><em> برابر با 4 میلی مول بر گرم رس </em><em>در نظر گرفته شد. با افزایش چند قطره هیدروکلریک اسید رقیق </em><em>pH</em><em> مرحله جایگزینی بین لایه ای تغییر داده شد. نمونه های رس اینترکلاته شده با آلومینیوم،</em><em> در دمای 400 درجه سلسیوس گرما داده شدند و سپس توسط </em><em>الگوی پراش پرتو ایکس و هم دماهای جذب/ واجذب نیتروژن فاصله بین لایه ای و سطح ویژه آن ها مشخص شد. نتیجه های به دست آمده بیانگر آن بود که در مقدارهای </em><em>p</em><em>H</em><em> </em><em>بین 1<sub>/</sub>4-7<sub>/</sub>3 رس های پیلارد شده دارای فاصله مبنایی و سطح ویژه قابل قبولی بودند. بیش ترین فاصله مبنایی و سطح ویژه </em><em>BET</em><em>)</em><em>) به ترتیب برابر با 04<sub>/</sub>18 آنگستروم و 160 مترمربع بر گرم به دست آمد که متعلق به رس پیلارد شده با </em><em>pH</em><em> مرحله جایگزینی بین لایه ای 8<sub>/</sub>3 بود.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Study of Flotation Kinetic of Kermanshah State Gilsoniteمطالعه سینتیکی فلوتاسیون گیلسونیت های استان کرمانشاه19720627264FAفاطمه کاظمیگروه مهندسی معدن، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانعطااله بهرامیگروه مهندسی معدن، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانجعفر عبداللهی شریفگروه مهندسی معدن، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانJournal Article20161227<em>In order to determination of flotation kinetic and particle size effect on it, flotation tests were conducted on a Gilsonite sample of Kermanshah state. Therefore, rougher and cleaner flotation tests through the oil collector - MIBC (Methyl Iso Butyl Carbonyl) frother, Gasoline collector – Pine oil frother and one test without any collector and frother, was done. Concentrates obtained from the tests weighted and ash analysis was taken from them, also all of the concentrates were grading, in different intervals. Then, for each test, drawn recovery – time graph and were fitted by using different first-order kinetics model. According to the graph observed that the results of all tests have high compliance with first order classic model. Kinetics constant calculated with the classic model are as follows, the rougher tests, oil collector – MIBC frother 0.0303, Gasoline collector – pine oil frother 0.0301 and test without any collector and frother is 0.0161. Also, <br />the amount of k respectively the above collector and frother 0.0168, 0.048, 0.013 was calculated in cleaner tests, then the retention time and flotation cell volume according to k calculated. In this research, studied the relationship between flotation rate constant, maximum recovery and particle size too. The results show that maximum flotation recovery and flotation rate in rougher tests belongs to flotation test without any collector and frother with a particle size in rang -850,+500 µm. as well as, in the cleaner test, maximum flotation recovery and flotation rate related to the test with Gasoline collector and pine oil frother with -850,+500 µm particle size.</em><em>به منظور تعیین سینتیک فلوتاسیون و تأثیر اندازه ذره ها بر روی آن، آزمایش های فلوتاسیون بر روی نمونه ای </em><em>از گیلسونیت های استان کرمانشاه انجام شد. بدین منظور آزمایش های فلوتاسیون رافر و کلینر با کلکتور نفت </em><em>ـ </em><em>کف ساز </em><em>MIBC</em><em> ، کلکتور گازوئیل ـ کف ساز روغنکاج و یک آزمایش نیز بدون استفاده از کلکتور و کف ساز انجام گرفت. در هر آزمایش کنسانتره های به دست آمده توزین و از آن ها آنالیز درصد خاکستر گرفته شد، همچنین همه کنسانتره های بازه های زمانی گوناگون دانه بندی شدند. سپس نمودارهای بازیابی ـ زمان مربوط به هر آزمایش رسم شد و با استفاده از مدل های گوناگون سینتیک مرتبه اول برازش داده شدند. نتیجه ها نشان دهنده تطابق بالای نتیجه های همه آزمایش ها با مدل کلاسیک مرتبه اول است. مقدارهای ثابت سینتیک محاسبه شده با این مدل برای آزمایش های رافر، با کلکتور نفت ـ کف ساز </em><em>MIBC</em><em>، 0303<sub>/</sub>0 ، کلکتور گازوئیل ـ کف ساز روغنکاج 0301<sub>/</sub>0 و بدون کلکتور و کف ساز 0161<sub>/</sub>0 است. برای آزمایش های کلینر نیز مقدار </em><em>k</em><em> </em><em>به ترتیب کلکتور و کف سازهای بالا 0168<sub>/</sub>0 ، 048<sub>/</sub>0 و 013<sub>/</sub>0 محاسبه شد، در ادامه با توجه به مقدارهای </em><em>k</em><em>زمان ماند و حجم سلول فلوتاسیون به دست آمد</em><em>.</em><em>در این پژوهش، رابطه بین میزان ثابت فلوتاسیون، بیش ترین مقدار بازیابی و اندازه ذره ها هم مورد مطالعه قرار گرفت. </em><em>نتیجه ها نشان می دهد که بیشینه مقدار بازیابی و ثابت فلوتاسیون در آزمایش های رافر متعلق به فلوتاسیون گیلسونیت بدون استفاده از کلکتور و کف ساز، با اندازه ذره های </em><em>µm</em><em>500+ , 850- است، در آزمایش های کلینر نیز بیش ترین </em><em>مقدار </em><em>k</em><em>و بازیابی متعلق به آزمایش کلینر با کلکتور گازوئیل و کف ساز روغن کاج با اندازه ذره های </em><em>µm</em><em>500+ , 850- است.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Investigating the Performance of Different Chemicals for Cyanide Substitution in Bama Lead & Zinc Flotation Circuitبررسی عملکرد مواد شیمیایی گوناگون برای جایگزینی سیانور در مدار فلوتاسیون سرب و روی باما20721727266FAسید مهدی نامگرگروه مهندسی معدن، دانشکده مهندسی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایرانعبدالرحیم فروتندانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزد، یزد، ایرانعلی اکبر عبدالله زادهگروه مهندسی معدن، دانشکده مهندسی، دانشگاه کاشان، کاشان، ایرانJournal Article20161019Cyanide is the most commonly depressant for pyrite and sphalerite in lead flotation. Although cyanide is a common and strong depressant, but its usage causes environmental pollution and serious hazards. In this study the performance of three chemical substances include sodium sulphide, sodium metabisulphite and sodium sulphite were investigated in lead flotation of Irankooh ore.Since in Bama plant, sequential flotation is being done and the tailing of lead circuit goes to zinc circuit, the effect of cyanide alternatives on zinc flotation was also investigated. After finding the optimal amount of each chemical substance and comparing its performance with cyanide, it became clear that sodium sulphite can be a suitable alternative for cyanide. In natural pH (8.5) with using 600 g/ton sodium sulphite instead of cyanide in lead flotation of Irankooh ore, lead recovery has increased 2.5% and zinc recovery in lead concentrate decreased 0.7%, against iron recovery increased 1.2% and lead grade decreased 1.5%. In this condition, sodium sulphite had positive effect on zinc flotation and in comparing with the optimal amount of cyanide, Zn recovery and Zn grade increased 1.5% and 1.2% respectively. If lead flotation is done with this amount of sodium sulphite and in pH=9.5, the performance will be quite better and in comparing with current plant performance, in addition of increasing 2.8% in lead recovery, lead grade will be increased 2%.<em>سیانور متداولترین بازداشت کننده برای پیریت و اسفالریت در فلوتاسیون سرب است. سیانور با وجود این که</em><em> بازداشت کننده ای قوی و مؤثر است ترکیبی بسیار سمی و کشنده میباشد و استفاده از آن سبب بروز آلودگیها </em><em>و مخاطرات جدی محیط زیستی میشود. در این پژوهش عملکرد سه ماده شیمیایی سدیم سولفید، سدیم متابیسولفیت</em><em> و سدیم سولفیت به عنوان جایگزین سیانور در فلوتاسیون سرب کانسنگ سرب و روی ایرانکوه بررسی شد. با توجه به این که در کارخانه فرآوری باما فلوتاسیون تفریقی انجام می گیرد و باطله مدار سرب برای استحصال روی به مدار فلوتاسیون روی می رود، تأثیر ماده شیمیایی جایگزین سیانور بر فلوتاسیون روی نیز بررسی شد تا اثر منفی یا مثبت </em><em>احتمالی آن بر فلوتاسیون روی نیز مشخص شود.</em><em>پس از یافتن مقدار بهینه هر ماده شیمیایی و مقایسه عملکرد آن با سیانور،</em><em> مشخص شد سدیم سولفیت میتواند جایگزین مناسبی برای سیانور باشد. در</em><em>pH</em><em> طبیعی خاک (5<sub>/</sub>8) و سایر شرایط سلول های رافر کارخانه باما، با استفاده از 600 گرم بر تن سولفیت سدیم به جای سیانور، بازیابی سرب نسبت به زمانی که از سیانور استفاده میشود 5<sub>/</sub>2% افزایش یافته و بازیابی روی در کنسانتره سرب 7/0 % کم تر میشود، در مقابل بازیابی آهن 2<sub>/</sub>1 % افزایش و عیار سرب 5<sub>/</sub>1 % کاهش مییابد. در این شرایط سدیم سولفیت بر فلوتاسیون روی تأثیر مثبت گذاشته به طوری که موجب افزایش 5<sub>/</sub>1 درصدی بازیابی و 2<sub>/</sub>1 درصدی عیار روی نسبت به شرایط استفاده از سیانور میشود. اگر فلوتاسیون سرب با همین مقدار سدیم سولفیت و در 5<sub>/</sub>9</em><em>pH=</em><em> انجام شود عملکرد این ماده شیمیایی به طور کامل بهتر از عملکرد سیانور در </em><em>pH</em><em> طبیعی خاک میشود، به طوری که در این شرایط نسبت به شرایط فعلی کارخانه (استفاده از سیانور در </em><em>pH</em><em> طبیعی) افزون بر افزایش 8<sub> /</sub>2 درصدی بازیابی سرب، عیار سرب نیز 2 درصد افزایش مییابد.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Thermodynamic and Thermoeconomic Optimization of an Organic Rankine Cycle for Heat Recovery from a Cement Plantبهینه سازی ترمودینامیکی و ترمواکونومیک چرخه ی رانکین آلی برای بازیافت گرمایی از کارخانهی سیمان21923528226FAاحسان کرمیدانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانمحمد رضا جعفری نصردانشکده فنی و مهندسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانسهیل پرخیالسازمان انرژی های نو، تهران، ایرانJournal Article20150712In this study, optimization of a waste heat recovery system (WHRS) that works by an organic Rankine cycle (ORC) from a cement plant is investigated. Energy and economic models of the system are presented. The energy model and thermo-economic model are developed according to the first law of thermodynamics and specific exergy costing method respectively. To design ORC, there are two major issue that are considered here. One issue with recperator and another without that. The first law of thermodynamic as an objective function to maximize the efficiency and economic objective function to minimize the total cost of electricity produced are used. Optimization methodology is based on genetic algorithm and performed by EES software. Also in order to determine the effect of the fluids on the cycle, three fluid included R245fa, R123 and n-pentene are examined and their results is discussed. The results showed that in the case of thermodynamics optimization without recuperator, R123 with 17.76% has the highest efficiency compared with the other fluids and with recuperator versus R123 with 20% is the best fluid. Moreover in thermoeconomic optimization R123 has the lowest total production cost compared with the other fluids with 0.199€/hr and 0.315€/hr in cycle without recuperator and with recuperator respectively. Here, it can be concluded that for the thermal recovery of medium-temperature sources, in thermodynamic optimization and thermoe-conomic optimization, R123 can be identified as a good choice for ORC cycles.<em>در این پژوهش از یک چرخه رانکین آلی (ORC) به منظور بازیافت گرمایی از کارخانه سیمان تهران بهره گرفته شد. همچنین با ارایه بهینه سازی های هم زمان ترمودینامیکی و ترمواکونومیکی از بین سه سیال مورد بررسی، سیال مناسب با بالاترین بازده انتخاب و معرفی شد. به منظور طراحی چرخه رانکین آلی دو روش که یکی شامل مبدل احیاکننده و دیگری بدون مبدل می باشد، در نظر گرفته شد. با مطالعهیی مقاله های گذشته و بررسی سیال های استفاده شده، تصمیم گرفته شد که از بین سیال هایی که از منظر بهینه سازی ترمودینامیکی در مقاله های گذشته، بهترین سیال معرفی شده اند، سه نوع سیال آلی R245fa، R123 و نرمال پنتان در تحلیل های ترمودینامیکی و ترمواکونومیک مورد بحث و مقایسه قرار بگیرند. نتیجه ها نشان داد که در بهینه سازی ترمودینامیکی با مبدل احیاکننده سیال R123 با 76<sub>/</sub>17 درصد بیش ترین بازده را نسبت به دو سیال دیگر دارا است و بدون مبدل احیاکننده دوباره سیال R123 با بازده 20 درصد، بالاترین نرخ بازده اول را دارا است. همچنین نتیجه های بهینه سازی اقتصادی بیانگر آن است که سیال R123 با هزینه ی کل تولید توان برابر با 199<sub>/</sub>0 و 315<sub>/</sub>0 به ترتیب در چرخه بدون احیاکننده و چرخه با احیاکننده کم ترین هزینه ی تولید را نسبت به دو سیال دیگر دارد. در کل می توان نتیجه گرفت به منظور بازیافت گرمایی از منابع دما متوسط، چه از منظر بهینه سازی ترمودینامیکی و چه از نظر بهینه سازی ترمواکونومیک سیال R123 می تواند انتخاب مناسبی برای چرخه هی ORC باشد.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Investigation of Porosity, Permeability, and Anisotropy Effects on Solubility and Onset of Convection in CO2 Storage in the Aquiferبررسی اثر تغییر تخلخل، تراوایی و غیرهمسانگردی سنگ مخزن در فرایند انحلال و شروع جابه جایی طبیعی در ذخیرهسازی کربندیاکسید در آبدههای شور23724928238FAحمید رضا امیریگروه مهندسی نفت، دانشکده مهندسی نفت، گاز و پتروشیمی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایرانرضا آذینگروه مهندسی نفت، دانشکده مهندسی نفت، گاز و پتروشیمی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایرانروح الله فاتحیگروه مهندسی مکانیک، دانشکده مهندسی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایرانشهریار عصفوریگروه مهندسی نفت، دانشکده مهندسی نفت، گاز و پتروشیمی، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایرانJournal Article20160724Development of Carbon Capture and Storage (CCS) technologies in saline aquifers is a tool to reduce environmental effects of CO2 emissions and climate change. Dissolution of CO2 in water provides an option for storage in saline aquifers. When CO2 dissolves in the water, the density of the solution increases. Then it may cause natural convection which in turn, increases the rate of dissolution and safety of the storage. In this paper, dissolution process and storage of CO2 in saline aquifers is studied. Here, the main purpose is to investigate the effect of porosity and permeability and anisotropicity of reservoir rock on dissolution process, onset of natural convection, time of maximum Sherwood number. To this end, numerical simulation of convective mixing in both isotropic and anisotropic reservoirs has been reported. The results show the three effective period of CO2 storage in aquifers. Comparisons of the results reveal that permeability has significant effect on the onset of convection and convection mixing process. Therefore it is one of the main factors that should be considered in choosing the storage site.<em>از جمله راهکارهای کاهش اثرهای محیط زیستی انتشار کربندیاکسید و کاهش تغییرهای آب و هوا توسعه فناوری جذب و ذخیرهسازی کربن (</em><em>CCS</em><em>) در آبدههای شور میباشد. انحلال گاز اسیدی در آب باعث میشود مقداری از گاز اسیدی به صورت محلول وارد سیال مخزن شود که باعث افزایش ظرفیت ذخیره مخزن میشود. انحلال کربندیاکسید باعث بالا رفتن چگالی آب در قسمت بالای مخزن میشود. آب اشباع شده که در بالای مخزن قرار دارد، موجب فرایند همرفت (جا به جایی) میشود که در نتیجه آن، کربندیاکسید بیش تری در آب حل شده و ایمنی ذخیرهسازی را افزایش میدهد.</em><em>در این پژوهش، انحلال کربندیاکسید و جا به جایی طبیعی</em><em> در یک مخزن آبده شور مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف اصلی در این مطالعه، بررسی اثر تغییر تخلخل و تراوایی و غیرهمسانگردی سنگ مخزن در فرایند انحلال و شروع جا به جایی طبیعی، زمان شروود بیش ترین و تغییر مقدار انحلال با زمان در حالتهای گوناگون مخزن آبده است. بر اساس همین هدف، شبیهسازی عددی اختلاط همرفتی در آبده همگن و در ادامه غیرهمسانگرد صورت گرفته و سه دوره مؤثر در زمان ذخیرهسازی کربندیاکسید درون آبده معرفی شده است. همچنین معیارهای مورد نیاز برای دقت شبکهبندی مناسب و مدلسازی صحیح اختلاط همرفتی کربندیاکسید در آبده بررسی شده است.</em><em> نتیجه ها نشان داده که تراوایی اثر چشمگیری </em><em>روی زمان آغاز جا به جایی و </em><em>فرایند اختلاط همرفتی دارد، بنابراین باید به عنوان یکی از پارامترهای اصلی در انتخاب مخزن ذخیرهسازی در نظر گرفته شود.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Biofouling Protection for Marine Environmental Sensorsمحافظت از گرفتگی زیستی حسگرها در محیط دریایی25126531984FAمجتبی خانیگروه مهندسی شیمی ـ بیوتکنولوژی، پژوهشکده علوم و فناوری زیستی، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایرانعلی بهرامیگروه مهندسی شیمی ـ بیوتکنولوژی، پژوهشکده علوم و فناوری زیستی، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایرانوحید مومنیگروه مهندسی شیمی ـ بیوتکنولوژی، پژوهشکده علوم و فناوری زیستی، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایرانJournal Article20140716<em>Biofouling is a process in which microorganisms grow and proliferate on the surface. Biofouling is a problem made by biofilm. This kind of fouling occurs in a wide range of industrial process and causes problems for the high-priced process, in particular.</em> <em>In different industries, </em><em>it has been worked out to deal with this issue, separately.</em> <em>In all of them, the main problem is the</em> <em>biofilm </em><em>formation. These days, many marine autonomous environment monitoring networks are set up </em><em>in the world.</em> <em>Owing to the intense technological development of in situ autonomous monitoring systems,</em><em> the biofouling problem for such systems has been a technological one which needed to be solved. Consequently, such systems without efficient biofouling protection are hopeless.</em> <em>Localized electro-chlorination biofouling protection is actually a promising and an advanced solution for in situ oceanographic sensors since many successful in situ results have been obtained and sensor manufacturers can integrate into their instruments a compact, simple, robust and low energy requiring a solution. This protection must be applied to the sensors and to the underwater communication equipment based on acoustic technologies. This paper presents the results obtained in the laboratory and at sea, with various instruments, protected by a localized chlorine generation system.</em><em>گرفتگی زیستی، فرایند چسبندگی ریزسازوارهها و تکثیر آنها روی سطوح است. گرفتگی زیستی، مشکل ایجاد شده توسط لایهنازک زیستی است. این گرفتگی در طیف گستردهای از فرایندهای صنعتی اتفاق می افتد و در همه آنها به ویژه برخی از تجهیزهای گران مشکل هایی ایجاد میکند. در صنایع گوناگون بهصورت جداگانه برای مقابله با این موضوع کار شده است و در همه آنها اصلیترین مشکل تشکیل لایه زیستی است. امروزه شبکههای نظارتی محیطهای دریایی بسیاری در سراسر جهان کار گذاشته شدهاند. با توجّه به گسترش روزافزون فناوری در سامانههای نظارتی، مشکل گرفتگی زیستی برای چنین سامانههایی به یک مشکل فنی تبدیل شده که نیاز به حل دارد.</em> <em>چنین سامانههایی، بدون محافظت مؤثر از گرفتگی زیستی کارآمد نخواهند بود. حفاظت از گرفتگی زیستی توسط سامانههای کلرزنی الکتریکی موضعی، راه حلی امیدوارانه و پیشرفته برای حسگرهای ساحلی است. چرا که نتیجه های موفّقیت آمیز زیادی با این روش بهدست آمده است و تولیدکنندگان حسگرها با تغییر در سامانههایشان میتوانند یک سامانهی قوی، ساده و کم انرژی ایجاد کنند. این حفاظت باید برای حسگرها و تجهیزهای ارتباطی زیر دریا و براساس فناوریهای آکوستیک (صدایی) صورت گیرد. این مقاله ارایه کنندهی نتیجههای به دست آمده در آزمایشگاه و دریا با ابزار گوناگونی است که بهوسیلهی سامانهی کلرزنی موضعی محافظت شدهاند.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Fischer-Tropsch Synthesis Simulation in a Fixed Bed GTL Reactor Using CFD Techniqueشبیه سازی راکتور بستر ثابت سنتز فیشرـ تروپش در فرایند GTL با استفاده از فناوری دینامیک سیالات محاسباتی26727634051FAحسام سلیمیآزمایشگاه تحقیقاتی طراحی، شبیهسازی و کنترل فرآیندها، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایرانشاهرخ شاه حسینیآزمایشگاه تحقیقاتی طراحی، شبیهسازی و کنترل فرآیندها، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایرانJournal Article20160510<em>In this study, the conversion of standard synthesis gas to linear hydrocarbons is investigated in a single tube Fischer-Tropsch reactor using computational fluid dynamics. For this, a precise two-dimensional pseudo-homogeneous model includes momentum, mass, and energy conservation equations along with species and reaction kinetics relations was developed and numerically solved by computational codes. The shell and tube reactor was filled with spherical cobalt-based catalysts. The operating condition was as follows: coolant temperature: 555 K, pressure: 17 bar and inlet synthesis gas molar flow rate: 0.0355gmole/s. The values of carbon monoxide and hydrogen conversions, hydrocarbon productions, pressure drop and fluid temperature on the reactor axis was analyzed. The simulation results were validated by comparison with experimental data. The implemented mathematical model predicted the conversion of carbon monoxide and hydrogen equal to 46% and 49%, respectively that was overpredicted in comparison with experimental ones. In the case of reaction products, maximum error was occurred in the propane production rate, 14%, which indicates a good agreement between mathematical results and experimental data.</em><em>در این مطالعه تبدیل گاز سنتز استاندارد به هیدروکربنهای خطی در یک راکتور فیشر ـ تروپش بستر ثابت تک لولهای با استفاده از فناوری دینامیک سیالات محاسباتی </em><em>(CFD)</em><em> مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور از یک مدل جامع دو بعدی شبه همگن شامل معادله های بقای جرم، انرژی، مومنتوم و اجزا و همچنین سرعت واکنش استفاده و توسط کدهای محاسباتی، حل عددی شده است. راکتور از نوع پوسته و لوله بوده که با کاتالیستهای کروی پایه کبالت پر شده بود. شرایط عملیاتی بدین قرار بود: دمای سیال خنک کننده 555 کلوین، </em><em>فشار 17 بار و شدت جریان مولی گاز سنتز ورودی معادل با </em><em>gmole/s</em><em> 0335. رفتار پیشبینی شده میزان تبدیل کربن مونوکسید</em><em> و هیدروژن، میزان تولید هیدروکربنها، افت فشار و دمای سیال در طول محور راکتور مورد تجزیه قرار گرفت. نتیجههای به دست آمده از این شبیهسازی با دادههای تجربی موجود، اعتباری سنجی شد. مدل ریاضی مورد استفاده، میزان تبدیل کربن مونوکسید و هیدروژن را به ترتیب برابر با 46 و 49 درصد پیش بینی کرد که در مقایسه با مقدارهای تجربی، به ترتیب خطای مثبت 15 و 14 درصدی را نشان داد. در مورد فراورده های واکنش، بیش ترین خطای به دست آمده در پیش بینی میزان تولید پروپان با 14درصد به دست آمد که نشان از تطابق خوب بین نتیجه های به دست آمده از مدل و دادههای تجربی دارد.</em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776837120180522Design and Construction of a Scanning Mobility Particle Sizer (SMPS) to Determine Particle Size Distribution of Aerosolerosolsطراحی و ساخت سامانه اندازهگیر ذرهها به روش پویش تحرک برای تعیین توزیع اندازه ذرههای آئروسل27728434059FAابراهیم عابدینیدانشکده شیمی کاربردی، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، اصفهان، ایرانکرامت بهمنی قائددانشکده شیمی کاربردی، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، اصفهان، ایرانمهدی تاراسیدانشکده شیمی کاربردی، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، اصفهان، ایرانسیدمحمد ابطحیدانشکده شیمی کاربردی، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، اصفهان، ایرانحسین شادماندانشکده شیمی کاربردی، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، اصفهان، ایرانJournal Article20160503<em>In this study, the Scanning Mobility Particle Sizer (SMPS) was constructed and used to determine the particles size distribution of submicron aerosols. SMPS Spectrometer is widely used as the standard method to measure airborne particle size distributions. This particle sizer is also routinely used to make accurate nanoparticle size measurements of particles suspended in liquids. The SMPS consists of the constant output atomizer, the particle charge neutralizer, Differential Mobility Analyzer (DMA) and Condensation Particle Counter (CPC). Each part of this system was designed and constructed separately and then primary experiments were done. In the next step assembling of all devices was done to create a SMPS system. In this system, the Polydispersed aerosols were created from the atomizer inside the diffusion drier tube to eliminate their humidity. The polydispersed aerosols exiting the drier were passed through the neutralizer to obtain a known charge distribution. Then the aerosol stream was classified by the DMA at a selected voltage to extract a known particle diameter. The exiting particles from the DMA were led to the CPC in order to count particles number and to measure the size distribution. Calibration of SMPS performance by monodispersed particles with 100 nm size. This method is independent of the refractive index of the particle or fluid and has a high degree of absolute sizing accuracy and measurement repeatability. High-resolution data up to 250 channels, broad size range (from 1 nm to 1,000 nm), fast measurements (complete size distributions in 10 minutes) and wide concentration range from 1 to 10<sup>7</sup> particles/cm<sup>3</sup> are some advantages of this instrument over the existing systems.</em><em>در این پژوهش، سامانه اندازهگیر ذره ها به روش پویش تحرک ساخته شد و برای اندازه گیری توزیع اندازه ذرهه ای آئروسل زیر میکرون استفاده شد. طیف سنج </em><em>SMPS</em><em> به صورت گسترده به عنوان یک روش استاندارد برای اندازه گیری توزیع اندازه ذره ها مورد استفاده قرار می گیرد. این دستگاه اندازهگیری به طور معمول برای اندازه گیری دقیق اندازه ذره های نانومتری محلول در مایع ها مورد استفاده قرار می گیرد. </em><em>SMPS</em><em> </em><em>از اتصال دستگاههای اتـمایزر، خنثـیساز بار ذره ها، آنالیز کننده تـحرک دیفرانسیلی و ذرهشمار تـراکمی ساخته میشود. هر کدام از دستگاه های </em><em>این سامانه به صورت مجزا طراحی و ساخته شد و سپس آزمایش های اولیه انجام شد. در مرحله بعد همه دستگاه ها به هم متصل شده و سامانه </em><em>SMPS</em><em> را تشکیل دادند. در این سامانه، ذره های نمونه نخست توسط اتمایزر اسپری شد سپس رطوبت آن ها توسط خشک کن نفوذی حذف شد و ذره های آئروسل اتمیزه شده به درون خنثی ساز بار ذره ها جریان یافت. ذره های آئروسل در زمان عبور از خنثی ساز، توزیع بار مشخصی پیدا کردند. سپس جریان آئروسل در یک ولتاژ انتخابی به وسیله </em><em>DMA</em><em> جداسازی شده تا ذره ها با اندازه مشخص استخراج شود. ذره های خروجی از </em><em>DMA</em><em> به سمت ذره شمار تراکمی هدایت شدند تا به صورت تک تک شمارش شوند و توزیع اندازه ذره ها به صورت تعداد بر حسب قطر آن ها ترسیم شود. برسنجی </em><em>SMPS</em><em> بهوسیله ذره های تک اندازه 100 نانومتری انجام شد.</em><em>این روش مستقل از ضریب شکست ذره ها و مایع حلال می باشد و از دقت اندازه گیری و تکرارپذیری بالایی برخوردار می باشد. تفکیک پذیری بالای داده ها تا 250 کانال، بازه ی گسترده اندازه (از </em><em>nm</em><em>1 تا </em><em>nm</em><em>1000)،اندازه گیری سریع (توزیع اندازه کامل در 10 دقیقه) و بازه ی غلظت گسترده از 1 تا<sup>3</sup></em><em>/cm</em><em> ذره 10<sup>7</sup> از جمله برتری های این دستگاه نسبت به سامانه های موجود می باشد.</em>