جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Experimental Study of the Effect of Iron Oxide and Zinc Oxide Nanoparticles on the Carbon Dioxide Hydrate Formationبررسی آزمایشگاهی اثر نانوذره های آهن اکسید و روی اکسید بر تشکیل هیدرات کربن دی اکسید112246105FAرعنا علیشاهیگروه مهندسی فرایند، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانسهیل زبردستگروه مهندسی فرایند، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانعلی حق طلبگروه مهندسی فرایند، دانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانJournal Article20181230<em>The hydrate formation has been investigated due to its application in recent years. Researchers study applications of hydrate such as gas storage, transportation, and gas mixture sequestration. Several studies have been carried out for clathrate hydrate formation due to their unique applications. In this work, the effects of zinc oxide and ferric oxide Nanoparticles on hydrate formation conditions were investigated. It has been shown that Nanoparticle has a promotion effect on hydrate formation conditions so kinetic and induction time are changed in the presence of these Nanoparticles. In the present study, the new data of carbon dioxide hydrate formation conditions were obtained in the presence of ferric oxide and zinc oxide Nanoparticles. The gas consumption </em><em>versus time in the hydrate formation process in the presence of ferric oxide and zinc oxide are calculated</em><em> and compared with those values are obtained by pure water. The results showed that the presence </em><em>of these Nanofluids in carbon dioxide hydrates led to enhance the storage capacity by about ten percent</em><em> in some cases and cause the intensification of the hydrate formation rate. Moreover, in the presence of these Nanofluids, at injection gas pressure of thirty-seven bar, the time of termination of hydrate formation decreases about ten</em><em> </em><em>times in compared with pure water at the same conditions; However, at twenty-eight bars, this time reduction is about</em><em> </em><em>twenty-two percent concerning pure water.</em><em>در سال های اخیر تشکیل هیدرات های گازی به دلیل کاربردهای آن ها موردتوجه قرار گرفته است. ذخیره و انتفال گاز طبیعی و همچنین جداسازی گازهای اسیدی مانند کربن دی اکسید از گاز طبیعی و خروجی موتور های احتراق به کمک پدیده هیدرات مورد مطالعه گسترده پژوهشگران قرار گرفته است. اثر افزودنی ها در تشکیل هیدرات های گازی نقش چند گانه ای دارند. برخی از این افزودنی باعث تسریع در تشکیل هیدرات می شود که به آن ها ارتقا دهنده گفته می شود. از جمله این افزودنی ها نانو ذره های اکسیدهای فلزی است. در این پژوهش اثر نانوذره های آهن اکسید و روی اکسید بر روی سینتیک تشکیل هیدات مورد بررسی قرار گرفته است. در پژوهش های پیشین اثر نانوذره های آهن اکسید بر سینتیک تشکیل هیدرات مورد بررسی قرار نگرفنه است، از سویی بارگذاری جدیدی از نانوذره های روی اکسید برای بررسی ظرفیت ذحیره سازی و سرعت تشکیل هیدرات در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفت. در این پژوهش بررسی آزمایشگاهی اثر این نانوذرهها در تشکیل هیدرات گازی و بررسی پارامترهای سینتیکی تشکیل هیدرات کربن دی اکسید انجام شد، نتیجه های آزمایشگاهی نشان داد ظرفیت ذخیره سازی در حضور نانوسیال تا 10% افزایش یافته است. در حضور نانوسیال روی اکسید با فشار تزریفی آغازین 37 بار زمان لازم برای تشکیل کامل هیدرات CO<sub>2</sub> در حدود 10 برابر و در فشار اولیه 28 بار در حدود 22 درصد نسبت به آب خالص بهبود یافت.</em>https://www.nsmsi.ir/article_246105_b4b593bd8376edd1b0d605a1fff881f3.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Removal of Heavy Metals Pb2+ and Cd2+ from Water with Nano-Porous Materialsحذف یون فلزهای سنگین Pb2+ و Cd2+ از آب با نانو مواد متخلخل132343480FAمهدی اسدیدانشکده شیمی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران0000-0002-3075-9355سهیلا آزردهدانشکده شیمی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20181224<em>In this study, MCM-41, SBA-15, and that modified nanoporous materials were used for absorption of Pb<sup>2+</sup> and Cd<sup>2+</sup> ions from water. Nano-porous materials properties are characterized by XRD, BET, SEM, and FT-IR, and also, Pb<sup>2+</sup> and Cd<sup>2+</sup> ions concentration measurements by AAS. According to BET analysis for SBA-15 and NH<sub>2</sub><sup>-</sup> MCM-41 samples, the shape of both sample isotherm is IV type. In this study, the parameters of adsorbent amount, pH changes, and absorption time were investigated. The results show Pb<sup>2+</sup> absorption efficiency is more than Cd<sup>2+</sup> absorption by synthesized samples. Also, the presence of the amine group in the structure increases the absorption efficiency. Repeatability of absorption by both samples was performed in four steps and the results show that absorption does not change much, which confirms the repeatability of adsorbents. Also, The X-ray diffraction pattern of the SBA-15 sample shows that the structure is retained after the absorption process.</em><em> در این مطالعه از نانو مواد متخلخل MCM-41 ، SBA-15 و گونه اصلاح شده آن ها برای حذف یون های سرب و کادمیوم از آب استفاده شد. ویژگی های نانومواد متخلخل توسط XRD، SEM، BET و FT-IR بررسی شد، همچنین غلظت یونهای سرب و کادمیوم<sup> </sup>توسط AAS اندازه گیری شد. نتیجه های آنالیز سطح سنجی نشان داد شکل همدمای نمونه ها از نوع IV می باشد. در این مطالعه پارامترهای میزان جاذب، تغییرهای pH و زمان جذب مورد بررسی قرارگرفت. نتیجه ها نشان می دهد راندمان جذب سرب توسط نمونه های سنتز شده بیش ر از جذب کادمیوم است، همچنین حضور گروه آمینی در ساختار مزومتخلخل راندمان جذب را افزایش می دهد. تکرارپذیری جذب توسط نمونه های سنتز شده در چهار مرحله انجام شد و نتیجه ها نشان داد جذب تغییر چندانی نداشته و این امر تکرار پذیری جاذب ها را تأیید می کند. همچنین الگوی پراش پرتو ایکس از نمونه بازیافتی NH<sub>2</sub>-MCM-41 نشان می دهد ساختار پس از فرایند جذب حفظ شده است.</em>https://www.nsmsi.ir/article_43480_a732e179e6f03c99f56a91f856cfd384.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Investigation of Kinetics of Adsorption of Acidic Blue 206 Dye on Multi-Wall Carbon Nano Tube Using Linear and Nonlinear Regression and Activation Energy Determinationبررسی سینتیک جذب رنگدانه اسید آبی 260 روی نانولولههای کربنی چند دیواره با استفاده از برازش خطی و غیرخطی و تعیین انرژی فعال سازی253435970FAمحسن شعبانیدانشکده علوم پایه، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین، ایرانJournal Article20190130<em>In this research, the kinetics of removal of acidic blue 206, an acidic dye, from aqueous solution by multi-wall carbon nanotube at optimized pH of 6.5 and 298K has been investigated. Six kinetics models contain pseudo-first-order, pseudo-second-order, intra-particle, Elovich, Bingham, and modified Freundlich model used. Kinetic data were fitted by these six models using linear and nonlinear regression. The results showed that the pseudo-second-order model was best fitted in both linear and nonlinear regression methods. The rate-determining step was the surface adsorption. The calculated q<sub>e</sub> at pseudo-first-order and pseudo-second-order models, (73mg/g and 75mg/g, respectively) are near the experimental value (99 mg/g). The order of compatibility of data with other models at nonlinear regression is pseudo-first order> Bingham> modified Freundlich> Elovich> intra-particle diffusion models. For leaner regression the order of compatibility of data are Bingham> elovich> modified freundlich> intra-particle diffusion> pseudo-first-order models. The calculated Arrhenius activation energy was -61.63kJ/mol. The negative activation energy, E<sub>a</sub>, means that there is no barrier energy on surface adsorption and the adsorption is exothermic.</em><em>در این پژوهش، سینتیک حذف رنگدانه اسید آبی 260 که یک رنگدانه اسیدی است، از محلول آبی با استفاده از نانولوله کربنی چند دیواره در شرایط بهینه pH که برابر 6.5 است و در دمای K298 مورد بررسی قرار گرفت. شش مدل سینتیکی که شامل مدل شبه درجه اول، شبه درجه دوم، نفوذ درون ذره ای، الویچ، بنگهام و فروندلیج اصلاح شده استفاده شد. داده های سینتیکی با استفاده از مدل های یاد شده و روش برازش خطی و برازش غیرخطی مورد برازش قرار گرفتند. نتیجه های آنالیز داده ها نشان داد که مدل سینتیکی شبه درجه دوم در هر دو روش برازش خطی و غیرخطی، بیش ترین سازگاری را داشت. این نتیجه نشان داد که مرحله کنترل کننده سرعت، جذب روی سطح است. مقدار ظرفیت جذب تعادلی محاسبه شده در مدل شبه درجه دوم در برازش خطی و غیرخطی بین 73 تا 75 میلی گرم جذب شونده بر گرم جاذب، به مقدار تجربی (mg/g99) نزدیک است. ترتیب تطابق داده هاب ا مدل های دیگر در برازش غیرخطی به ترتیب مدل شبه درجه اول، بنگهام، فروندلیچ اصلاح شده، الوویچ و مدل نفود درون ذره ای و در برازش خطی، بنگهام، الوویچ، فروندلیچ اصلاح شده، نفود درون ذرهای و مدل شبه درجه اول است. انرژی فعالسازی آرنیوسی دیده شده از داده های تجربی برابر kJ/mol61.63- محاسبه شد که نشان دهنده این واقعیت است که سد انرژی در فرایند جذب وجود ندارد و واکنش گرمازا است.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35970_3841bde71b3c6ee5c12f09df6f8838e4.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Introduction of Bis(methylenebis(1,4-phenylene))sulfamic Acid as a New Halogen-Free Acidic Catalyst and Its Usage in the Synthesis of New Xanthene-Based Heterocyclic Compoundsمعرفی (متیلنبیس (4،1-فنیلن)) بیس سولفامیک اسید به عنوان کاتالیست نوین اسیدی بدون هالوژن و استفاده از آن در سنتز ترکیب های هتروسیکل بر پایه زانتن354836068FAبهزاد خلیلیگروه شیمی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانابراهیم فیروزهگروه شیمی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانمونا رسولیانگروه شیمی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانJournal Article20190225<em>In this work, a new sulfamic acid-based catalyst that could be used in the solid phase was synthesized using chlorosulfonic acid and methylene dianiline in a simple manner. The structure of the catalyst was characterized, and then it was used as a catalyst in the synthesis of biologically active xanthene derivatives to the evaluation of its efficiency. The mentioned catalyst showed better catalytic activity than the other reported ones from the points of simple using at solid phase and being free of environmental pollutant halogens. The results verified its capability for improving the reactions, which usually need an acidic catalyst to perform. Finally, bis(xanthenes) are synthesized using this catalyst for the first time in good yields. The structures of the new compounds were verified using FT-IR, H-NMR, and C-NMR spectroscopies.</em><em>در این پژوهش کاتالیست نوینی از خانواده سولفامیک اسیدها که قابلیت استفاده در فاز جامد را دارا می باشد از واکنش بین کلروسولفونیک اسید و متیلندیآنیلین به روشی ساده سنتز شد و پس از شناسایی و تأیید ساختار برای ارزیابی قابلیت کاتالیستی در واکنشی که به منظور سنتز ترکیب های هتروسیکل نوین فعال زیستی از خانواده زانتن ها (بیس زانتن ها) طراحی شده بود، مورد استفاده قرار گرفت. کاتالیست یادشده از نظر قابلیت استفاده در فاز جامد، سنتز آسان و همچنین نداشتن یون هالید به عنوان آلاینده محیط زیست نسبت به بسیاری از کاتالیست های اسیدی فاز جامد برتری دارد. نتیجه های به دست آمده از ارزیابی قدرت کاتالیستی کاتالیست یادشده نیز مؤید توانایی بالای آن برای استفاده در واکنش هایی است که نیازمند کاتالیست اسیدی می باشند. در همان حال ترکیب هایی که از سنتز آن ها برای ارزیابی قابلیت کاتالیستی کاتالیست یادشده استفاده شده، نوین هستند که برای اولین بار با بازده های خوب سنتز شده اند. ساختار فراورده ها نیز به وسیله طیف سنجی FT-IR،<sup> </sup><sup>1</sup>H NMR و <sup>13</sup>C NMR تأیید شد. </em>https://www.nsmsi.ir/article_36068_830b9326443443a49c7a33e936c1ccb6.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Effective Method for Knoevenagel Condensation Catalyzed by Acetoguanamine Supported on Magnetic Nanoparticlesروشی مؤثر برای تراکم نووناگل کاتالیست شده با استوگوانامین تثبیت شده روی نانوذره های مغناطیسی495939269FAبهروز ملکیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران0000-0002-3740-7096اسماعیل رضایی سرشتگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایراناسما باغدار فاروجیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایرانحسین اصغر رهنمای علی آبادگروه فیزیک، دانشکده علوم پایه، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایرانعلی جمشیدیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار،حمیدرضا ساداتی مشتقینباشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر، اسلامشهر، ایرانJournal Article20190126<em>A green and effective method for the synthesis of benzylidene malononitrile derivatives via condensation of different aldehyde and malononitrile in the presence of Acetoguanamine supported on CoFe<sub>2</sub>O<sub>4</sub> magnetic nanoparticles coated by silica gel as a new catalyst at room temperature with ethanol and water solvent </em><em>was reported. The simple separation of products from the reaction mixture, the improvement of product yields, the short reaction time, and the use of solvents that have relatively less environmental pollution, the easy reaction method, the recoverable and reusable catalysts are the advantages of this method. The </em><em>6-methyl-1,3,5-triazine-2,4-diamine</em><em> supported on CoFe<sub>2</sub>O<sub>4</sub> magnetic nanoparticles coated by silica gel could be recycled five times without significant loss of its catalytic activity. All products were characterized by spectral data and by comparison with authentic samples reported in the literature.</em><em>یک روش مؤثر و سبز برای سنتز مشتق های بنزیلیدن مالونونیتریل ها با تراکم آلدهیدهای گوناگون و مالونونیتریل در حضور کاتالیست جدید</em><em> استوگوانامین</em><em> تثبیت شده روی نانوذره های </em><em>CoFe<sub>2</sub>O<sub>4</sub></em><em> مغناطیسی با پوشش سلیکاژل در دمای اتاق با حلال اتانول و آب مطرح شده است. </em><em>جداسازی ساده فراورده ها از مخلوط واکنش، بهبود بازده فراورده ها، زمان کوتاه واکنش، استفاده از حلالهایی که آلودگی زیست محیطی به نسبت کم تری دارند، روش آسان انجام واکنش، قابلیت بازیافت و استفاده ی دوباره کاتالیست </em><em>از برتری های این روش به شمار می رود. همچنین در این پژوهش،</em><em> </em><em>کاتالیست مورد نظر حداقل می تواند در پنج دور متوالی در واکنش مدل، بدون کاهش فعالیت در راندمان مورد استفاده قرار گیرد</em><em>.</em><em> همه فراورده های به دست آمده با استفاده از داده های طیفی و مقایسه ویژگیهای فیزیکی با مشتق های همانند گزارش شده در منابع مورد تأیید قرار گرفتند.</em>https://www.nsmsi.ir/article_39269_7797a2cc5d7690ef7b67782a2ec97d2b.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Synthesis of ThioporpholineDerivatives via Multicomponent Reaction of Terminal Alkynes, Isothiocyanates, and Aziridinesتهیه مشتقهای تیومورفولین با استفاده از واکنش چندجزیی آلکین های انتهایی، ایزوتیوسیانات ها و هتروسیکل های تحت فشار617135868FAپروانه چگینیباشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد بویین زهرا، دانشگاه آزاد اسلامی، بویین زهرا، ایرانمجید غظنفرپور درجانیباشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد بویین زهرا، دانشگاه آزاد اسلامی، بویین زهرا، ایرانJournal Article20190308<em>Copper acetylide was reacted with isothiocyanates and aziridines to form 1,4-thiomorpholine derivatives. Reaction outcome depends highly on the reaction conditions and the particular solvent employed. Optimum conditions are developed using copper triflate in DMSOat70 ˚C. Both the alkyl- and aryl- substituted aziridines and terminal alkynes were tolerated. Variation on isothiocyanates structure did not affect the reaction efficiency in an appreciable manner.Oxirane derivatives exhibited lower reactivity than that aziridines. Alkyl aziridines afforded terminal-attacked products while phenyl aziridines gave benzylic-attacked products.Aziridines derived from cyclopentene did not participate in this transformation.</em><em>دراین پژوهش از واکنش مس استیلید، ایزوتیوسیانات، آزیریدینها و اکسیران ها، مشتق های تیومورفولین و اکساتیان با بازده مناسب تهیه شدند. شرایط بهینه سازی واکنش مطالعه شد و نتیجه های این مطالعه نشان داد که انتخاب نوع کاتالیزگر و حلال نقش مهمی در کارایی واکنش دارند. در این مطالعه مشخص شد که حلال دی متیل سولفوکسید، باز دی ایزوپروپیل اتیل آمین در دمای 70 درجه سلسیوس بهترین شرایط انجام واکنش است. بررسی تنوع پذیری واکنش نشان داد که آلکین ها و آزیریدین های دارای استخلاف آلکیل و آریل به خوبی در این واکنش شرکت می کنند. تغییرهای ساختاری ایزوتیوسیانات ها تأثیر چندانی برکارایی واکنش نداشت. مقایسه واکنش پذیری آزیریدین با اکسیران نشان داد که توسیل آزیریدین ها دارای کارایی بیشتری از اکسیران ها هستند. مطالعه مکان گزینی در بازشدن حلقه آزیریدین نشان داد که در مجاورت آزیریدین های دارای استخلاف آلکیل حمله به موقعیت انتهایی حلقه و در مجاورت آزیریدین های دارای استخلاف فنیل حمله به موقعیت بنزیلی حلقه صورت می گیرد.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35868_d6457ab5b35a706e2d93f77365add4e8.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Multi-Component Synthesis of Xanthene Derivatives Using Tannic Acid and Alginic Acid as a Natural Catalystسنتز چند جزئی مشتق های زانتن با استفاده از تانیک اسید و آلژینیک اسید به عنوان کاتالیست های طبیعی738635577FAملیحه السادات صفاییگروه تولیدات گیاهان دارویی، دانشگاه نهاوند، نهاوند، ایرانمهتاب معینی مهرگروه تولیدات گیاهان دارویی، دانشگاه نهاوند، نهاوند، ایرانJournal Article20190209<em>In this work, tannic acid and aliginic acid as highly efficient catalysts were applied for the one-pot multicomponent synthesis of 9- Aryl-1,8-dioxo-octahydro- xanthene, 14-Aryl-14H- dibenzo[a,j] xanthene, 9,9- dimethyl-12-Aryl-8,9,10,12,tetrahydro-benzo[a]xanthene derivatives under the neutral and solvent-free conditions. These natural biopolymeric heterogeneous catalysts encompass advantages such as they are cheap and biodegradable and the protocols avoid using the expensive catalyst and toxic solvent. We believe that this methodology is simple, high yielding an efficient, time-saving, and environmentally friendly. </em><em>In addition, this method is superior to reported methods in the literature, for the synthesis of various xanthene derivatives.</em><em>در این پژوهش، تانیک اسید و آلژینیک اسید به عنوان کاتالیست های بسیار کارآمد برای سنتز یک واکنش چندجزیی تک ظرفی مشتق های 9ـآریلـ8،1ـدی اکسوـاکتا هیدروزانتن، H 14- دی بنزو [a,j ] زانتن ،9،9- دی متیل- 12- آریل 8 ،9، 10 ،12- تتراهیدرو-بنزو [a] زانتن-11-اون در شرایط بدون حلال و خنثی استفاده شد. این کاتالیست های زیست پلیمری طبیعی ناهمگن، دارای برتری هایی چون ارزان بودن و تجزیه پذیری با قابلیت بازیافت بدون استفاده از حلال های سمی هستند. ما معتقدیم که این روش ها، ساده، بسیار کارآمد، با زمان کوتاه، راندمان بالا و سازگار با محیط زیست است. همچنین، این شیوه به منظور ساخت مشتق های گوناگون زانتن ها بر روش های گزارش شده پیشین برتری دارد.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35577_0b2d364dcc5f95e723483352a7daa479.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Design and Synthesis of New 19-25 Membered Aza-Macrocycles Based on 2,4,6-Triarylpyridineطراحی و سنتز آزا-ماکروسیکل های نوین 25-19 عضوی بر پایه 6،4،2-تری آریل پیریدین879535448FAمحمود کمالیدانشکده شیمی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانJournal Article20181225<em>Formation of macrocycle from non-cyclic precursors is inherently difficult. In this research, to minimizing of this problem, two methods, crab-like, and template-directed synthesis were run together simultaneously, to afford new eleven aza macrocycles (AM<sub>1-11</sub>) based on 2,4,6-triaryl pyridine in high yields. The AM<sub>1-11 </sub>were synthesized by the reaction of diamine compounds (<strong>1-11</strong>) with 2,6-bis(3-(2-chloroacetamido)phenyl)-4-(phenyl)pyridine (BCP) as a crab-like reagent, in the presence of K<sub>2</sub>CO<sub>3</sub>/KI (template reagent). BCP was obtained from the reaction of 2,6-Bis(3-aminophenyl)-4-(phenyl)pyridine (BAP) and chloro acetylchloride at room temperature. Also, BAP was synthesized by using 3-nitro acetophenone and bezaldehyde in the manner of modified Chichibabin </em><em>reaction and then the reduction of the product by Zn/NH<sub>4</sub>Cl. The structures of macrocycles were confirmed</em><em> by IR, <sup>1</sup>H NMR, <sup>13</sup>C NMR, and Mass spectroscopies.</em><em>تشکیل مولکول های درشت حلقوی (ماکروسیکلها) با ایجاد پیوندهای کووالانسی بین ساختارهای غیر حلقوی، با مشکل های زیادی همراه است. دراین پژوهش، برای کم کردن این مشکلها دو روش شبه خرچنگ، و سنتز بر پایه تمپلیت به طور همزمان، برای سنتزآزا- ماکروسیکل های جدید بر پایه 6،4،2-تری آریل پیریدین<strong> </strong>(AM<sub>1-11</sub>) به کار گرفته شد. ترکیب های AM<sub>1-1<strong>1</strong></sub><sub> </sub>از واکنش، دی آمین ها (11-1) با 6،2-بیس(3-(2-کلرواستامیدو)فنیل)-4-(فنیل)پیریدین (BCP) به عنوان واکنشگر شبه خرچنگی و در حضور<strong> </strong>K<sub>2</sub>CO<sub>3</sub>/KI<strong> </strong> به عنوان عامل تمپلیت دهنده به دست آمدند.</em><strong> </strong><em>BCP از واکنش کلرواستیل کلرید با 6،2-بیس(3-(2-آمینوفنیل)-4-(فنیل)پیریدین (BAP) در دمای اتاق سنتز شد. همچنین ترکیب BAP نیز از واکنش بین 3- نیترواستوفنون با بنزآلدئید با استفاده روش بهینه سازی شده چی چی بابین و سپس احیای فراورده ی به دست آمده با Zn/NH<sub>4</sub>Cl تولید شد. ساختار کلیه فراوردههای به دست آمده به وسیله روش های اسپکتروسکوپی IR، <sup>1</sup>H-NMR، <sup>13</sup>C-NMR، Mass تأیید شدند.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35448_4dabe26e2d7d0e5b0631b36967802656.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Theoretical Study on Enantioselectivity of α - and γ –cyclodextrin Towards Baclofen Enantiomersمطالعههای نظری انتخابگری انانتیومری آلفا و گاما سیکلودکسترین نسبت به انانتیومرهای باکلوفن9710735576FAطاهره السادات حسینیبخش شیمی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانعفت جمالیزادهبخش شیمی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایران0000-0003-3132-5441لیلا زیدآبادی نژادبخش شیمی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان، ایرانJournal Article20190119<em>The purpose of this study is to report the quantum chemical study of enantioselectivity of </em><em>a</em><em>-cyclodextrin (</em><em>a</em><em>-CD) and </em><em>g</em><em> -cyclodextrin (</em><em>g</em><em> -CD) towards baclofen enantiomers. In this regard, host-guest interactions of </em><em>a</em><em> -CD and </em><em>g</em><em> -CD with baclofen enantiomers were simulated using DFT (B3LYP/6-31G(d)) method with water as solvent. The Natural Bond Orbital (NBO) for the direction and magnitude of charge transfer interactions was calculated. Furthermore, the Quantum Theory of Atoms in Molecules (QTAIM) was employed to indicate the existence and the relative strength of the intermolecular bonds. The investigations revealed that the interaction energies of R-baclofen with </em><em>a</em><em>-CD and </em><em>g</em><em> -CD were more negative than those of S ones. The interaction energies of </em><em>a</em><em>- and </em><em>g</em><em> -CD with baclofen enantiomers with the NBO indicate the most significant charge transfer occurs for the O atom lone pair of CDs to the O-H anti bond of the baclofen also interactions between baclofen and other atoms of CDs is slight. The QTAIM results show the non-covalent interactions of the baclofen with CDs with electrostatic effects. The overall theoretical data corroborate with experimental results.</em><em>هدف از این پژوهش، مطالعه نظری انتخابگری انانتیومری آلفا سیکلودکسترین و گاما سیکلودکسترین بر روی انانتیومرهای باکلوفن است. در این رابطه برهمکنش میزبان</em> ـ<em> میهمان آلفا و گاما سیکلودکسترین با انانتیومرهای باکلوفن با استفاده از روشDFT (B3LYP/6-31G(d)) در حلال آب شبیهسازی شد. اوربیتال پیوند طبیعی برای تعیین جهت و میزان برهمکنش انتقال بار محاسبه شد. افزون بر این نظریه کوانتومیاتمها در مولکولها (QTAIM) برای نشان دادن قدرت نسبی پیوندهای بین مولکولی به کار گرفته شد. مطالعه ها نشان داد که انرژی برهمکنش R-باکلوفن با سیکلودکسترین آلفا و گاما از S-باکلوفن منفیتر است. انرژیهای برهمکنش آلفا و گاما سیکلودکسترین با انانتیومرهای باکلوفن توسط اوربیتال های پیوند طبیعی نشان میدهد که مهم ترین انتقال بار، از جفت الکترون اربیتال غیرپیوندی اکسیژن سیکلودکسترینها به اربیتال O-H ضد پیوندی باکلوفن انجام می شود. نتیجه های نظریه QTAIM نشان می دهد که برهمکنش سیکلودکسترین ها با باکلوفن از نوع غیرکووالانسی با اثرهای الکترواستاتیک است. به طور کلی داده های نظری با نتیجه های تجربی مطابقت بسیار خوبی دارد.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35576_a520a7ec4700c612541817f9b0266be2.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120A Computational Study about Reduction of Carbon Dioxide by Hydrogen Molecule over Graphene Surface Doped with Ni and N Atomsبررسی محاسباتی کاهش کربن دی اکسید بهوسیله مولکول هیدروژن بر روی صفحه گرافن دوپه شده با اتمهای نیکل و نیتروژن10911835447FAمهدی اسرافیلی دیزجیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مراغه، مراغه، ایرانبهرام نژادابراهیمیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه مراغه، مراغه، ایرانJournal Article20181128<em>Today, climate change caused by the emission of greenhouse gasses is one of the most important environmental challenges facing humankind. In this work, using density functional theory calculations, the probable reaction mechanisms for the reduction of CO<sub>2</sub> by H<sub>2</sub> molecule were investigated over a Ni atom incorporated nitrogen-doped graphene. Our results indicated that the Ni atom can be efficiently adsorbed over the monovacancy site in the nitrogen-doped graphene. According to the obtained results, the catalytic activity of the mentioned surface is mainly originated from the strong hybridization between the σ orbital of the hydrogen molecule and 3d orbitals of nickel. The activation energies indicated that for the reduction of CO<sub>2</sub>, the formation of carboxylate is energetically more favorable than that of the formate intermediate.</em><em>امروزه تغییرهای آب و هوایی به وجود آمده از انتشار گازهای گلخانه ای یکی از مهمترین چالش های زیست محیطی بشر است. در این مطالعه، با استفاده از محاسبه های نظریه ی تابعیت چگالی، مکانیسم های محتمل</em> <em>کاهش </em><em>کربن دی اکسید به وسیله مولکول هیدروژن بر روی بسترگرافنی</em> <em>دوپه شده با اتم های</em> <em>نیتروژن ونیکل</em> <em>مورد بررسی قرارگرفت. نتیجه های به دست آمده نشان دادند که اتم نیکل می تواند به طور مؤثری با اتم های</em> <em>نیتروژن</em> <em>دوپه شدهدر بستر گرافنی</em> <em>برهمکنش</em> <em>دهد. بر اساس نتیجه های به دست آمده، فعالیت کاتالیزگری سطح یادشده به طورعمده از هیبریداسیون قوی بین اوربیتال سیگمای مولکول هیدروژن و اوربیتال های </em>-<em>d</em><em>3 اتم نیکل ناشی می شود.</em> <em>انرژی های فعال سازی به دست آمده نشان داد که در کاهش کربن دی اکسید با هیدروژن تشکیل حدواسط کربوکسیل نسبت به تشکیل فرمات بسیارمساعدتر است.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35447_d6bec83761c4239eebc43ceac3361c4c.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Conversion of H2S Dangerous Pollutant to Hydrogen Fuel and Sulfur Element Using Bi2S3 Photocatalystتبدیل آلاینده خطرناک H2S به سوخت هیدروژن و عنصر گوگرد با استفاده از کاتالیست نوری بیسموت سولفید11912635446FAمجید غنیمتیدانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه، زنجان، ایرانمحسن لشگریدانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه، زنجان، ایرانJournal Article20181230<em>Hydrogen sulfide is a poisonous and lethal gas for living creatures that is produced industrially/naturally on large scale on the globe. The current route to eliminate this plentiful/perilous hazardous material is Claus industrial process that converts H<sub>2</sub>S into sulfur, generates SOx/NOx harmful by-products and ignores/oxidizes the H<sub>2</sub> fuel stored in this chemical. Photocatalytic degradation/transformation of H<sub>2</sub>S to hydrogen clean fuel and valuable sulfur element is a modern and green as well as alternative strategy for the current Claus approach, which can be effectually employed in the conversion of H<sub>2</sub>S noxious pollutant into H<sub>2</sub>+S. To this end, the design and synthesis of effective, eco-friendly, low-price photocatalyst materials are highly in demand. Herein, through a facile hydrothermal route, an n-type mesoporous sulfide semiconducting material with strong ability of photons absorption in the UV-Vis. the spectral region was synthesized and successfully applied for the photo splitting reaction of the alkaline H<sub>2</sub>S-containing medium to generate H<sub>2</sub> fuel and S element. Furthermore, the photo-transformation phenomenon was interpreted from a mechanistic standpoint and the energy diagram revealed that the photocatalyst material synthesized here, viz. bismuth sulfide had a suitable band structure to reduce proton and oxidize bisulfide anion, which could eventually evolve hydrogen gas and produce the sulfur product.</em><em>هیدروژن سولفید یک گاز سمی و کُشنده برای موجودات زنده است که در مقیاس وسیع بهصورت صنعتی و طبیعی روی کُره زمین تولید می شود. روش مورد استفاده برای حذف این ترکیب فراوان و خطرناک، فرایند صنعتی کلاوس است که H<sub>2</sub>S را به گوگرد تبدیل کرده، فراورده های جانبی زیان آور SO<sub>x</sub>/NO<sub>x</sub> تولید نموده و از سوخت هیدروژن ذخیره شده در ترکیب چشم پوشی می نماید. تخریب/ تبدیل کاتالیست نوریی H<sub>2</sub>S به سوخت پاک هیدروژن و عنصر ارزشمند گوگرد یک استراتژی نوین، سبز و جایگزین برای روش کلاوس است که می تواند به صورت کارآمد برای تبدیل آلاینده خطرناک H<sub>2</sub>S به هیدروژن و گوگرد مورد استفاده قرار گیرد. برای این منظور طراحی و سنتز مواد کاتالیست نوری مؤثر، دوست دار محیط زیست و ارزان بسیارمورد نیاز است. در این پژوهش، یک ترکیب نیمرسانای گوگردی مزوحفره نوع n دارای جذب قوی فوتون در ناحیه ی فرابنفش _ مرئی به روش ساده ی هیدروترمال سنتز شد و به طور موفقیت آمیز برای انجام واکنش شکافت نوری محیط قلیایی دارای هیدروژن سولفید با هدف تولید هیدروژن و گوگرد به کار رفت. همچنین، پدیده ی تبدیل نوری از دیدگاه مکانیسمی تفسیر شد و نمودار انرژی نشان داد کاتالیست نوری سنتز شده (بیسموت سولفید) دارای ساختار نواری مناسب برای کاهش پروتون و اکسایش آنیون بیسولفید است که سرانجام می تواند گاز هیدروژن و فراورده ی گوگرد را تولید نماید.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35446_19acbdee1318826497837a67afe7e6e6.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120UV-Vis Spectrophotometric Determination of Tetryl after Dispersive Liquid-Liquid Microextractionاندازه گیری اسپکتروفتومتری تتریل پس از پیش تغلیظ به روش میکرواستخراج مایع- مایع پخشی12713636573FAنازیلا قلی پوردانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله، تهران، ایرانمهدی رحیمی نصرآبادیدانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله، تهران، ایرانآرش لرکیدانشکده علوم دریایی و اقیانوسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، خرمشهر، ایرانJournal Article20190303<em>In this research Dispersive Liquid-Liquid Microextraction (DLLME) coupled with microvolume UV–Vis spectrophotometry has been used for the sensitive determination of tetryl. The method is based on the conversion of tetryl to anionic form in the alkaline medium and its extraction into CCL<sub>4</sub> using Aliquat 336. In this method, there is no need to use extraction solvent because Aliquots 336, in addition to the formation of counter ions for the formation of ion-pair with anionic form of tetryl also acts as a disperser agent. In this method, the calibration graph was linear over the range of 10-700 ng/mL with a limit of detection of 2.1 ng/mL. The proposed method was successfully applied to the determination of tetryl in water and soil samples.</em><em>در این پژوهش برای اندازه گیری مقدارهای بسیار کم تتریل از روش میکرواستخراج مایع</em> ـ<em> مایع پخشی (DLLME) جفت شده با اسپکتروفتومتر UV-Vis میکروحجمی استفاده شد. در این روش تتریل در محیط بازی تبدیل به شکل آنیونی شده و با کاتیون متیلتریاکتیل آمونیوم کلرید (آلیکوات s336) به درون فاز آلی کربن تتراکلرید استخراج شد. در این روش نیازی به افزودن حلال پخشی نیست زیرا آلیکوات s336 افزون بر ایجاد کاتیون همراه برای تشکیل زوج یون با شکل آنیونی تتریل، به عنوان یک پخش کننده برای تشکیل مخلوط ابری نیز نقش دارد. منحنی واسنجی در بازه ی غلظتی ng/mL700-10 از تتریل خطی بوده و حد تشخیص روش برابر با ng/mL 1<sub>/</sub>2 به دست آمد. از این روش برای اندازه گیری تتریل در نمونه های خاک و آب استفاده شد.</em>https://www.nsmsi.ir/article_36573_a89f7fe9fcb79e9d4f909290071b79f9.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120A Sensitive, Simple, and Direct Determination
of β-Blocker Carvedilol Drug at Trace Level in Biological Samples by Using Tb(III)-1,10-Phenanthroline-Silver Nanoparticles Luminescent Nanosensor Probeاندازهگیری حساس، ساده و مستقیم داروی بتا- بلوکر کارودیلول در مقدارهای بسیارکم در نمونههای زیستی با استفاده از میله سنجش نانو حسگر لومینسنت تربیوم- فنانترولین- نانو ذره های نقره13715135836FAمعصومه شقاقیگروه شیمی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانسمانه رشتبریگروه زیست شناسی جانوری، دانشکده علوم طبیعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانغلام رضا دهقانگروه زیست شناسی جانوری، دانشکده علوم طبیعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانسیده هانیه سید مهدوی اقدمگروه شیمی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانJournal Article20190216<em>A new, sensitive, simple, and rapid fluorometric method was developed for the direct determination of carvedilol in real samples. The method was based on the inhibition of the fluorescence resonance energy transfer (FRET) process between terbium (III)-1, 10-phenanthroline (Tb-phen) complex, and silver nanoparticles (AgNPs).</em><em> For this purpose, the quenching effect of AgNPs in the concentration range of 0.9×10<sup>-12</sup> – 5.4 ×10<sup>-11</sup> M was investigated on the Tb-phen complex fluorescence intensity in the excitation and emission wavelengths of 300 and 500 nm, respectively. The results showed that the amount of AgNPs quenching, as a result of FRET process, is very high and there is a good linear relationship between the quenched fluorescence intensity and AgNPs concentration. The quenching probably occurs when the Tb-phen complex is attached to the AgNPs by electrostatic force and long-range dipole-dipole interaction between the excited donor (Tb-phen complex) and ground-state acceptor molecules (AgNPs). Upon the addition of carvedilol, the quenched fluorescence of Tb-phen complex was gradually recovered by carvedilol via its strong adsorption on the surface of AgNPs and removal of Tb-phen complex from the AgNPs surface (turn off/on process). Under the optimum conditions, a linear relationship was obtained </em><em>between the enhanced fluorescence intensity and the carvedilol concentration in the range of (5-1000)×</em><em>10<sup>-8</sup> M</em><em> with the detection limit of 2.0×</em><em>10<sup>-8</sup></em><em> M. The proposed method was successfully applied to determine carvedilol in the spiked normal serum samples and analytical recoveries from treated serum samples were in the range of 92.5–103% and relative standard deviation (RSD%) were 0.14-1.15.</em><em>یک روش فلوئوریمتری نوین، حساس، ساده و سریع برای اندازه گیری مستقیم داروی</em><em> بتا</em> ـ<em> </em><em>کارودیلول در نمونه های حقیقی </em><em>توسعه داده شده است.</em><em> روش بر </em><em>اساس مهار انتقال انرژی رزونانسی فلوئورسانس </em><em>FRET</em><em>)</em><em>) بین کمپلکس تربیوم(</em><em>III</em><em>)</em><em>–</em><em>1و10-</em><em> </em><em>فنانترولین (</em><em>Tb-phen</em><em>) و نانو ذره های نقره (</em><em>AgNPs</em><em>) می باشد. برای این منظور اثر </em><em>خاموش سازی </em><em>AgNPs</em><em> در بازه ی غلظتی </em><em><sup>11-</sup></em><em>10×4<sub>/</sub>5-<sup>12-</sup>10×9<sub>/</sub>0 مولار</em><em> </em><em>بر روی شدت فلوئورسانس کمپلکس </em><em>در طول موج </em><em>Tb-phen</em><em> </em><em>تحریک و نشری به ترتیب 300 و 545 نانومتر بررسی شد. نتیجه ها نشان داد که میزان خاموش سازی </em><em>AgNPs</em><em> در نتیجه ی پدیده ی </em><em>FRET</em><em>، بسیار بالاست و ارتباط خوبی بین میزان شدت خاموش سازی فلوئورسانس کمپلکس </em><em>Tb-phen</em><em> و غلظت </em><em>AgNPs</em><em> وجود دارد. </em><em>به نظر می رسد که خاموش سازی هنگامی رخ می دهد که کمپلکس </em><em>Tb-phen</em><em> به وسیله نیروی الکترواستاتیک به سطح </em><em>AgNPs</em><em> متصل شود و برهم کنش دو قطبی</em> ـ<em> </em><em>دوقطبی طولانی بین دهنده تحریک شده و حالت پایه ی مولکول های پذیرنده، مکانیسم غالب برای انتقال انرژی است. </em><em>زمانی که داروی کارودیلول، به سامانه ی </em><em>Tb-phen-AgNPs</em><em> افزوده میشود،</em> <em>به دلیل جذب سطحی آن روی سطح </em><em>AgNPs</em><em>، کمپلکس </em><em>Tb-phen</em><em> از سطح نانوذره ها جدا می شود و فلوئورسانس خاموش یافته</em><em> </em><em>ی سامانه ی </em><em>Tb-phen-AgNPs</em><em> به صورت تدریجی افزایش می یابد (پدیده </em><em></em><em>ی </em><em>turn off-on</em><em>)</em><em>. در شرایط بهینه، یک ارتباط خطی خوبی بین شدت فلوئورسانس </em><em>برگشتی و غلظت کارودیلول در بازه ی </em><em><sup>8-</sup></em><em>10× (1000-5)</em><em> مولار وجود دارد و حد تشخیص </em><em>LOD)</em><em>) برابر </em><em> </em><em><sup>8-</sup></em><em>10×</em><em>2<sub>/</sub>2 مولار</em><em> به دست آمد. روش پیشنهادی به طور موفقیت آمیز برای اندازه گیری کارودیلول در نمونه های سرم آغشته شده به کار رفت</em><em>. </em><em>بازیابی های به دست</em><em> </em><em>آمده بین 25<sub>/</sub>92% و 103% هستند و</em><em>RSD </em><em> </em><em>(%)</em><em> روش برای این آنالیز در بازه ی 15<sub>/</sub>1-14<sub>/</sub>0 می باشد. </em>جهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Development of Chromium (III) Potentiometric Sensor by Using 2-Benzamidopropanoic Acidتوسعه حسگر پتانسیومتری کروم (III) با استفاده از یونوفور2-بنزامیدوپروپانوئیک اسید15316535969FAموسی مرحمتیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، واحدیادگار امام خمینی(ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران ، ایرانلیلا حاجی آقابابائیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، واحدیادگار امام خمینی(ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران ، ایران0000-0001-8981-8447اشرف سادات شاه ولایتیگروه شیمی، دانشکده علوم پایه، واحدیادگار امام خمینی(ره) شهرری، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران ، ایرانJournal Article20190305<em>In this study, a selective and sensitive ion-selective liquid membrane electrode based on </em><em>2-benzamidopropanoic acid</em><em> to the determination of chromium (III) was prepared. This electrode exhibits a Nernstian response for chromium (III) ions over a concentration range (0.3</em><em>´</em><em>10<sup>-1</sup> to 1.0</em><em>´</em><em>10<sup>-5</sup> mol/L) with a slope of 22.3 mV per decade. The limit of detection of the electrode was </em><em>8.0×10<sup>-6</sup> mol/L. The sensor has a relatively fast response time (<10 s) and a useful working pH range</em><em> of </em><em>3.5–8.0. Interference of some cations was also evaluated. The practical utility of the chromium (III) ion</em><em> sensor has been demonstrated by using it as an indicator electrode in the potentiometric titration of chromium (III) with EDTA and for direct determination of chromium (III) in tea and cacao powder samples. Finally, the effect of ionic liquid of 1-Methyl-3-Pentylimidazolium bromide as an ionic additive was investigated.</em><em>در این مطالعه، یک الکترود یون گزین غشای مایع حساس و گزینش پذیر بر پایه یونوفور 2-بنزامیدوپروپانوئیک اسید برای اندازه گیری یون کروم (III) تهیه شد. بهترین عملکرد از غشای دارای 29% پلی وینیل کلرید، 2% سدیم تترا فنیل بورات، 56% دی بوتیل فتالات و 13% یونوفور به دست آمد. این الکترود پاسخ نرنستی با شیب mV/Decade)3/22) در گستره غلظتی<sup>1-</sup>10×3/0 تاM <sup>5-</sup>10× 1 برای یون های کروم (III) از خود نشان داد. حد تشخیص این الکترود mol/L<sup>6-</sup>10× 8 بود. حسگر زمان پاسخ دهی به نسبت تند (کم تر از 10 ثانیه) و گستره pH کاری مفید 5/3 تا0/8 دارد. مزاحمت برخی کاتیون ها ارزیابی شد. عملکرد حسگر پیشنهادی به عنوان الکترود شاخص در تیتراسیون پتانسیومتری کروم (III) با EDTA و همچنین اندازه گیری کروم (III) در چای و پودر کاکائو به عنوان نمونه حقیقی مورد بررسی قرار گرفت. سرانجام تأثیر مایع یونی 1- متیل-3- پنتیل ایمیدازولیوم برمید به عنوان افزودنی یونی بررسی شد</em>https://www.nsmsi.ir/article_35969_79c4c8328de2cb9490e35987ebe9591b.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Investigation Effects of Phosphate Salt in the Extraction of Malic Acid Using Aqueous Two-Phase Systemsاثر نمک های فسفات در استخراج مالیک اسید به وسیله سامانه ی دو فازی آبی16717535833FAحدیثه معصومیگروه مهندسی شیمی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانحسین قنادزاده گیلانیگروه مهندسی شیمی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران000-0002-9181-8961Journal Article20190306<em>Novel separation methods that are necessary for the purification of biomolecules and carboxylic acids at industries, are expanding. Therefore, these methods should be fast, selective, and easy to scale up. The aqueous two-phase system is an effective separation procedure for the purification of materials. The purification of biomolecules and carboxylic acids is extremely selective by this method and also, the separation process is conducted in one step. This research aimed to investigate the effects of molecular weight of polyethylene glycol, pH, salt concentration, and salt type in polymer/salt aqueous two-phase systems. In this research, purification of malic acid in aqueous two-phase systems containing polyethylene glycol 4000 and 8000 g/mol, different concentration sodium di hydrogen phosphate, diammonium hydrogen phosphate, and di potassium hydrogen phosphate were studied. After investigating the effective factors, the best operation conditions for malic acid extraction was obtained in a system composed of PEG4000, 0.25 (w/w) sodium di hydrogen phosphate at pH=5. The purification parameters such as partition coefficient of malic acid and yield were achieved 0.85 and 80%, respectively.</em><em>از آن جایی که نیاز به روشهای نوین جداسازی برای خالص سازی مولکولهای زیستی در صنایع زیست فناوری رو به افزایش است، روش های به کار گرفته بایستی سریع و انتخابگر بوده و قابلیت کارکرد در مقیاس صنعتی را نیز داشته باشند. استفاده از سامانههای دو فازی آبی روش ارزشمندی برای جداسازی و خالص سازی مولکول های زیستی و کربوکسیلیک اسیدها به شمار می روند، جداسازی مولکولهای زیستی و کربوکسیلیک اسیدها توسط این روش بسیار انتخابگر بوده و تغلیظ و خالصسازی نسبی را در یک مرحله انجام می دهد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر تغییر جرم مولکولی پلی اتیلن گلیکول،pH ، غلظت و نوع نمک درسامانههای دو فازی آبی پلیمر/ نمک می باشد در این پژوهش، سامانههای دو فازی آبی گوناگون شامل پلی اتیلن گلیکول باجرم مولکولی 4000 و 8000 گرم بر مول و نمک های دی پتاسیم هیدروژن فسفات(K<sub>2</sub>HPO<sub>4</sub>) دی آمونیوم هیدروژن فسفات((NH<sub>4</sub>)<sub>2</sub>HPO<sub>4</sub>) و سدیم دی هیدروژن فسفات (NaH<sub>2</sub>PO<sub>4</sub>)درpHهای گوناگون در دمای 20 درجه سلسیوس برای استخراج مالیک اسید مورد استفاده قرار گرفتند. پس از بررسی عامل های تأثیرگذار بر سامانه، بهترین شرایط عملیاتی برای استخراج مالیک اسید شامل پلی اتیلن گلیکول4000 و 25 درصد وزنی سدیم دی هیدروژن فسفات در 5=pH تعیین شد. در این شرایط ضریب توزیع پذیری 85/0 و درصد استخراج %80 به دست آمد. </em>https://www.nsmsi.ir/article_35833_b8975b80bf71b2008c749be120941d81.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Study the Effective Factors on Aqueous Two-Phase Systems Containing PEG4000 and Phosphate Salt
in Extraction of Malic Acidبررسی عاملهای مؤثر بر سامانه دو فازی دارای پلی اتیلن گلیکول4000 گرم بر مول و نمک های فسفات در استخراج مالیک اسید17718435835FAحدیثه معصومیگروه مهندسی شیمی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانطاهره جنگجوی شالدهیگروه مهندسی شیمی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه گیلان، رشت، ایرانحسین قنادزاده گیلانیگروه مهندسی شیمی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران000-0002-9181-8961Journal Article20190116<em>Novel separation procedures that are essential for the purification of biomolecules </em><em>in biotechnology industries, are developing. Hence, these methods should be rapid, selective, and easy to scale up. The aqueous two-phase system is an efficient method for the purification of materials.<strong> </strong>The purpose of the present work was to investigate the various parameters such as temperature, pH, salt concentration, and salt type in the polymer/salt system. In this research, purification of malic acid in the aqueous two-phase system which is containing polyethylene glycol 4000 g/mol and three variant salt (dipotassium hydrogen phosphate, diammonium hydrogen phosphate, and disodium hydrogen phosphate) were studied. According to the results, the optimum D and Y% for extraction of malic acid was identified 0.85 and 80%, under these conditions, including 25% (w/w) disodium hydrogen phosphate at T=25°C </em><em>and pH=5, respectively.</em><strong><em> </em></strong><em>از آن جایی که نیاز به روش های نوین جداسازی برای خالص سازی زیست مولکولها در صنایع زیست فناوری رو به افزایش است، روش های به کار گرفته بایستی سریع و انتخاب پذیر بوده و قابلیت کارکرد در مقیاس صنعتی را نیز داشته باشند. سامانه های دو فازی آبی روش ارزشمندی برای جداسازی و خالص سازی به شمارمی روند. هدف از این پژوهش، بررسی اثر دما، pH ، غلظت و نوع نمک در سامانه های دو فازی آبی پلیمر/ نمک می باشد در این پژوهش سامانه های دو فازی آبی گوناگون شامل پلی اتیلن گلیکول با جرم مولکولی 4000 گرم بر مول و نمک های دی پتاسیم هیدروژن فسفات، دی آمونیوم هیدروژن فسفات و سدیم دی هیدروژن فسفات در PHهای گوناگون در دمای25 ، 30 ، 35 و 40 درجه سلسیوس برای استخراج مالیک اسید مورد استفاده قرار گرفتند. پس از بررسی پارامترهای تأثیرگذار بر سامانه، بهترین شرایط عملیاتی برای استخراج مالیک اسید شامل پلی اتیلن گلیکول4000 و 25 درصد وزنی سدیم دی هیدروژن فسفات در 5=pH در دمای 25 درجه سلسیوس تعیین شد. در این شرایط ضریب جداسازی 85/0 و درصد استخراج80 به دست آمد</em>https://www.nsmsi.ir/article_35835_16aac4758416041361dc5cf2eeaef5e0.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Salty Water Desalination Modeling Using Electrodialysis Process and Neural Network Techniqueمدل سازی نمک زدایی آب شور با استفاده از فرایند الکترودیالیز به روش شبکه عصبی18519235666FAامیرحسین بهروزیدانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران ، ایرانزهرا زورمنددانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران ، ایراننوراله کثیریدانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران ، ایران0000-0003-2864-0176Journal Article20190212<em>In this study, a model is presented using the black box neural network technique. In this model, the effects of four basic parameters, including temperature, voltage consumption, flow rate, and feed concentration on salt separation percentage from salty water, have been investigated. With the help of trial and error, the training method, transfer function, and the optimal number of neurons on each layer are selected to provide the best network performance. Multi-layer neural network, backpropagation, and Levenberg-Marquardt algorithm are utilized as the optimum options. In this study, 135 data were used, allocating 60% of them (81 data) to network training, 20% (27 data) to training data evaluation, and the remaining 20% (27 data) to assess the network generalizability as test data. Finally, a comparison of the model results with independent laboratory data indicates that the optimal network arrangement is 4:5:8:1, and the model with an error of less than 1% can predict the process behavior.</em><em>در این مطالعه، مدلی با استفاده از دیدگاه جعبه سیاه و با تکیه بر روش شبکه عصبی برای فرایند الکترودیالیز ارایه شده است. در این مدل به بررسی اثر چهار پارامتر اساسی دما، ولتاژ مصرفی، شدت جریان و غلظت خوراک بر درصد جداسازی نمک از آب شور پرداخته شده است. با استفاده از روش آزمون و خطا، روش آموزش، تابع انتقال و تعداد بهینه نرونهای هر لایه با توجه به بهترین عملکرد شبکه انتخاب شده است. شبکه عصبی به صورت چند لایه، روش پس انتشار و روش لونبرگ</em> ـ<em> ماوکوارت توسعه یافته است. در این پژوهش از 135 داده آزمایشگاهی استفاده شده است که 60% (81 داده) آن برای آموزش شبکه، 20% دادهها (27 داده) به عنوان دادههای ارزیابی فرایند آموزش و 20% (27 داده) برای ارزیابی تعمیمپذیری شبکه به عنوان دادههای آزمون در نظر گرفته شده است. از مقایسه نتیجه های مدل با داده های مستقل آزمایشگاهی، نتیجهشد که آرایش بهینه شبکه به صورت 4:5:8:1 به دست میآید و مدل با خطای کمتر از 1% قابلیت پیشبینی رفتار فرایند را دارد.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35666_4f85c6172120e5626ebf1b48e0004be1.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120A Comparative Review on Different Processing Strategies for Treatment of Sulfone Waste of Oxidative Desulfurization Processمرور و مقایسه ایدههای فرایندی گوناگون برای فرآوری پسماند سولفونی به دست آمده از فرایند گوگردزدایی اکسایشی19320835834FAسبحان فراهانیدانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایرانمحمدامین ثباتیدانشکده مهندسی شیمی، نفت و گاز، دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران0000-0001-9274-7977Journal Article20190108<em>The desulfurization process is always one of the sensitive and important processes in the oil and gas industry. The presence of sulfur in hydrocarbon streams, in addition to the process problems it causes in refining sections, can produce hazardous gases and acid rain if found in fuel products. The oxidative desulfurization process is one of the new desulfurization methods to produce sulfur-free fuels. This process has some advantages over the hydrodesulfurization process such as not consuming valuable hydrogen, mild operating conditions, and simple elimination of sulfur-containing aromatic compounds. Despite the advantages of oxidative desulfurization, this process also faces challenges. One of the most important problems in this process is the waste treatment process, especially the mixture of sulfone compounds obtained from the process. In this study, various processes such as hydrodesulfurization, coking, gasification, and hydrocarbon recovery were studied to solve the problem of sulfone waste disposal. Also, a comparison has been done between the available technologies in terms of the requirement for new investment, the possibility of integration with refining units, and the level of maturity of the technology.</em><em>فرایند گوگردزدایی همواره یکی از فرایندهای حساس و مهم صنعت نفت و گاز محسوب می شود. وجود گوگرد در جریان های هیدروکربنی افزون بر مشکل های فرایندی که در بخش های پالایش ایجاد می کند، چنان چه در فراورده های سوختی یافت شود سبب تولید گازهای خطرناک و باران اسیدی می شود. فرایند گوگردزدایی اکسایشی یکی از فرایندهای گوگردزدایی نوین برای تولید سوخت هایی با کم ترین میزان گوگرد به شمار می آید، این فرایند نسبت به فرایند گوگردزدایی هیدروژنی که در صنعت رایج می باشد از برتری هایی مانند مصرف نکردن ماده با ارزش هیدروژن، گوگردزدایی در شرایط عملیاتی ملایم و حذف ترکیب های آروماتیکی گوگرد دار مقاوم در فرایند گوگردزدایی هیدروژنی معمولی برخوردار می باشد. همچنین استفاده از فناوری امواج فراصوت موجب بهبود شرایط فرایندی گوگردزدایی اکسایشی شده است. با وجود برتری های گوگردزدایی اکسایشی، این فرایند با چالش هایی نیز رو به رو می باشد. یکی از مهم ترین مشکل های موجود در این فرایند بحث فرآوری پسماند فرایندی به ویژه مخلوط ترکیب های سولفونی به دست آمده می باشد. در این پژوهش فرایندهای گوناگونی مانند گوگردزدایی هیدروژنی، کوکینگ، گازی سازی و بازیابی هیدروکربنی برای رفع مشکل دفع پسماند سولفونی مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین مقایسه ای بین فناوری های ارایه شده از نظر نیاز به سرمایه گذاری جدید، امکان تلفیق با واحدهای پالایشی و میزان سطح بلوغ فناوری انجام شد که در انتخاب بهترین روش مؤثر است.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35834_0ad1aeb02f4aaf899a47eeddf5b56d41.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Reduction of Aromatic Compounds from Gas Dehydration Unit by Application of Drizo Processکاهش انتشار ترکیب های آروماتیک از واحد آب زدایی از گاز طبیعی با استفاده از فرایند دریزو20922335832FAمجید سعیدیدانشکده شیمی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران ، ایران0000-0001-6792-0440سیده نسا رهبربهاراندانشکده شیمی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران ، ایران0000-0001-6792-0440Journal Article20190131<em>The emission of greenhouse gases, especially aromatic compounds, is a major challenge in the gas industry. In the dehydration process, glycol solvents are used to eliminate water content from the natural gas stream. Farashband gas processing plant consists of six dehydration units that operate by application of stripping gas injection. In this study, the application of Drizo process instead of the conventional process for solvent regeneration is investigated and in order to reduce the BTEX emission and decrease the solvent cost, the use of BTEX absorbed components from the gas stream as a regenerative solvent is suggested. Achieved results indicated that the application of Drizo process decreases the harmful environmental effects and improves the main operating parameters such as dewpoint of dry natural gas, glycol loss, and glycol purity. Also, according to simulation results, by application of Drizo process, the dewpoint of dry natural gas in the summer operating condition reduces from -25 ℃ to -29 ℃ and the glycol loss decreases from 3 kg/h to 2.5 kg/h.</em><em>انتشار گازهای گلخانهای، به ویژه ترکیب های آروماتیکی چالش زیست محیطی اساسی در صنعت گاز است. در فرایند آب زدایی، به منظور حذف آب همراه گاز طبیعی، از حلالهای گلیکول استفاده میشود. پالایشگاه گاز فراشبند شامل 6 واحد آب زدایی است که به منظور احیای حلال از روش تزریق گاز حامل استفاده میکنند. در این مطالعه، استفاده از فرایند دریزو برای احیای حلال به جای روش های متداول موجود مورد بررسی قرار گرفت. به منظور کاهش نرخ انتشار ترکیب های آروماتیک و کاهش هزینه خرید حلال، پیشنهاد می شود از ناخالصی های آروماتیکی جذب شده همراه گاز طبیعی به عنوان حلال استفاده شود. نتیجه های به دست آمده نشان داد استفاده از فرایند دریزو منجر به کاهش زیانهای زیست محیطی و بهبود متغیرهای عملیاتی همچون دمای نقطهی شبنم گازخشک، اتلاف گلیکول و خلوص گلیکول می شود. همچنین براساس نتیجه های شبیهسازی، نقطهی شبنم گازخشک در شرایط تابستان با استفاده از فرایند دریزو از °C 25- به °C 29- و اتلاف گلیکول در شرایط عملیاتی تابستان از kg/h 3 به kg/h 5/2 کاهش می یابد.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35832_5ed0c74f9d797afcace09d6054203dab.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120An Analytical Study on the Effect of Fouling and Quality of Water on Corrosion of Kettle Heat Exchangerبررسی تحلیلی اثر رسوب ها و کیفیت آب ورودی بر خوردگی لولههای تبادلگر دیگی22523535672FAمحمد رضا سرمستی امامیگروه مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی شیمی و صنایع، دانشگاه علم و فناوری مازندران، بهشهر، ایران0000-0002-4234-7550علی رضا غلامیگروه مهندسی شیمی، دانشکده مهندسی شیمی و صنایع، دانشگاه علم و فناوری مازندران، بهشهر، ایرانJournal Article20190215<em>In this study, we perform experimental and analytical investigations of corrosion effects on heat transfer in a kettle heat exchanger. In this heat exchanger, the oil is flown inside the tube and the water is flown inside the shell, which is their duty to convert water to superheat steam. First, the causes of corrosion in the heat exchanger are analyzed using optical and electronic microscopes and also metallographic experiments, that tube sintered ferrite, and perlite structure and grain size does not change in the surface crust boundary which illustrates the basic metal does not trigger the reaction. XRD and XRF experiments on the results of sediments in the external scale of silicate, calcium, and phosphorus tubes show that because of poor heat transfer, the feed water quality, the concentration of oxygen cells is made in that case sub-sediment corrosion which is the subset of SCC corrosion. This phenomenon reduces the outside of the tube thickness from 2.11 mm to 1.44 mm. Corrosion deposits in the outside surface of the tube cause a reduction in the heat transfer rate, which results in a hot spot, increasing tube oxidation intensity and corrosion. This issue exactly matches with a gradual reduction in the output heat exchanger vapor pressure during operation which is determined experimentally. MATLAB software coding is the relationship between sediment mass and sediment heat resistance. The results illustrate that by passing time, the sediment mass and sediment heat and at the end of this instance are matched with experimental results.</em><em>در این پژوهش خوردگی لوله های یک تبادلگر گرمایی دیگی تولید بخار در یک واحد پتروشیمی در جنوب غربی کشور با آزمایشها گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به علت شدت خوردگی لولههای این تبادلگر پس از 6 ماه 32% از ضخامت اولیه خود را از دست دادند. نتیجه های به دست آمده از میکروسکوپ نوری و الکترونی و نیز آزمایشهای متالوگرافی نشان داد که جنس لوله نمیتواند عامل خوردگی باشد. نتیجه های آزمونهای XRD و XRF از رسوبهای روی سطح بیرونی لوله، وجود ترکیب هایی از سیلیسیم، کلسیم و فسفر را نشان داد که بیانگر کیفیت پایین آب ورودی به تبادلگر بود. این ترکیب ها میتوانند تشکیل پیلهای غلظتی اکسیژن دهند و سرانجام موجب خوردگی زیررسوبی (زیر مجموعهای از خوردگی تنشی) شوند. از سویی تجمع رسوب های به دست آمده از خوردگی و نیز ته نشینی ترکیب های موجود در آب مصرفی بر روی سطح بیرونی لوله به ویژه در بخش ورودی روغن داغ به درون لوله، باعث افزایش مقاومت گرمایی از روغن درون لوله به آب درون پوسته و کاهش نرخ انتقال گرما میشود. بنابراین به علت پدیده بیش گرمایش بلند مدت، نقطه های داغی روی سطح بیرونی لوله ایجاد شد که سرعت خوردگی آن را نسبت به حالت معمول بسیار افزایش داد. همچنین ارزیابی تغییرهای زمانی جرم رسوبهای تشکیل شده و مقاومت گرمایی آنها با استفاده از رابطه های موجود در منابع معتبر نیز نشان داد که با افزایش زمان جرم رسوب و مقدار مقاومت گرمایی آن به سرعت افزایش مییابد و پس از آن به تقریب ثابت میماند.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35672_29cfcbcd3e5ca089b5ce6b9c218e1c82.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Kinetic and Reaction Network Determination of Upgrading Process of Lignin-Derived Bio-Oil in the Presence of Hydrogenتعیین سینتیک و شبکه واکنش فرایند بهبود کیفیت سوختهای زیستی به دست آمده از لیگنین در حضور هیدروژن23724835831FAمجید سعیدیدانشگاه تهران، گروه شیمی کاربردی، دانشکده شیمی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-6792-0440آنیتا پارساییدانشگاه تهران، گروه شیمی کاربردی، دانشکده شیمی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ایران0000-0001-6792-0440Journal Article20190209<em>In this research, upgrading of cyclohexanone as a representative of lignin-derived bio-oil via hydrotreating process catalyzed by Pt/γ-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub> in a fixed-bed tubular reactor is investigated at 573-673 K, 14 bar and space velocity of 3–120 (g of cyclohexanone)/(g of catalyst × h). In order to determine the reaction network and kinetic, the cyclohexanone conversion and products selectivity are evaluated. Data collected at the low conversion of cyclohexanone which quantitatively represents initial product distribution consists of hydrogenation, hydrodeoxygenation, dehydration, and condensation. The highest apparent activation energy is related to the condensation reaction in which the dehydration reaction resulting in phenol formation is assumed to be 17 kJ/mol. Rate constants of formation for the main products decrease as follows: phenol > 2-cyclohexylidenecyclohexan-1-one > 2-methylphenol > cyclohexylbenzene > cyclohexane > biphenyl > 2-cyclohexen-1-one > 2-cyclohexylcyclohexan-1-one > 2-phenylphenol > cyclohexene > 2-cyclohexylphenol.</em><em>در این پژوهش، بهبود کیفیت سوخت سیکلوهگزانون به عنوان نماینده ای از سوخت های زیستی به دست آمده از لیگنین در فرایند تصفیه هیدروژنی در حضور کاتالیست Pt/γ-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub> با استفاده از واکنشگاه پیوسته بستر ثابت در بازه دمایی K 673-573 ، فشار bar 14و سرعت فضایی در بازهی (گرم کاتالیست×h / گرم سیکلوهگزانون) 120-3 بررسی شد. به منظور تعیین شبکه و سینتیک واکنشها، میزان تبدیل سیکلوهگزانون و انتخاب پذیری به فراورده ها در شرایط عملیاتی گسترده ارزیابی شد. نتیجه ها نشان می دهد شبکه ی اصلی واکنش تصفیه هیدروژنی سیکلوهگزانون از فرایندهای هیدروژناسیون، دیهیدروژناسیون، هیدرودیاکسیژناسیون، آب زدایی و تراکم تشکیل می شود. بررسی های سینتیکی نشان داد در بین فرایندهای گوناگون، فرایند تراکم، بالاترین انرژی فعال سازی ظاهری را دارد. بررسی های آزمایشگاهی نشان داد انرژی فعالسازی ظاهری مربوط به تولید فنول، به عنوان یکی از فراورده های اصلی این فرایند برابر با kJ/mol 17 می باشد. همچنین میزان ثابت سرعت شبه مرتبه اول برای تشکیل فراورده های اصلی تبدیل سیکلوهگزانون، به صورت فنول> 2-سیکلو هگزیلیدن سیکلو هگزان 1-اون> 2-متیل فنون >سیکلوهگزیل بنزن >سیکلوهگزان >بی فنیل >2-سیکلوهگزن 1-اون> 2-سیکلوهگزیل سیکلوهگزان 1-اون> 2- فنیل فنول > سیکلوهگزن>2-سیکلوهگزیل فنول می باشد.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35831_31af6345a7920e8037f566345f20d0ed.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Nanocatalytic Gasification of Bagasse for Production of Hydrogen-Rich Gas via Steam Reformingگازیسازی نانوکاتالیستی زیستتوده باگاس به گاز غنی از هیدروژن با ریفرمینگ با بخار آب24926035977FAعلی کریمیپژوهشکده کاتالیست، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران، ایراناحمد توسلیدانشکده شیمی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانساجده جعفریاندانشکده شیمی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20190202<em>Hydrogen production from biomass gasification via steam reforming can be introduced</em><em> </em><em>as one of the most attractive methods for overcoming energy challenges. In this study, the gasification </em><em>of bagasse process in the presence of steam performed in fixed bed reactor under 850˚C and atmospheric pressure has been conducted in two stages of noncatalytic and catalytic. To evaluate </em><em>the effect of active metal particles size, Ni12%-Fe6%/γ-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub> bimetallic nanocatalysts were prepared</em><em> through microemulsion and impregnation methods. The chemical and physical properties of the nanocatalysts were characterized by TPR, XRD, TEM, and BET techniques. The microemulsion technique especially at the lowest Water/Surfactant (W/S) ratio caused synthesis of the active metal average particle size and increased dispersion on the support. Using the microemulsion technique especially at lower W/S increased the hydrogen yields by a factor of 2.8. Also, Ni-Fe/γ-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub> catalyst promoted by 1 percentage of ruthenium, increased the hydrogen yields by a factor of 3.8 compared to the noncatalytic process.</em><em>تولید هیدروژن از زیستتوده باگاس با فرایند گازیسازی در حضور بخار آب یک روش مناسب برای مقابله با چالشهای انرژی است. در این پژوهش، فرایند گازیسازی باگاس در حضور بخار آب در یک راکتور بستر ثابت در دمای <sup>o</sup>C850 و فشار یک اتمسفر در دو مرحله بدون کاتالیزگر و با کاتالیزگر انجام شد. برای بررسی تأثیر اندازه ذره کاتالیست بر راندمان گازیسازی، کاتالیستهای دوفلزی 12%Ni6%Fe/γ-Al<sub>2</sub>O<sub>3 </sub>با دو روش تلقیح و میکروامولسیون ساخته و ویژگی های شیمی ـ فیزیکی آن ها با روش های TPR، XRD، TEM وBET بررسی شدند. فناوری میکروامولسیون در تهیه کاتالیزگر، بهویژه در نسبـتهای آب/ سورفکتانت کم، باعث سنتز ذره های فاز فعال با اندازه کم تر و پخش یکنواخت تر در پایه میشود. کاتالیسـت Ni-Fe/γ-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub><sub> </sub>ساخته شده به روش میکـروامولسیون با کم ترین نسبت آب/ سـورفکتـانـت بازده تولیـد هـیدروژن را 8/2 برابر حالـت بدون کاتـالیسـتی کرد. همچـنین در کاتالیـسـت Ni-Fe/γ-Al<sub>2</sub>O<sub>3</sub> بهبود داده شده با 1 درصد روتنیوم، افزایش تولید هیدروژن 8/3 برابر حالت بدون کاتالیستی بود.</em>https://www.nsmsi.ir/article_35977_5de9ece2fc7fc4f5adf74fbaeb588c6e.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Investigation of the Physical and Thermodynamic Properties of Polymer Lactic Acid (PLA) Biodegradable Polymerبررسی عملکردویژگی های فیزیکی و ترمودینامیکی پلیمر زیست تخریب پذیر پلی لاکتیک اسید (PLA )26127336071FAهما عیسی ونددانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایرانمحمود رحمتیدانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایرانداریوش افضلیپژوهشکده محیط زیست، پژوهشگاه علوم و تکنولوژی پیشرفته و علوم محیطی، کرمان، ایرانسینا مدیریدانشکده مهندسی شیمی، دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، کرمان، ایرانJournal Article20190225<em>Polycarboxylic acid is one of the largest bioplastics consumed in the world and has a wide range of applications in the medical and industrial sectors and has many interesting properties such as biodegradability, biocompatibility, high strength, and more. Poly-lactic acid, as a renewable and stable source, has a high potential for reducing oil dependence for economic and environmental development. Based on the molecular weight of the polylactic acid, it is divided into two groups: low molecular weight and high molecular weight. The physical and structural properties of the molecular chains of polymers are influenced by the molecular weight of the polymers. Therefore, by changing the size of the molecule, the properties of the polymer also change. The melting point, strength, and other physical properties of the polymer also depend on the size and dimensions of the molecule (polymeric chain length). In this study, the effect of the degree of polymerization on the physical and thermodynamic properties of biocompatible and biodegradable polylactic acid polymers was investigated using molecular dynamics simulation technique at ambient temperature and pressure. And parameters such as solubility, density, free volume, etc. were calculated and the results of the simulation were compared with the available experimental data and were well-matched with each other. The results also show that the increase in the degree of polymerization reduces the solubility parameter and does not show any significant changes in the PLA solubility parameter after 30 degrees of polymerization, and the amount of FFV does not change much and is close to 18.2%.</em>پلیلاکتیک اسید، یکی از بزرگترین بایوپلیمرهای مصرفی در جهان است و شامل طیف گستردهای از کاربرد در بخشهای پزشکی و صنعتی است و ویژگیهای جالب متعددی نظیر زیست تخریب پذیری، زیست سازگاری، استحکام بالا وغیره را دارا میباشد. خواص فیزیکی و همچنین ساختاری زنجیرههای مولکولی پلیمرها، تحت تأثیر وزن مولکولی پلیمرها قرار دارد. بنابراین با تغییر اندازه مولکول، ویژگیهای پلیمر نیز تغییر میکند. نقطه ذوب، استحکام و خصوصیات فیزیکی دیگر پلیمر نیز، تابع اندازه و ابعاد مولکول (طول زنجیرهی پلیمری) میباشند. در این مطالعه، اثر درجه پلیمریزاسیون از 5- 100 بر خواص فیزیکی و ترمودینامیکی پلیمر زیست سازگار و زیست تخریبپذیر پلیلاکتیک اسید، با استفاده از تکنیک شبیهسازی دینامیک مولکولی در دما و فشار محیط، پرداخته شد و عواملی چون حلالیت، چگالی، حجم آزاد و غیره محاسبه شد نتایج حاصل از شبیهسازی، با دادههای آزمایشگاهی موجود مقایسه شد که همخوانی خوب و قابل قبولی با یکدیگر داشتند. همچنین نتایج نشان می دهد که افزایش درجه پلیمریزاسیون موجب کاهش پارامتر حلالیت میشود و از درجه پلیمرزاسیون 30 به بعد تغییرات چندانی در پارامتر حلالیت PLA مشاهده نمیشود و مقدار FFV تغییر چندانی نمی کند و مقدار آن به 18.2 درصد نزدیک است.https://www.nsmsi.ir/article_36071_3e6f6f4c332fc4e3d20bcef75bad3f59.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120The livability of Light Polyethylene, 1: Investigation of the Effect of Adding Starch, Oxo Material, and Polylactic Acid on Strengthزیست پذیری پلی اتیلن سبک، 1: بررسی اثر افزودن نشاسته، مواد اکسو و پلی لاکتیک اسید بر استحکام27528435344FAلطف اله پناهیایران، اهر، دانشگاه آزاد اسلامی˓ واحد اهر، گروه مهندسی شیمیمرتضی قلی زادهدانشکده مهندسی شیمی و نفت - دانشگاه تبریزرضا حاج محمدیایران، اهر، دانشگاه آزاد اسلامی˓ واحد اهر، گروه مهندسی شیمیJournal Article20181201<em>Nowadays, the use of polymers is enhancing day by day. Through to not biodegradability</em><em> in nature, they accumulate and contaminate the environment. One of the recent methods to solve this issue is using </em><em>biodegradable</em><em> polymers. Low-density polyethylene was chosen as a symbol and its film was prepared by an extruder in the lab. Starch, Oxo material, polylactic acid, and their mixture were used as biodegradable material and their influence on the physical and mechanical properties of low-density polyethylene were studied. Results indicated that using starch resulted </em><em>in a significant decrease of mechanical properties for the low-density polyethylene, while Oxo material</em><em> and polylactic acid caused a low change in the mechanical properties.</em><em>در دنیای امروزی استفاده از پلیمر ها روز به روز بیشتر می شود. ازآنجایی که دورریزهای آن ها در طبیعت قابل تجزیه نمی باشند بنابراین در طبیعت انباشته می شوند که این امر موجب آلودگی محیط زیست و بد شدن چهره طبیعت میشود. یکی از روش هایی که به تازگی مطرح شده است، تهیه پلیمر زیست تخریب پذیر می باشد. در این پژوهش پلی اتیلن سبک به عنوان نمونه انتخاب شده و در آزمایشگاه توسط اکسترودر به صورت فیلم در آورده شد. از مواد نشاسته، مواد اکسو˓ پلی لاکتیک اسید و مخلوط آنها به عنوان زیست تخریب پذیرکننده استفاده شد و اثر آن ها بر ویژگی های فیزیکی و مکانیکی فیلم پلی اتیلن سبک بررسی شد. مقایسه نتیجه ها نشان داد نشاسته باعث افت زیادی در ویژگی های مکانیکی پلی اتیلن سبک می شود. در حالی که افزودن اکسو و پلی لاکتیک اسید، باعث افت کمی در ویژگی های مکانیکی شد<strong>.</strong></em>https://www.nsmsi.ir/article_35344_45f4b8cd78f8b673b148ec64b5fd3c51.pdfجهاد دانشگاهی-پژوهشکده توسعه صنایع شیمیایی ایراننشریه شیمی و مهندسی شیمی ایران1022-776839420210120Low Density Polyethylene/Propolis Blended Films: Mechanical and Biodegradability Propertiesفیلم های بر پایه آمیزه های پلی اتیلن کم چگال/ بره موم : ویژگیهای مکانیکی و زیستتخریبپذیری28529435169FAبی بی مرضیه رضوی زادهمؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی، صندوق پستی 356/157/91895، مشهد، ایران0000-0003-2689-9045راضیه نیازمندمؤسسه پژوهشی علوم و صنایع غذایی، صندوق پستی 356/157/91895، مشهد، ایرانJournal Article20190120<em>In the present study the mechanical and biodegradability properties of Low-Density Polyethylene (LDPE)/propolis blended films were investigated. For this purpose, crude propolis was powdered and was added to the polymer matrix at different percentages of propolis to LDPE (0, 5, 10, 15, and 20 by weight percentages). The films were prepared by the extrusion method. The characterizations of the obtained films were determined by using mechanical (tensile) and biodegradability in soil tests. The study of the microscopic structures of the films was performed using Field Emission Scanning Electron Microscopy (FESEM). FESEM images showed that the surface of the films containing propolis was swollen in the island form as compared to the control and this property expands with the increase in the amount of propolis in the polymer matrix. The mechanical properties of films showed that the addition of propolis to LDPE film reduced the tensile strength and also reduced the relative elongation of the films from 16.5262 and 1%, respectively, for film control to 9.7794 and 0.840% for LDPE film containing 20% propolis. The biodegradability results of these films showed that after 150 days of film placement in the soil, the biodegradability process in the films containing propolis was more rapid than the control. The percentage of soil biodegradability in the film containing 20 percentages of propolis was the highest and reached 5.2 percent. Also, the mechanical properties of the films after 150 days of soil biodegradability also decreased for each film containing propolis than before.</em>د<em>در مطالعه حاضر، ویژگیهای زیست تخریب پذیری و مکانیکی فیلم های پلی اتیلنی کم چگال (LDPE) آمیخته با بره موم بررسی شد. برای این منظور، بره موم خام پودر شد و در نسبتهای متفاوت بره موم به LDPE (0، 5، 10، 15، و 20 درصد وزنی) به ماتریس پلیمر افزوده شد و فیلم ها به روش اکستروژن تهیه شدند. ویژگی های فیلم های به دست آمده با استفاده از آزمون های مکانیکی (کششی)، و زیست تخریب پذیری در خاک تعیین شدند. مطالعه ساختار میکروسکوپی فیلم ها به کمک میکروسکوپ الکترونی روبشی میدان نشری (FESEM) انجام شد. تصویرهای FESEM ببانگر آن بود که سطح فیلم های دارای بره موم نسبت به شاهد به صورت ناحیه های جزیره ای مانند متورم شده و بره موم شیارهایی را در سطح فیلم ایجاد کرده است و این ویژگی، با افزایش مقدار بره موم در ماتریس پلیمر گسترش می یابد. ویژگی های مکانیکی فیلم ها نشان داد که افزودن بره موم به فیلم LDPE باعث کاهش مقاومت کششی و نیز ازدیاد نسبی طول تا پارگی فیلم ها به ترتیب از 5262/16 و 00/1 درصد برای فیلم شاهد به 7794/9 و 84/0 درصد برای فیلم LDPE دارای 20 درصد بره موم کاهش یافت.</em> <em> همچنین روند زیست تخریب پذیری در خاک در مدت زمان 150 روز با افزایش غلظت بره موم در آمیزه پلیمری با سرعت بیش تری نسبت به فیلم شاهد همراه بود و بیشینه زیست تخریب پذیری در خاک به مقدار 2/5 درصد برای فیلم دارای 20 درصد بره موم رسید. ویژگی های مکانیکی فیلم ها پس از طی 150 روز قرارگیری در خاک، برای هر یک از فیلم های دارای بره موم نسبت به پیش از قرارگیری آن ها در خاک کاهش یافته بود. </em>https://www.nsmsi.ir/article_35169_40ce50b5e9dadb708c7b15d29748848b.pdf